اقتصاد۲۴- طی ۴ دهه گذشته همواره رشد نقدینگی در کشور وجود داشته است. هر چند در دورهای این میزان کاهش و یا افزایش داشته، اما در کل همواره سالانه بین ۲۰ تا ۳۰ درصد به نقدینگی کشور اضافه شده است، موضوعی که در بعد کلان اثرات تورمی داشته و خواهد داشت. اما سوال اینجاست که این نقدینگی به کدام یک از بخشهای اقتصاد تزریق میشود؟
دولت روحانی در ۴ سال اول با قفل کردن نقدینگی در بانکها توانست تا حدودی جلوی تورم را بگیرد، اما در نهایت ۴ سال دوم دولت با هجوم نقدینگی به سمت بازارهایی مانند طلا، ارز، مسکن و... یک شوک قیمتی در بازار ایجاد کرد. حالا، اما دولت سعی کرده با هدایت نقدینگی به سمت بازار سرمایه، معادلات اقتصادی را تغییر دهد. اگر تا پیش از این بانکها به عنوان سکان داران تامین مالی برای بنگاههای اقتصادی شناخته میشدند حالا بازار سرمایه پتانسیل جدیدی برای گرفتن بخشی از نقش بانکها را دارد. موضوعی که وزیر اقتصاد در شهریور ماه سال ۹۸ به آن اشاره و اظهار کرده بود: وضعیت کنونی بازار سرمایه نشانگر این است که وظیفه فراموششده این بازار در حال بازگشت است. او با بیان اینکه بنگاهها باید برای تامین مالی به جای بانک سراغ بورس بروند، گفت: بانکها برای رها شدن از شرکتداری باید از مجرای بورس اقدام کنند.
دژپسند همچنین گفته بود: باید بنگاههای بزرگمقیاس به سراغ بازار سرمایه بیایند و چرا این بنگاهها فقط به سراغ بانک میروند؟ باید چنان کار را روان کنیم و توسعه دهیم که بنگاههای بزرگ برای تامین سرمایه در گردش، امکان ورود به بازار سرمایه را داشته باشند.
حال به نظر میرسد که این امکان برای شرکتهای تولیدی و بازار سرمایه برای تغییر نقش بانکها فراهم شده است. موضوعی که شاید بتواند از بسیاری از معوقات بانکی و فسادهای آن جلوگیری کند. هر چند لازمه آن شفاف شدن بازار سرمایه است.
بازار سرمایه این روزها به عنوان یک رقیب جدی برای بانکها و البته سایر بازارها پا به میدان گذاشته است، موضوعی که میتواند به کارشکنیهای فعالان این بازار در بازار سرمایه نیز منجر شود. با این همه به نظر میرسد در شرایط فعلی و با وجود رشد نقدینگی سرریز شدن مازاد این نقدینگی در بازار سرمایه ضرری به مراتب کمتر از سایر بازارها داشته باشد. هر چند این تامین مالی در یک چرخه معیوب راه به جایی نخواهد برد.
تامین مالی در یک چرخه معیوب
پیمان مولوی کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با اقتصاد ۲۴ گفت: در اقتصادی که مشکلات عمده زیرساختی وجود دارد تحلیلهای جزیی ما را به جایی نخواهد برد. ما با اقتصادی روبرو هستیم که به مدت ۴ دهه تورم بالا داشته است. تورم بالای ۲۰ درصد را در دنیا بالا و تورم بالای ۵۰ درصد را ابرتورم میگویند. در این ۴ دهه به جز در دورههای کوتاهی، همواره تورم دو رقمی داشتهایم و متوسط آن ۲۰ درصد بوده است.
وی افزود: همچنین در اقتصادی که تحریمها باعث شده اند شریانهای ورودی منابع مالی به کشورمان محدود شود و با هیچ کشوری در اطراف ما قابل مقایسه نباشد؛ نمیتوان انتظار داشت یک بخش خیلی خوب و یک بخش متوسط کار کند؛ بنابراین همه بخشهای اقتصاد به تناسب هم و با یک درجه از مشکلات از جمله عدم شفافیت کار میکنند.
مولوی با بیان اینکه در این شرایط نمیتوان گفت که آیا بازار سرمایه شفاف است یا نظام بانکی، اظهار کرد: بازار سرمایه ایران سالها بود که به هر دلیلی مورد توجه قرار نگرفته بود. در حال حاضر اتفاق مثبت این است که به بازار سرمایه توجه صورت گرفته است.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: اما از دیدگاه اقتصاد کلان سوال این است که این منابعی که وارد بازار سرمایه میشود، خروجی آن چه خواهد شد؟ خروجی این منابع و تامین مالی شرکتها یا صادرکنندهها باعث افزایش تولید ناخالص داخلی خواهد شد؟ با فرض اینکه یک شرکت خصوصی قدرتمند از طریق بازار سرمایه تامین مالی کرد و محصولات خود را گسترش داد آیا محدودیت دیگری نخواهد داشت؟
وی افزود: قطعاً این شرکت در خرید مواد اولیه و پول حاصل از صادرات خود مشکل خواهد داشت؛ بنابراین اگر بخشی از یک چرخه درست عمل کند، اما سایر بخشها دچار مشکل باشد این چرخه درست کار نخواهد کرد؛ بنابراین تامین مالی به تنهایی برای بنگاههای اقتصادی کافی نیست.
عدهای به دنبال زمین خوردن بازار سرمایه هستند؟
مولوی در پاسخ به این سوال که آیا عدهای از زمین خوردن بازار سرمایه سود خواهند برند یا خیر؟ گفت: به طور قطع در اقتصاد ذینفعانی وجود دارند که هر کدام در گروههای مختلف جای میگیرند.
این کارشناس اقتصادی گفت: ما در کشور ۴ بازار اصلی ارز، بازار طلا، بازار مسکن و بازار سرمایه را داریم. در حال حاضر بازار سرمایه مورد نظر مردم و سرمایه گذاری آن هاست. در این شرایط سایر بازارها در هر اقتصادی و البته اقتصاد ایران منتظر این چرخش هستند؛ بنابراین بسیاری از فعالین ۳ بازار دیگر منتظر لغزش در بازار سرمایه هستند.
بانک محور یا بورس محور؟
مولوی گفت: رییس کل بانک مرکزی اعلام کرد که امیدواریم ۵۰ درصد تامین از طریق بازار سرمایه صورت پذیرد، اما این مسئله تامین مالی در هر کشوری متفاوت است.
وی خاطرنشان کرد: کشورهایی مانند آلمان و ژاپن علیرغم داشتن بازار سرمایه قوی، اما بانک محور هستند. کشورهای دیگری هم مانند آمریکا هستند که بازار سرمایه محور هستند. حالا باید دید ما قرار است طبق کدام یک از این مدلها عمل کنیم؟ باید دید آیا تصمیم گیران پیرو مدل مشخصی قرار است عمل کنند.
این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: از طرفی باید توجه داشته باشیم که بیشترین نقدینگیای که در حال حاضر وارد بازار میشود برای تامین مالی نیست، بلکه برای مبادله وارد بازار میشوند. هرچقدر که عرضه اولیه شرکتها بیشتر باشد ما میتوانیم امیدوار باشیم که این نقدینگی در تامین مالی استفاده میشود.
مولوی یادآور شد: هرچند زمانی که دولت صندوقهای خود را میفروشد به نوعی تامین مالی میکند و این هم یک روش است اما در نهایت این تامین مالی با انتشار اوراق و یا ورود شرکتهای جدید به بورس گسترده خواهد شد.