یادتان هست که سال گذشته قرار شد تا دولت برای امسال معادل ۵۰ هزار میلیارد تومان از بدهیهای معوقه خود را به سازمان تامین اجتماعی بپردازد؟ همان مصوبه قانون بودجه سال ۹۹ که به استنادش مالکیت ۳۲ هزار میلیارد تومان از سهام شرکتهای دولتی به دولت منتقل شد و در نتیجه قانون متناسب سازی نیز در مورد خانواده ۳.۵ میلیون نفری کارگران بازنشسته اجرایی شد.
اگر کنجکاوید تا از سرنوشت باقیمانده ۱۸ هزار میلیارد تومانی این بدهی مطلع شوید، علی دهقان کیا، رئیس هیات مدیره کانون کارگران بازنشسته راجع به آن حرفهای جالبی برای گفتن دارد که خلاصه اش میشود تکرار رفتار قدیمی دولت برای نپرداختن بدهی معوقه خود به سازمان تامین اجتماعی.
علی دهقان کیا داستان خود را از نصف و نیمه ماندن این تسویه حساب ۵۰ اینطور برای اقتصاد۲۴ تعریف میکند: بعد از ۳۲ هزار میلیارد تومانی که دولت پرداخت آن به سازمان تامین اجتماعی را در بوق و کرنا کرد، معلوم شد که دولت قول ۶ هزار میلیارد تومان دیگر از این اعتبار را به تامین اجتماعی لشگری داده است و حالا اینطور زمزمه میشود که ۱۲ هزار میلیارد تومان باقیمانده را هم به بازنشستگی کشوری پرداخت کنند. اخیرا صحبت از آن است که در لایحه متمم بودجه ۹۹ دولت میخواهد به این بذل و بخشش صورتی قانونی بدهد؛ هرچند هیچ کس همه داستان را نمیداند، اما میگویند از همان ابتدا قانون بود که ۶ هزار میلیارد تومان را به تامین اجتماعی لشکری داده، ولی در مورد پرداخت ۱۲ هزار میلیارد تومان باقیمانده به بازنشستگان کشوری گویا صحبتی در قانون نشده و حالا قرار است در لایحه متمم بودجه جنبه قانونی پیدا کند.
این مقام صنفی کارگران بازنشسته در ادامه میگوید: با این وضع دولت به نام تامین اجتماعی، ولی به کام نورچشمیها هزینه میکند. ۵۰ هزار میلیارد تومان بخشی از دیون دولت به صندوق بیمههای اجتماعی کارگران بود و این بذل و بخشش دست بردن به جیب تامین اجتماعی محسوب میشود؛ همین امسال بازنشستگان کشوری و لشگری دو نوبت از مزایای همسان سازی و متناسب سازی برخوردار شدند و دولت هر بار اعتبارات آنها را تمام و کمال تامین کرد؛ با این وضع به سازمان تامین اجتماعی تنها ۳۲ هزار میلیارد تومان پرداخت شده که آن هم صرف طرح بحث برانگیز متناسب سازی شده است.
به خاطر دارید که همین چند هفته پیش اعلام شد که دیوان عدالت اداری در پروندهای که تشکل صنفی کارگران بازنشسته شاکی آن بود، رای به ابطال محاسباتی داد که مانع از به روز رسانی ارزش بدهیهای معوقه دولت به سازمان تامین اجتماعی شده بود؟ بد نیست بدانید که نویسندگان لایحه بودجه یکبار دیگر در کمال بی اعتنایی قصد دارند تا به ناحق مطالبات سازمان تامین اجتماعی از دولت را هرچه بیشتر تقلیل دهند.
بیشتر بخوانید: بدهی دولت به تامین اجتماعی از ۲۵۰ هزار میلیارد تومان جلو زد
این بارهم حرفهای علی دهقان کیا جالب و شنیدنی است؛ او در توضیح این ماجرا به اقتصاد۲۴ میگوید: در لایحه بودجه ۱۴۰۰ به صورت کلی آمده است که مبلغ ۹۰ هزار میلیارد تومان بابت تسویه مجموعه بدهیهای دولت به صندوقهای بازنشستگی کنار گذاشته شود؛ جلوی چشمانمان دیدیم دولت چطور برای اعتبار ۵۰ هزار میلیارد تومانی سال ۹۹ شریک پیدا کرد و ۱۸ هزار میلیارد تومان آن را به کشوری و لشگری هم داد. با این وضعیت بی معنی است که دولت بخواهد برای تسویه با مجموعه صندوقهای بازنشستگی در سال ۱۴۰۰ اعتباری ۹۰ هزار میلیارد تومانی کنار بگذارد.
وی در ادامه میگوید: از طرف دیگر در این لایحه صحبت از آن است که تسویه حساب دولت به نرخ سود ساده باشد در حالی که هم قانون اصلاح ساختار نظام رفاه و تامین اجتماعی و هم رای چند هفته پیش دیوان عدالت اداری مشخص کردهاند که هرگونه بازپرداخت بدهیهای معوقه دولت باید بر اساس مبلغی باشد که بر پایه نرخ اوراق مشارکت به روزرسانی شده است. انگار برای دولت مهم نیست که قانون در مورد تادیه مطالبات سازمان تامین اجتماعی چه میگوید؟ تا به اینجای کار که دولت ۳۰۰ هزار میلیارد تومان به سازمان بدهکار است و با این رویه اگر اقدامی برای تسویه حساب دولت با سازمان تامین اجتماعی صورت نگیرد، سالی نزدیک به ۵۰ هزار میلیارد تومان به ارزش بدهیها افزوده خواهد شد. قرار بود طی دو برنامه توسعه پنجم و ششم به صورت تدریجی سالی ده درصد از بدهی های دولت به سازمان تامین اجتماعی پرداخت شود اما چه شد؟ در سال آخر برنامه هستیم و کوهی از بدهی مانده است.
این فعال صنفی کارگران بازنشسته در خاتمه به اقتصاد۲۴ میگوید: انگار که دولت و مجلس یا با کارگران بازنشسته سرلج افتادهاند که میخواهند حرصشان را درآورند و یا اینکه قصدشان نابودی کامل و تعطیلی سازمان تامین اجتماعی است. نه مطالبات سازمان طبق قانون پرداخت میشود و نه اینکه در این وضعیت اقتصادی افزایش مستمریهای بازنشستگی تامین اجتماعی رضایت بخش است. نمایندگان مجلس هم به جای اینکه پیگیر ماجرا باشند دارند به خیال خود برای تسهیل شرایط بازنشستگی نقشه میکشند و طرحهایی مینویسند که اگر تصویب شوند حکم مشکلات جدید را خواهند داشت. دولت هم که دیگر در ماههای آخر مسئولیتش قرار دارد، اما از ریاست مجلس توقع داریم بیشتر به فکر بازنشستگان باشند. با این وضعیت هیچ مشخص نیست که وضعیت افزایش مستمری برای سال بعد چه خواهد بود؟ همین حالا فشارهای مالی سنگین است و خانوارهای بازنشسته قادر به تامین هزینه های زندگی نیستند.
به گزارش اقتصاد۲۴ ، گویی بازنشستگان تامین اجتماعی وسیله شدهاند تا رسانهها بی سوژه نمانند؛ چرا که مشکلاتشان تمامی ندارد! اول سال تکلیف افزایش حقوق همه مشخص شد الا کارگران بازنشسته؛ باید چند ماهی صبر کنند تا بفهمند که دولت چه خوابی برایشان دیده است. همزمان با این مشکل دولت بی آنکه فرصتی در اختیار کارگران بازنشسته قرار داده باشد در اقدامی بحث برانگیز بلوکی از سهام شرکت سرمایه گذاری سازمان تامین اجتماعی را به بورس اوراق بهادار عرضه میکند، پس از این تازه نوبت سهم خواهی از متناسب سازی (همسان سازی سابق) است و اینکه این بار دولت چه آشی برای مستمری بگیران سازمان تامین اجتماعی تدارک دیده است؛ مشکل بعدی هم میشود اعتراضات جسته و گریخته بازنشستگان به نحوه اجرای متناسب سازی، هرچند مدیریت دولتی در برابر این اعتراض کوتاه میآید، اما صرف نظر از رضایتبخش نبودن نتیجه عدهای معطل نمیکنند و با شکایت از دیوان رای محکومیت سازمان را میگیرند.
مابین این اتفاقات هم نهادی مثل کانون بازنشستگان تامین اجتماعی شهرستان تهران بیکار نمیایستد و در اعتراض به فرار دولت از پرداخت بدهیهای سازمان، شکایتی را به سود این سازمان در دیوان عدالت اداری مطرح میکنند که به محکومیت دولت منجر میشود؛ به موازات این اتفاقات نارضایتی قدیمی بازنشستگان تامین اجتماعی به ناچیز بودن مبالغ مستمریها همچنان به قوت خود باقیست بلوایی را در شبکههای مجازی به راه انداخته و به برپایی اجتماعاتی آرام و پرکنده در برخی شهرهای کشور میشود.
درست در بحبوحه این کشمکشهاست که با مطرح شدن لایحه بودجه سال جدید یک بار دیگر پای پرونده کهنه بدهیهای سنگین دولت به سازمان تامین اجتماعی به میان آمده و دوباره این بحث بی نتیجه زنده میشود که چگونه سازمان تامین اجتماعی میتواند بابت طلبش با دولت تسویه حساب کند؟
برای همین است که سریال ناتمام مشکلات کارگران بازنشسته برای رسانهها به نوعی حکم نعمت را دارد؛ هنوز زمان زیادی از اطلاع رسانی در مورد یک مشکل نگذشته که نوبت پرداختن به مشکل دیگر میرسد.