اقتصاد۲۴ - خط فقر برای خانوار 4 نفره ایرانی بین 8 تا 10 میلیون برآورد شده است. این برآورد البته از هیچ منبع آماری رسمی منتشر نشده است. در واقع هنوز هیچ عدد مشخصی برای خط فقر به صورت رسمی وجود ندارد. تنها با اظهار نظر یک نفر این عدد بین اکثر رسانه ها و شبکه های اجتماعی دست به دست می شود.
در این زمینه البته عزتالله یوسفیانملا، عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی گفته بود هنوز آمار دقیقی از خط فقر سال ۹۹ اعلام نشده، اما بر این نکته هم تاکید دارد که وضعیت معیشتی مردم به مراتب سختتر از سال گذشته است.
با این همه اما باید این واقعیت را پذیرفت که طبقه متوسط ایرانی طی سال های اخیر در حال ضعیف تر شدن استاندارهای زیستی خود است. کوچک تر شدن طبقه متوسط به طور قطع تبعات زیادی در ابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دارد.
آمارهای منتشر شده از سوی مرکز پژوهش های مجلس البته پیش از این بسیار تکان دهنده بوده است. یوسفیانملا پیش از این، با اشاره به آمار سال گذشته مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی درباره اینکه ۴۰ درصد مردم ایران زیر خط فقر قرار دارند، گفت: هنوز آمارهای امسال در این حوزه اعلام نشده، اما بهطور حتم افراد بیشتری به نسبت سال گذشته زیر خط فقر قرار گرفتهاند. نماینده مردم آمل در مجلس با بیان اینکه نمیتوان عدد و رقم دقیقی از آمار خط فقر بهطور کلی در کشور اعلام کرد، افزود: هزینه متفاوت زندگی در شهرهای مختلف متفاوت بوده، از اینرو اعلام یک رقم بهعنوان شاخص فقر در سراسر کشور درست نیست.
وی با تاکید بر اینکه با یک حساب سرانگشتی، موارد مشهود برای اینکه خانواری ۲ نفری اکنون بتواند ادامه حیات بدهد، باید درآمدی بیش از ۴ میلیون تومان داشته باشد، تصریح کرد: از سال گذشته تاکنون با صعودی شدن نرخها در همه حوزهها، بهطور حتم آمارهای خانوارهای زیر خط فقر بیشتر شده است.
گفتن این نکته ضروری است که طی هفته ها و ماه های گذشته روند تصاعدی افزایش قیمت ها به شدت در حال سپری شدن است و هر روز مردم با قیمت های عجیب و غریبی روبرو می شوند، موضوعی که البته می تواند در صورت تداوم تبدیل به یک بحران تمام عیار برای اقتصاد و البته معیشت جامعه شود.
سعید مسگری، پژوهشگر اقتصادی در گفتگو با اقتصاد۲۴ با اشاره به موضوع فقر در جامعه گفت: فقر از موضوعات با اهمیت در اقتصاد است که کاهش آن در جامعه باید اولویت همه دولت ها باشد. برای بررسی ابعاد فقر شاخص های مختلفی وجود دارد که یکی از آنها خط فقر است. فقر در دو نوع اصلی تعریف می شود که یکی فقر مطلق و دیگری فقر نسبی است. فقر مطلق آن است که فرد نمی تواند نیازهای ضروری زندگی مانند سرپناه و غذا را هم تامین کند. این مسئله در کشور ما چندان شایع نیست و کاهش پیدا کرده است.
بیشتر بخوانید: اینفوگرافی/ خط فقر ایران در ۱۰ سال گذشته چگونه بوده؟
وی می افزاید: اما فقر نسبی که به معنای نداشتن استانداردهای زندگی است متاسفانه در کشور ما شایع است و آمارها نشان می دهد که این مسئله در حال گسترش است. به خصوص در دهه 90 بخش زیادی از جامعه برای دسترسی به استانداردهای یک زندگی مطلوب دچار مشکل شدند.
مسگری تصریح کرد: روش محاسبه خط فقر متفاوت است و آمار رسمی در خصوص آن منتشر نشده است و بقیه آمارها برآوردهای شخصی، گروهی و یا متعلق به سازمان های مختلف است که خیلی قابل استناد نیستند؛ اما موضوعی که از این اعداد مهمتر است دانستن این نکته است که فقر نسبی برای افراد و خانوارها در حال افزایش است و این روند در دهه 90 تشدید شده است.
این کارشناس اقتصادی در ادامه خاطرنشان کرد: باید توجه داشت به جای تمرکز بر روی عدد خط فقر که 8 میلیون یا 10 میلیون تومان است مهم این است که بدانیم که روند گسترش فقر با توجه آمارهای هزینه و درآمد خانوار و درآمد سرانه صعودی است.
مسگری گفت: دلیل این موضوع مربوط به رشد اقتصادی است که سالهاست که بیش از نیم قرن است که اقتصاد با رشد پایین دست و پنجه نرم می کند و میانگین رشد اقتصادی ما همواره زیر 5 درصد بوده است و دهه 90 همان رشد کم هم در بیشتر مواقع از دست رفته و میانگین آن تا عدد 1 هم رسیده است.
وی افزود: تورم دلیل دوم این گسترش است که همواره در نیم قرن اخیر تورم دو رقمی گریبان اقتصاد ایران را گرفته است. به جز سال های انگشت شمار همواره روند تورم صعودی بوده است.
این کارشناس اقتصادی یادآور شد: درآمد خانوارها به تناسب این تورم بالا نرفته و این مسئله قدرت خرید خانوارها را کاهش داده است. خطری که جامعه و اقتصاد ایران را تهدید می کند این است که طبقه متوسط و کم توقع ایرانی در حال کاهش استانداردهای زیستی خود است و این طبقه به تدریج به سمت طبقه پایین تر و وارد مرحله فقر نسبی می شوند.
مسگری در ادامه گفتگو با اقتصاد۲۴ با بیان اینکه آثار و تبعات این رخداد در ابعاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قابل بررسی است، اظهار کرد: طبقه متوسط یکی از عوامل موثر در توسعه و رشد اقتصادی کشور است و زمانی که این طبقه نحیف میشود، باعث می شود که اقتصاد به سختی بتواند در ریل توسعه قرار گیرد و حتی تبعات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نیز داشته باشد.
مسگری معتقد است: با ادامه روندهای فعلی یعنی تورم بالا و رشد اقتصادی پایین، کوچک شدن طبقه متوسط ادامه پیدا خواهد کرد و باید شاهد این باشیم افراد بیشتری به طبقه پایین تر سقوط خواهند کرد.
وی افزود: آمارها نشان می دهد که در دهه اخیر مصرف گوشت، حبوبات، برنج و اقلامی از این دست کاهش پیدا کرده و مردم ترکیب سفره شان در حال تغییر است و کیفیت زندگی همواره در حال پایین آمدن است.
این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: برای خروج از این شرایط ناگزیر از آن هستیم که موتورهای در حال خاموش رشد اقتصادی احیا شود و با اصلاحات ساختاری در اقتصاد بتوانیم تورم را کنترل کنیم. دست از خلق پول برداشته و کسری بودجه را از پولی کردن خارج کنیم تا بتوانیم در قدم نخست حداقل به سطح تورم های قبلی و یا میانگین تورم بازگردیم.