اقتصاد۲۴ - در هفتههای اخیر چندین بار شاهد حاشیهسازیهای مجریهای تلویزیونی روی آنتن زنده بودهایم. صحبتهای بو داری که به مدد فضای مجازی زود به مشام همه رسیده و شخص متکلم را برای مدتی سر زبانها انداخته و البته در این بین فالوروهایی هم برایش ارزانی داشته است.
گویی مسابقهای میان مجریها و گویندههای صداوسیما شکل گرفته بدین ترتیب که هر کس حرفهای پرحاشیهتری را روای آنتن کند، مسابقه را برده است!
حالا مجری شبکه ورزش در یک هنرنمایی جدید شوخی ناپسند و ادامهداری را با یک مربی فوتبالی روی آنتن زنده مطرح میکند. حرفهایی که به نظر نمیآید ناخواسته یا سهوی بوده باشند. چراکه مجری با ادامه دادن آنها و پوزخندهایش نشان میدهد که کاملا خودخواسته و آگاهانه اینچنین از آنتن صداوسیما برای حرفهای بی محتوایش استفاده میکند.
در این روزها ویدئوی قسمتی از برنامه «فوتبال یک» با اجرای مجتبی پوربخش و مکالمه تلفنیاش با علی نظر محمدی (مربی رایکا بابل)، در شبکههای اجتماعی دست به دست شده و برخی را حیرت زده و عدهای دیگر را ناراحت و خشمگین کرده است؛ ویدیویی که خود این مجری بعد از انتشار آن در صفحه اش وقتی با واکنشهای تند مخاطبانش روبه رو شد، مجبور به حذف آن شد.
البته این مجری هم به سرنوشتی مشابه دیگران دچار شده و فورا از صحنه سیما حذف میشود و در این بین حتی تمهید انتشار خبر تصادف و آسیب دیدگی پیش از اجرای برنامه هم برایش راهگشا نیست. اما واقعیت این است همانطور که آب رفته به جوی برنمی گردد، حرفهایی که روی آنتن زنده مطرح میشود هم به سختی جبران خواهد شد و در این میان شاید تنها راه حل این باشد که صداوسیما با باریک کردن مجرای ورودی برای مجریان و کارشناسان، مولفههای سختگیرانهتر و البته کارشناسانه تری را برای ورود افراد در نظر بگیرد تا در خروجیاش این اندازه فراخ و مزدحم نباشد.
بیشتر بخوانید: اخراج به دلیل شوخی عجیب و زشت مجری شبکه ورزش
منصوریان در توضیح این مسئله که چگونه صداوسیما محلی میشود برای سوءاستفاده برخی از افراد برای خودنمایی؟ میگوید: صداوسیمای مظلوم سکوی پرتاب خیلیها شده است. خیلی از دوستانی که الان در گوشه و کنار کشور صاحب قدرت و پستهای گران قیمتی شدند، تجربه اولیه را در صداوسیما به دست آورده اند و از طریق این جعبه جادویی میان مردم دیده شدند و از این موقعیت سوءاستفاده کردند. رفتند نماینده مجلس شدند رفتند شورای شهر شدند معاون وزیر شدند و ...؛ اینها نیامده بودند که در صداو سیما کار کنند بلکه آمده بودند که از این مسیر برای دیده شدن استفاده کنند. صداوسیما از این وادی هم خیلی لطمه خورده است. الان فضای مجازی هم به این افراد و به این حرکت پر ضرر خیلی کمک میکند.
منصوریان میگوید که بیش از چهل سال است که در صداوسیما هم به عنوان مجری، هم به عنوان گزارشگر و گوینده و هم به عنوان تهیهکننده کار کرده و تقریبا با تمام زیر و بم برنامههای تلویزیون و رادیو آشنایی دارد. او درباره شرایط پذیرفته شدن به عنوان مجری و گزارشگر در دوران خودش میگوید: ما چند نفر جزو معدود افرادی هستیم که با یک آزمون کامل و به یک پرسه مقدماتی درست وارد این حوزه شدیم. ما از خیلی خانها گذشتیم که اگر بخواهند همان خانها را برای کسانیکه امروز روی صندلی اجرا مینشینند برقرار کنند دو سومشان در همان مرحله مقدماتی میمانند و بالا نمیآیند. ما سه یا چهار مرحله را پشت سر گذاشتیم. مرحله اول ارزیابی مقدماتی بود. من یادم میآید ما نزدیک به ۶۰۰ نفر بودیم که تقریبا حدود ۶۰ نفر را در کل کشور انتخاب کردند و بقیه در همان مرحله اول رد شدند. بعد مرحله دوم سختتر شد و آموزشهای لازم را برای ما گذاشتند تا اینکه به مرحلهای رسیدیم که به عنوان یک گوینده و مجری پذیرفته شدیم که آن موقع هم باز به ما اجازه ندادند که به راحتی پشت میکروفن یک برنامه زنده یا حتی ضبط شده بنشینیم.
او در توصیف این سختگیریها برای ورود به عرصه اجرا در صداوسیما با یادآوری خاطرهای میگوید: من به یاد دارم بعد از یکی ـ دو سال دوره دیدن به من اجازه دادند بین دو گوینده دیگر بنشینم و فقط بگویم اینجا تهران است صدای ایران. فقط اعلام زمان و مکان. وقتی به من گفتند که هفته آینده میتوانی در یک برنامه باشی من آنقدر خوشحال شدم که از ذوق یک هفته چلوکباب میخوردم. با این سختگیری ما پشت میکروفن قرار گرفتیم و من با این سختگیری موافق هستم.
منصوریان با بیان اینکه خیلی از مجریها و کارشناسهای راه یافته به صداوسیما از راه درستی وارد این حوزه نمیشوند، توضیح میدهد: الان خیلی از جوانهایی که وارد این حوزه میشوند ممکن است بااستعداد هم باشند، اما متاسفانه از راه درستش جذب نمیشوند. بدون گذراندن دورههای لازم و داشتن تجربه کافی به صداو سیما ورود پیدا میکنند و آنتن را در اختیارشان میگذارند؛ از آن بدتر این است که شخصی را که یکی دو سال بیشتر تجربه ندارد به عنوان کارشناس در برنامه دعوت میکنند در حالیکه من بعد از چهل سال هنوز خودم را کارشناس نمیدانم و فکر میکنم هنوز باید بیاموزم.
او میگوید، وقتی افراد بدون گذراندن دورهها و بدون توجه به اصولی که باید در کار حرفهای وجود داشته باشد پشت میکروفن قرار میگیرند، طبیعی است که با این شرایط ما باید انتظار شنیدن هر حرفی از این مجریها را داشته باشیم.
منصوریان درباره ورود سفارشی برخی از افراد به صداوسیما، اضافه میکند: هیچ نظارتی هم در این زمینه وجود ندارد. اکثر افرادی که در این بخش وارد صدا و سیما میشوند از روی رابطه وارد میشوند؛ یعنی شخصی یک تلفن میزند و میگوید فلانی را از طرف من پذیرش کنید. فلانی هم با همان خودکار سبزهای معروف در رادیو و تلویزیون، مجری، کارشناس، گوینده و یا گزارشگر میشود. نتیجهاش هم این بی ادبیها و بی حرمتیهایی است که شاهدش هستیم.
به گفته این کارشناس چنین بی حرمتیها و اتفاقات دور از انتطاری در آنتن تلویزیون دلایل دیگری هم دارد، ولی عمدهترین دلیل همین نبود کنترل و نظارت لازم برای ورود این افراد به سازمان صداوسیما است.
او میگوید این افراد سواد لازم را هم ندارند و خیلی از مسائل را در رادیو و تلویزوین اشتباه و غیرتخصصی مطرح میکنند. این مسئله اعتماد مردم را کم کم از بین میبرد و صدا و سیما که میتواند خیلی را گشا و کامل کننده باشد با این افراد ضعیف و کوچک، روز به روز دارد مخاطب خودش را بیشتر از دست میدهد.
منصوریان درباره نحوه برخورد با افراد خاطی و حذف بی، چون و چرای آنها توضیح میدهد: ما در صداوسیما مدیران قوی کم داریم؛ بنابراین ممکن است کنترل افرادی که با این رابطهها وارد میشوند خارج از حوزه مدیریتی مدیران صداو سیما در این بخشها باشد. متاسفانه مدیران تصمیم گیرنده در بخش ورزش در صداوسیما قدرت لازم را برای پذیرش و حذف این افراد ندارند. یعنی آنها هم مجبورند از دستورات مافوق خودشان تمکین بکنند و چارهای ندارند، اگر گوش نکنند موقعیت خودشان به خطر میافتد. من میتوانم برنامههای زیادی را با این شرایط نام ببرم. با این کار دارند به صداو سیما لطمه بدی میزنند.
او در پایان عنوان میکند: من فکر میکنم صداوسیما باید یک بازنگری جدی درباره جذب نیروهایش داشته باشد؛ به خصوص در زمینه اجرا و گویندگی و برنامه سازی، نباید راحت میکروفن را در اختیار اشخاص بگذارد. خود صداوسیما باید حرکت انقلاب گونهای را در این زمینه انجام دهد.