اقتصاد24 - مهمترین رکنی که در حال حاضر میتواند بازارها را آرام و چشمانداز اقتصادی را شفافتر کند، نشان دادن دقیق راهی است که دولت برای وضعیت موجود انتخاب کرده است. مقامات باید در دو حوزه به شفافسازی استراتژی خود اقدام کنند. یکی در حوزه اقتصاد کلان است که باید مشخص شود، دولت با چه میزان کاهش در درآمد ارزی روبهرو است و فکر میکند این افت تا پایان سال ۱۳۹۸ به چه شکل خواهد بود و نشان دهد که چگونه میتواند نیازهای بودجه و کشور را با این افت پاسخ گوید.
رویترز در آخرین گزارش خود عنوان داشته که فروش آسیایی نفت ما اکنون حدود ۶۶۰ هزار بشکه است، حتی اگر ۲۰ درصد دیگر به این رقم اضافه کنیم به این معناست که فروش نفت حال حاضر کشور نسبت به سال گذشته افت قابل توجهی داشته است. این در حالی است که مجوزهای خریداران نفت ما، ۱۸۰ روزه است و در نیمه بهار سال ۱۳۹۸، به احتمال قوی صدور مجدد مجوز برای خرید نفت ایران با کاهش بیشتری همراه خواهد بود. مردم این اخبار را میدانند و انتظار دارند که سیاستگذاران با برنامهای دقیق و جامع نشان دهند که چگونه میتوانند این کاهش در درآمد ارزی را جبران کنند. باید گفته شود که بودجه با فرض چه میزان صادرات نفتی بسته میشود و آیا این فرض با واقعیت همخوانی دارد یا خیر. باید شفافسازی شود که مابهازای این کاهش، کدام بندهای بودجه تقلیل یافته است و اولویتهای اصلی برای هزینههای دولت کدام است. برنامهای که برای تضمین دریافت کالاهای اساسی توسط مردم وجود دارد شامل چه گامهایی میشود؟
همچنین این استراتژی بودجهای و کلان اقتصادی باید همراه با پیشبینی نتایج باشد. دولت باید مشخص کند که انتظارش در رشد اقتصادی، بیکاری و تورم با اتخاذ این استراتژی چه میزان است. از آن سو این انتظار وجود دارد که دولت مشخص کند تا چه زمانی این انقباض اقتصادی میتواند تداوم یابد و آیا شرایط پایداری برای آن وجود خواهد داشت یا خیر. آیا قرار است این انقباض تا سال ۱۴۰۰ تداوم یابد؟ نتیجه آن چه خواهد شد؟ دولت انتظار دارد درآمد سرانه واقعی ایرانیان چه تغییراتی داشته باشد؟
حوزه دوم، حوزه خردتر هر یک از دستگاههای دولتی است. مثلا در این دوره، چه اقداماتی برای تضمین عدمکمبود داروهای خاص انجام خواهد شد؟ پروژههای زیرساختی هر یک از وزارتخانهها چگونه دنبال میشود؟ کسبوکارهای اصناف مختلف چگونه تحتتاثیر قرار میگیرد و دولت چه برنامهای برای حداقل کردن خسارات دارد؟
بهعبارت دیگر، دولت بهصراحت میزان کاهش درآمدهای ارزی و خسارات ناشی از تحریم را بیان کند و در دو حوزه خرد و کلان، اقدامات مقابلهای خود را در این جنگ اقتصادی تشریح کند. عدم این شفافسازی باعث میشود که شهروندان با وجود ابزارهای مختلف اطلاعرسانی در دنیای امروز، تصویری از حجم هزینهها داشته باشند اما دولت را در حل مساله توانمند تلقی نکنند. چنین برداشتی از اقدامات دولتمردان کافی است تا ناپایداری را بهصورت متواتر به بازارهای مختلف تزریق کند و وضعیت را از آن چه هست، بغرنجتر کند.
شفافسازی، اعتماد به مردم و یافتن راههای عملی فارغ از کلیگوییهای معمول، ابزاری است که میتواند با کنترل انتظارات عمومی، اقتصاد را با آرامش بیشتری همراه سازد. به هر رو، دشمن سختترین جنگ اقتصادی را به روی کشور باز کرده است، اما آنچه باعث همراهی و مقاومت بیشتر مردم خواهد شد آن است که اطمینان یابند برنامهای جامع برای مقابله، در این جنگ وجود دارد.