اقتصاد۲۴ ماجرا از آنجا آغاز شد که عصر روز چهارشنبه (۱۴ اسفند) شورای عالی بورس و فرابورس در ابلاغیهای از کاهش دامنه نوسان سهام به ۲ درصد خبر داد، اما بلافاصله بعد از انتشار این خبر، بسیاری از کارشناسان اقتصادی این تصمیم را در شرایط فعلی که بازار سرمایه محل جذب نقدینگیهای سرگردان است، غیرمنطقی ارزیابی کردند. در همین زمان قبل از اجرای این تصمیم وزیر اقتصاد این مصوبه را لغو کرد. پس از آن شایعه
استعفای شاپور محمدی مطرح و بعد تکذیب شد تا اینکه روز شنبه ۲۳ فروردین این شایعه تبدیل به واقعیت شد تا حسن قالیباف اصل به جای شاپور محمدی سکان بورس کشور را به دست گیرد.
سه سال و ۸ ماه پیش وقتی شاپور محمدی بر صندلی ریاست سازمان بورس نشست، رسیدن شاخص کل بازار به قله ۱۰۰ هزار واحدی اگر نگوییم یک رویا، اما یک هدف بزرگ بود و اکنون محمدی در حالی سازمان بورس را ترک میکند که شاخص رکورد ۶۰۰ هزار واحدی را پشت سرگذاشته است و همچنان به پیش میتازد.
چه بخواهیم چه نخواهیم جذب نقدینگی با این حجم در دوره او صورت گرفت. هر چند برخی فعالان بازار نسبت به تصمیمهای اخیر او که ناشی از ترس حبابی شدن بورس بود انتقاد داشتند. به نظر میرسد شاپور محمدی (هر چند هیچ گفته مستندی درباره آن وجود ندارد) از حبابی شدن بورس نگران بوده است و همین مساله او را وادار به تصمیمهایی مانند کاهش دامنه نوسان کرده است، موضوعی که احتمالا محل اختلاف وی با مدیران کلان اقتصادی دولت بوده است.
با این حال، اما بسیاری از کارشناسان شاپور محمدی را ناجی بازار بورس میدانند و از عملکرد او به نیکی یاد میکنند. حسین عبده تبریزی نیز در پیامی ویدئویی بعد از استعفای محمدی، از عملکرد وی تمجید کرد و امیدوار بود تا از او در جای دیگری استفاده شود.
با این همه، اما سوال اصلی بر سر این است که اختلاف حبابی به وجود آمده در مدیران ارشد به واقع درست است و یا شاخص بورس بر مدار منطقی خود در حال پیش روی است؟
از چه باید ترسید؟
حسین خزلی، کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با اقتصاد ۲۴ در این خصوص میگوید: موضوع رشد شاخص بورس بحث برانگیز و چالشی است، اما کلیت بازار مناسب با رشد قیمت دلار و تورم جلو رفته است. اگر بخواهیم ارزش جایگزینی شرکتها و کارخانهها را در نظر بگیریم هنوز خیلی تفاوت وجود دارد.
وی میافزاید: اما آنچه باعث نگرانی همه در بازار سرمایه شده است مربوط به شرکتهای کوچک و زیانده است. برای مثال شرکت زیاندهی در بازار بوده که ۱۰ برابر سرمایه خود زیان داده است و بیش از ۲۰ برابر قیمت سهم آن رشد کرده است.
خزلی با بیان اینکه حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد شرکتها در بورس کوچک هستند، ادامه میدهد: از این تعداد حدود ۲۰ درصد آنها ممکن است زیان ده باشند، اما حدود ۶۰ درصد شرکتهای بورسی، بزرگ و معتبر هستند که حدود ۸۰ درصد سود بورس را این شرکتها تامین میکنند.
این کارشناس بازار سرمایه تصریح میکند: بنابراین نمیتوان در خصوص همه شرکتها حکم کلی صادر کرد که حباب اتفاق افتاده است و نمیتوان کلیت بازار را با این اجزا کوچک بررسی و قضاوت کرد.
فرصت تاریخیای که اقتصاد باید از آن استفاده کند
خزلی در ادامه میگوید: این یک فرصت تاریخی و بی نظیر بوده است که مردم و عموم سرمایه گذاران پول خود را به بورس میآورند. سال ۹۶ حجم معاملات ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد تومان بود در حالی که این روزها حجم معاملات روزانه تا ۱۰ هزار میلیارد تومان هم میرسد. از این پدیده باید حداکثر استفاده را برای اقتصاد ببریم.
این کارشناس بازار سرمایه میافزاید: بسیاری از شرکتها بیرون بورس ایستاده اند که یا متعلق به دولت و یا متعلق به نهادهای عمومی مانند آستان ها، بنیادها و بانکها هستند و همچنین شرکتهای بخش خصوصی خوبی که هنوز در بورس نیامده اند.
وی یادآور میشود: باید از این فرصت استفاده کرد و این داراییها را به مردم بفروشیم. فلسفه اصلی بورس که تامین مالی برای رشد اقتصاد است را بیشتر از گذشته محقق کنیم.
عملکرد شاپور محمدی مثبت بود
خزلی همچنین با اشاره به اقدامات شاپور محمدی میگوید: عملکرد آقای شاپور محمدی در سازمان بورس در مجموع مثبت و دارای نمره قبولی است. هر چند نسبت به عملکرد هر مدیری انتقادهایی وجود دارد، اما اگر بخواهیم جمع جبری بین نقاط مثبت و منفی دکتر محمدی بگیریم، نقاط مثبت ایشان خیلی بیشتر بوده است.
وی میافزاید: بازار سرمایه باید از این به بعد یک وزنه مهم در اقتصاد ایران باشد. مجموع ارزش بورس و فرابورس ایران حدود ۲۷۰۰ هزار میلیارد تومان است که به اندازه نقدیندگی کل کشور است؛ بنابراین مدیریت بازار بورس ایران مدیریت اقتصاد کشور است بنابراین باید افرادی بر سرکار باشند که به اندازه مدیریت اقتصاد کشور توان داشته باشند.