اقتصاد۲۴- ترور سردار قاسم سلیمانی توسط پهپادهای آمریکایی در سوم ژانویه (سیزدهم دیماه) تهدیدی برای شروع یک جنگ تمام عیار میان ایران و آمریکا بود که بیشترین حد را بعد از بحران گروگانگیری ۱۹۷۹ به خود اختصاص داده بود.
اکونومیست در سرمقاله این هفته خود به مراسم تشییع قاسم سلیمانی اشاره کرده و نوشته در مراسم عمومی تشییع جنازه سلیمانی میلیونها ایرانی اعتراضاشان را کنار گذاشتند و شرکت کردند. اقدام ایران علیه پایگاههای آمریکا در عراق چند روز بعد از ترور سلیمانی، اقدامی از جانب ایران برای تخفیف تنشها بود. اگر این پایان ماجرا بوده باشد، پس حق با ترامپ بوده و این حمله (ترور سلیمانی) کارساز بوده است، اما ایران تحمل بیشتری دارد و با صبوری در فرصت دیگر، اقدامی سخت علیه آمریکا انجام خواهد داد.
دو آزمون برای اینکه بدانیم آیا ترور ژنرال ایرانی موفقیت آمیز بوده میتوان انجام داد. سال گذشته ترامپ ایستاد و زمانی که ایران تنگه هرمز را بست و دو پهپاد آمریکایی را سرنگون کردند و به پایگاههای نظامی آمریکا در عراق و تاسیسات نفتی عربستان حمله کردند هیچ اقدامی نکرد. چرا که به این نتیجه رسیده بود که ایران ممکن است اقدامات تندتری انجام دهد.
سود اقدام آمریکا در حمله پهپادی برای این کشور این بود که نشان داد آمریکا همچنان اراده انجام ضربه متقابل را دارد. اقدام محدود ایران در روز پنجشنبه هم نشان داد که ایران نمیخواهد با یورش هوایی آمریکا مواجه شود. حال یک حمله موشکی دیگر از جانب ایران بسیار بعید به نظر میرسد.
اکونومیست در مطلب خود نوشته است انتقام ایران قطعا تمام نشده است. سپاه احتمالا به دنبال تاکتیکهای دیگری از جمله حمله سایبری و حملههایی به وسیله نیروهای نیابتی است. در یک جهان نامتقارن نیروهای ضعیفتر معمولا صبورترند و در برابر درد نسبت به ابرقدرتها تحمل بیشتری دارند.
آزمون دوم این است که بفهمیم آیا حمله آمریکا نفوذ ایران بر همسایگانش را تضعیف کرده یا نه. ایران شبکهای از گروههای نیابتی در سراسر منطقه دارد. ترور سردار سلیمانی این شبکه را بدون معمار و رهبر کرده است. زود است که بتوانیم درباره کالیبر این اتفاق قضاوت کنیم، اما سلیمانی شهرت زیادی داشته و فقدان او قطعا حس خواهد شد.
منبع: رویداد24