ماجرای استعفا، از اینجا شروع شد که روز گذشته علی باقریکنی، در دو توییت به ترتیب از ضرورت وفاق ملی در دیپلماسی و بعد هم از نیاز سیاست خارجی به «شعور» سخن گفت.
حتی اگر به باور، خواست و فشار جریان داخلی ضد توافق هستهای بخواهیم برجام را پس از صدور قطعنامه شورای حکام مرده فرض کنیم دولت رئیسی جرات دفن آن را ندارد؛ لذا این دولت، نه تمایل و نه اساساً توانی برای خروج از آژانس بینالمللی انرژی اتمی، خروج از NPT و به طریق اولی اعلام خروج رسمی جمهوری اسلامی ایران از مذاکرات وین را ندارد، چرا که به خوبی با تبعات منفی آن آشناست.
اطلاعات ارائه شده توسط دولت میتواند گزارشها و اظهاریه را شامل باشد، در حالی که اطلاعات مربوط به فعالیتهای پادمان آژانس بین المللی انرژی اتمی، به عنوان مثال، از راستی آزمایی میدانی یا ارزیابی اطلاعات مرتبط با حسابرسی مواد هستهای (Nuclear Material Accounting Information) ناشی میشود. سایر اطلاعات میتواند از منابع باز و اشخاص ثالث ناشی شود.
قطعنامه از ایران میخواهد «فورا» همکاری بهتری ارائه دهد و به طور خاص، به تعهدات قراردادی خود برای پاسخگویی معتبر به سؤالات آژانس در مورد فعالیتهای هستهای غیرقابل توضیح در گذشته عمل کند. این متن «نگرانی عمیق» را ابراز میکند که دلیل آثار هستهای در سه مکان اعلامنشده توسط ایران، بدون توضیح باقی مانده است. این مصوبه به تصویب ۳۰ نفر از ۳۵ عضو شورای حکام رسید: تنها روسیه و چین به این تصمیم رای منفی داده و سه کشور دیگر (پاکستان، لیبی، اندونزی) نیز رای ممتنع دادند.
کسانی که در پشت تدوین و تصویب عجولانه قانون «گامهای راهبردی برای دفاع از حقوق هستهای ایران و لغو تحریمهای اقتصادی» بودند گمان نمیکردند که این قانون روزی به مانعی در برابر تحقق خواستههای خودشان تبدیل شود که درصدد بودند افتخار احیای برجام و خروج از تحریمها و بازیابی رونق اقتصادی و آزادسازی اموال مسدود شده در خارج را به نام خود ثبت کنند.
تریتا پارسی میگوید: "بخش بزرگتری از تشدید تهاجمی ایران و اوج دادن به برنامه هسته ای، زیر نگاه بایدن و نه ترامپ انجام شد، آن هم به این دلیل که بایدن، سیاستهای ترامپ را ادامه داد. "
تفسیر مقامهای ایرانی متفاوت بوده و آنها قطعنامه شورای حکام را سیاسی کاری مسئولان آژانس تحلیل و ارزیابی کردند. به همین منظور ایران بلافاصله اعلام کرد که تولید و نصب سانتریفیوژهای نسل جدید از جمله آی آر ۶، آی آر ۴ و همچنین آی آر ۲ام را سرعت میدهند
جلال میرزایی در نوشتاری تصریح کرد که در واقع پیش و بیش از آنکه رژیم صهیونیستی یا حزب جمهوری خواه و کلاً سنای آمریکا موانعی بر سر راه احیای برجام ایجاد کند این خود ما هستیم که با مفروضات و برداشتهای غلط در داخل کشور مانع از خلق فرصتها و تبدیل چالش به فرصت میشویم.
نگاهی عمیق نشان میدهد مذاکرات هسته ای، مذاکراتی بی سرانجام است که بازنده آن آمریکا و برنده آن ایران خواهد بود چرا که این مذاکرات به ایران فرصت پیشبرد برنامه هستهای اش را میدهد. به طور خلاصه، به اعتقاد بسیاری از کارشناسنان منتقد برجام، احیای توافق هستهای با ایران، مشکل اصلی را که مربوط به فعالیتهای قبلی ایران در زمینه سلاح هستهای است، حل نخواهد کرد.
تصادفی نیست که هرگاه مذاکرات هستهای به بن بست میخورد، یک مسئول ایرانی تهدید میکند که اگر اسرائیل مرتکب اشتباهی در خصوص ایران شود، تل آویو و حیفا با خاک یکسان خواهند شد.
منابع آمریکایی میگویند که دولت آمریکا به ایران فرمول مشخصی برای دستیابی به توافق پیشنهاد داد مبنی بر اینکه این کشور به شروط ایران از جمله حذف سپاه از فهرست تروریسم خود پاسخ مثبت دهد؛ اما در مقابل تهران به فرماندهان سپاه و گروههای مسلح متحد خود در عراق، سوریه، لبنان و یمن دستور دهد اقدامات خصمانه علیه کشورهای منطقه، منافع آمریکا و نیروهای نظامیاش در خاورمیانه را متوقف کنند.
امضا کنندگان نامه اخیر معتقدند دولتی که مدعی برنامه 7 هزار صفحهای برای اقتصاد کشور است، چرا تا کنون 7 خط از این برنامه را منتشر نکرده است. وی ادامه داد: آنچه مسلم است، دولت سیزدهم فاقد یک برنامه مشخص برای اداره کشور در بخش اقتصاد است.
گره کار در بروز تنش جاری نه در قطعنامهای است که چهارشنبه گذشته شورای حکام آژانس صادر کرده، بلکه این قطعنامه به مثابه ابزار فشار طرفهای غربی به تهران برای عقبگرد در مواضع حداکثری آن در مذاکرات وین است.