اقتصاد ۲۴ - دست به دست شدن تصاویری کوتاه از معترضان یابو سوار، رسم تازه متداول شدهای است که از چند سال پیش به این سو با خیزش هر موج گرانی اتفاق میافتد. آخرین باری که این اتفاق افتاد آبان ۹۸ بود که بنزین یکشبه ناغافل سهمیهبندی شد؛ آن زمان اهالی شبکههای مجازی در گوشیهای هوشمندشان بیننده بریده فیلمهایی بودند که نشان میداد برخی مردم شهرنشین تصمیم گرفته اند تا برای نشان دادن مراتب اعتراضشان از الاغ و قاطر برای جابجایی استفاده کنند؛ به فاصله چند ماه بعد از این ماجرا که نوبت به گرانتر شدن قیمت خودرو رسید هرچند دیگر کسی خر سواری نکرد، اما خیلیها به عناوین مختلف گفتند و نوشتند که با این وضع بی حساب و کتاب قیمت خودرو، بهتر است خر سواری کنیم.
به گزارش اقتصاد۲۴ ، در ایران آیین نامه راهنمایی رانندگی برای تردد انواع و اقسام وسائط نقیله حکم قانون مادر را دارد و مطابق همین مقررات اسب و الاغ و هر آنچه که تحت عنوان درشکه، گاری یا کالسکه از پی آن در حرکتند در زمره وسائل نقلیه غیر موتوری محسوب میشوند. این قانون همچنین ضوابطی را در مورد نحوه هدایت و رانندگی با هر نوع وسلیه نقلیه موتوری یا غیر موتوری تعیین کرده که از جمله آنها داشتن کارت گواهینامه معتبر برای راننده، تبعیت از علائم راهنمایی و رانندگی و به جا آوردن همه حق اولویت هاست؛ هرچند وضع مقررات راهنمایی و رانندگی برای تردد چهار پایان و درشکه و گاری قدمتی طولانی دارد، اما این روزها مشخص نیست که اگر کسی بخواهد به جای وسلیه نقلیه موتوری از نوع غیرموتوری آن برای جابجایی استفاده کند باید از چه طریقی برای آموزش، اخذ گواهینامه، خرید و شماره گذاری یک دستگاه آن اقدام کند. تازه دردسرهای تصادف و دزدیدن و ارتکاب هزار و یک تخلف مرتبط به آن به کنار. اما هرچه هست نقل قولی وجود دارد از سرهنگ سعید اسماعیلی رئیس وقت مرکز فرماندهی ترافیک شهر تهران که ۱۰ سال پیش گفته بود: «تردد حیوانات در سطح شهر، بویژه سطح بزرگراهها ممنوع است و تردد حیوانات بیشتر در خیابانهای شهر به ویژه شهرهای شمالی کشور اتفاق میافتد.»
با این حال مطلب پیشرو با این فرض نوشته شده است که شاید در شهری مثل تهران عدهای بخواهند با رعایت همه قوانین، ایده جایگزین کردن خودرو با حیوان چهارپا را عملیاتی کنند؛ اینکه هواداران احتمالی این شیوه جابجایی شهری از کجا برای مصرف شخصی خود و خانوادهشان خر، قاطر یا اسب مناسبی تهیه کنند پرسشی است که تا به اینجا برای یافتن مناسبترین پاسخ هرچه گشتیم جایی بهتر از سایتهای خرید و فروش اینترنتی را پیدا نکردیم و با این فرض محال که در بازار خرید و فروش چارپایان مسائلی مثل نژاد، سن، جثه و جنسیت حیوان زبان بسته نمیتواند به اندازه مدل و مشخصات فنی ماشین تاثیر تعیین کننده بر قیمت فروش داشته باشد به سراغ آگهیهای فروشی رفتیم که در دو سایت شیپور و دیوار منتشر شده است و این نتایجی بود که از گشت و گذاری مجازی در آن بهدست آوردیم:
اگر تا به اینجا مشکل تهیه یک راس چارپایی را که قرار است از آن در شهری مثل تهران به جای خودروی سواری استفاده کرد را بتوانیم حل شده تلقی کنیم؛ نوبتی هم باشد نوبت برآورد تمام هزینههای مستقیم و غیر مستقیمی است که باید برای نگهداری حیوان زبان بسته پرداخت شود؛ طبق تحقیقات انجام شده تا به اینجا قیمت گرانترین اسب (چهارپایی که حکم یک وسیله نقلیه غیر موتوری را دارد) از قیمت یک دستگاه پراید صفر کیلومتر (ارزانترین ماشینی که شاید هنوز چند دستگاه از آن در بازار موجود باشد) ارزانتر است؛ اسب ۹۹ میلیون تومانی کجا و پراید ۱۲۰ میلیون تومانی کجا؟ اما این همه داستان نیست؛ نگهداری اسب و یابو هزینههایی دارد که نگهداری ماشین آن را ندارد؛ درست است که دو نرخی شدن بنزین باعث شد تا عدهای با خرسواری اعتراضشان را نشان دهند، اما هرقدر هم که پرداخت ماهانه هزینه ۶۰ لیتر بنزین لیتری ۱۵۰۰ تومانی و ۳۰۰۰ تومان بابت هرلیتر بنزین مازاد برای بیشتر مردم کمرشکن باشد، اما بعید است که به گرد پای هزینههای مشهود و نامشهودی برسد که باید برای داشتن یک راس اسب و الاغ پرداخت کرد.
بیشتر بخوانید: آیا استفاده از خودرو شخصی صرفه اقتصادی دارد؟ +لیست هزینهها
روشن کردن موتور ماشین فاقد بنزین همانقدر محال و نشدنی است که اسب، الاغ یا قاطر بخواهند بدون غذا خوردن راه بروند؛ بهروز احمدی دامپزشکی که در سالهای اخیر بیشترین سروکارش با دامهای بزرگ (اسب، الاغ، گاو، گوسفند، بز، قاطر و.) بوده است درباره حداقل پیمانه غذایی و همچنین سایر حداقلهایی که باید برای زیست روزانه یک اسب یا الاغ در نظر گرفت به اقتصاد ۲۴ میگوید:
«الاغ و قاطر روزی دونوبت به وعده غذایی کافی نیاز دارند؛ غیر از آب خوردن کم کم باید برای هر وعده ۱۰ کیلو یونجه خالی در نظر گرفت؛ خورد و خوراک اسبها که حساسیت بیشتری میطلبد هرچه باشد در بازار حیوانات گرانتری محسوب میشوند؛ معمولا زمانی که حیوان برای ساعاتی در روز به حال خود رها شده باشد خودش بخشی از این نیاز غذایی را با چریدن اینجا و آنجا تامین میکند، اما زمانی که در جای محصور نگهداری میشود این وظیفه صاحب حیوان است تا غذای مورد نیاز را به طور کامل تامین کند؛ غیر از موضوع خورد و خوراک باید هزینه واکسیناسیون و انگلزادیی هم را هم در نظر گرفت. الان یک ورق قرص ضد انگل حداقل ۲ هزار تومان قیمت دارد و باید دستکم هر شش ماه یکبار به حیوان مقدار معینی از این دارو را که تابعی از وزن حیوان اوست، خوراند. واکسیناسیون هم که بیشترین مورد استفاده از آن اسبها هستند کمتر از ۲۰۰ هزار تومان برای هر نوبت هزینه ندارد؛ در مسافتهای طولانی هم باید برای نعلگذاری سم چهارپا فکری کرد، به ویژه اسبها اگر از ناحیه سم آسیب جدی ببینند، دیگر کارایی خود را از دست خواهند داد.
با فرض اینکه کاه و یونجه مناسبترین و مقویترین غذایی است که راکبانشان میتوانند آن را در شهری مثل تهران تهیه کنند بازهم به سراغ فروشندگان اینترنتی مستقر در دو سایت شیپور و دیوار رفتیم:
اگر ایده جایگزین کردن یک راس الاغ با خودروی سواری را دارید با یک حساب و کتاب ساده به این نتیجه خواهید رسید که با قیمتهای یونجه فروشیهای دیوار و شیپور، باید روزانه ۴۰ هزار تومان فقط بابت خرید خوراک یونجه هر راس حیوان کرد و از آنجا که برعکس ماشینی که در مواقع خاموشی موتور بنزین نمیسوزاند، حیوان زبان بسته حتی در روزهای تعطیلی و بی تحرکی به آب و غذا نیاز دارد دور از انتظار نخواهد بود با نرخ فعلی خرج یونجه یک ماه هر راس حیوان بسته کمتر از یک میلیون و دویست هزار تومان نشود.
به گزارش اقتصاد۲۴ اینکه بتوان بخشی از غذای دورریز خانواده صاحب چهارپا را به خورد حیوان زبان بسته داد هرچند شدنی است، اما بعید است که حتی برای تامین یک وعده غذایی کافی باشد؛ استفاده از پس ماندهای فروشندگان میوه و سبزی هم شاید تا چند نوبت به صورت رایگان شدنی باشد، اما بالاخره از یک جایی به بعد باید برایش پول پرداخت کرد؛ همین حالا در میادین میوه و تره باری که در بیشتر محلات مسکونی شعبه دایری دارند، قیمت تعیین شده برای محصولات پس سورت کمتر از هزار تومان برای یک کیلو نیست و این درحالی است که بیشتر مواقع این گروه از محصولات درصد ناچیزی از اجناس موجود را تشکیل میدهند.
به فهرست بایدهایی که نگهداری اسب و الاغ بدون آنها ممکن نیست نمیتوان مسئله تامین محل نگهداری را اضافه نکرد؛ دستکم گرفتن این مسئله مثل آن است که با این گرانی قیمتها از بازار ماشینی خریده باشید، اما ندانید که میخواهید آن را شبها کجا پارک کنید.
برخلاف ماشین، اسب و الاغ را که نمی توان همینطور به امان خدا در یک گوشه خیابان رها کرد؛ باید جایی برای خواب و تیمار زبان بسته باشد تا بتوان از او کار کشید؛ اگر تهران هنوز تهران ۳۰ سال پیش بود و حالا و هوای کوچه و خیابانها اینقدر دست خوش انبوه سازی قرار نگرفته بود شاید میشد روی ظرفیت حیاط اختصاصی منازل مسکونی برای نگهداری اسب و الاغ حساب کرد، اما حالا که بیشتر خانههای حیاط دار جایشان را به ساختمانهای چند طبقه داده اند به سختی میتوان تصور کرد که یک یا شماری از همسایگان ساکن در یک مجتمع بتوانند از ظرفیت پارکینگ واحدشان برای نگهداری اسب و قاطر استفاده کنند؛ کافی است یک لحظه تصور شود که چگونه قرار است نظافت مستمر محل نگهداری در حد مقبولی انجام شود؟ یا اینکه در مواقعی مثل نزدیک شدن به فصل جفت گیری و موعد زایمان چه تدبیری باید به کار برده شود؟
سوای اینکه این روزها برخی مردم طاقت شنیدن عوعو وقت و بی وقت سگی را که از مجاور شنیده میشود را ندارند و گاه و بیگاه به همسایگان بابت گربههای ساکن حیاط و پارکینگ تذکر میدهند از سال ۴۳ تاکنون در قانون تملک آپارتمانها تبصرهای لحاظ شده که با نگهداری اسب و قاطر در چنین محیطهایی مغایرت دارد: «گذاردن میز و صندلی و هر نوع اشیای دیگر و همچنین نگاهداری حیوانات در قسمتهای مشترک ممنوع است.»
البته جا دارد تا به این موضوع چالش زدودن خیابانها و معابر عمومی از فضولات چارپایان در حال تردد نیز اضافه شود؛ حتی اگر بتوانید از پس همسایه های شاکی برآیید قطعا در مصاف با شهرداری کم خواهید آورد، شک نکنید آنها زودتر از شما دست به کار خواهد شد تا در مواجهه با این وضعیت محدودیت و ممنوعیت جدیدی را وضع کنند و یا اینکه برای شما مالیات و عوارض جدیدی بتراشند.
مطلب حاضر بدون آنکه کوچکترین صحبتی از هزینه خرید گاری و درشکه، نحوه بیمه کردن اجزاء وسلیه نقلیه غیر موتوری و انواع معاینات فنی و پزشکی مربوط کرده باشد نوشته شد، اما قصد و غرض از نوشتن آن، نه به سخره گرفتن گلایه به جای شهروندان معترض به گرانی بنزین و خودرو بود و نه زیر سوال بردن صنعت خودروسازی حتی به نیت عادی جلوه دادن مسئله نقض جدید حقوق حیوانات و به ویژه حیوانات اهلی و شهری نوشته نشد؛ تنها دلیل نوشتن آن این بود که نشان دهد میان یک ایده خام تا وادی عمل تا چه اندازه میتواند فاصله وجود داشته باشد تا آنهایی که از سال گذشته به این سو با دیدن تردد تصاویر همشهریان معترض ولو به اندازه یک درصد به صرافت افتاده باشند تا وسیله نقلیه موتوری خود را با نوع غیر موتوری از نوع خر و اسب عوض کنند؛ بدانند راه پیشرو تا چه اندازه دشوار و نشدنی است و در یک کلام هزینه خر سواری در این روزگار به مراتب از ماشین سواری گرانتر خواهد بود.