اقتصاد۲۴ - بازار آزاد و تبعات آن در چند دههی اخیر از اصلیترین موضوعات بحثهای سیاسی و اقتصادی بودهاست، اما بهراستی بازار آزاد چیست؟ آیا کشورهایی که بازار آزاد دارند، مردمشان در رفاه بیشتری نسبت به سایر کشورها به سر میبرند؟ در ادامهی این نوشتار با هم مروری بر چیستی بازار آزاد و موارد مربوط به آن خواهیم داشت.
بازار آزاد به بازاری گفته میشود که در آن خریدارها و همچنین فروشندهها این فرصت را دارند که بدون وجود هر گونه مانع - از جمله تعرفهها، مقررات پروانههای غیرمجاز، یارانهها، اتحادیهها و مالیتهای اجباری – مشغول کسب و کار و تجارت شوند.
البته که این تعریفی که از بازار آزاد به دست داده شد، مقداری خوشبینانه است. چراکه این درست است که در بازار آزاد موانع دولتی وجود ندارند، اما کسبوکارهای بزرگ و تاجرهای قدرتمند معمولاً مانع از آن میشوند که کسبوکارهای کوچک بتوانند بهسادگی در بازار آزاد فعالیت کنند و از این رو میتوان گفت که بزرگترین مانع در بازار آزاد برای کسبوکارهای کوچک، همان کسبوکارهای بزرگ هستند. در ادامه در مورد اینکه بازار آزادِ کامل وجود ندارد توضیح داده خواهد شد، اما پیش از آن ببینیم که کدام کشورها آزادترین بازارها را دارند.
بازارهای کشورهای آمریکا، اروپای غربی، استرالیا و کانادا از جمله بازارهای آزاد جهان هستند. این در حالی است که بهعنوان مثال، کرهی شمالی و ونزوئلا بستهترین بازارهای جهان را دارند. در آماری هم که چندی پیش منتشر شد، ایران در بین 14 کشور رتبهی 13 را از لحاظ بازار آزاد و در کل اقتصاد آزاد کسب کرد.
بهجز کشورهایی که نام برده شد، کشورهای شرق آسیا از جمله ژاپن، هنگ کنگ، سنگاپور، کرهی جنوبی و تایوان نیز از بازارهای آزاد برخوردار هستند.
بهجرأت میتوان گفت که در جهان بازار کاملاً آزاد وجود ندارد. هر اقتصادی از قوانینی خاص و همچنین عوامل تنظیمکنندهی بازار برخوردار است و در این شرایط نمیتوان تمامی بازارها را کاملاً و مطلقاً آزاد معرفی کرد.
به مثال زیر دقت کنید:
در اقتصادهای پیشرفته و حتی اقتصادهای متوسط، داروخانهها حق ندارند که بدون اجازه و نسخهی پزشک دارو بفروشند.
بهعنوان مثالی دیگر:
کارخانههای خودروسازی حق ندارند خودروهایی تولید کنند که با قوانینی و مقررات ایمنی کشور تطابق نداشته باشد.
بهعنوان مثالی دیگر:
کمپانیها حق ندارند در تبلیغاتشان از جملاتی استفاده کنند که ریشه در واقعیت ندارد، اگر این کار را انجام دهند خلاف مقررات عمل کردهاند.
همین موارد نشان از آن دارند که بازارهای آزادی که عاری از هر گونه قانون دولتی و حکومتی باشند وجود ندارند!
این اصطلاح بازار آزاد عمدتاً آنهنگام به کار میرود که سرِ آن داشته باشیم که آن را بهعنوان بازاری قابلدسترس برای تمامی واحدهای تجاری تعریف کنیم و همزمان این تعریف را مقابل بازار حفاظتی قرار دهیم. در اقتصادهای پیشرفتهی کشورهای غربی و برخی کشورهای شرقی، بسیاری از واحدهای تجاری از آنسوی مرزها میتوانند فرصتهای جدید خلق کنند و محصولاتشان را از درون مرزها به فروش برسانند. این در حالی است که در عمدهی کشورهای خاورمیانه، واحدهای تجاری خارجی صرفاً در صورت داشتن اسپانسر میتوانند به شکل محلی در بازار رقابت داشته باشند. منظور از اسپانسر در اینجا تبعهای از آن کشور خاورمیانهای است که مالک بخش مشخصی از تجارت است. بنابراین کشورهای خاورمیانه را که چنین وضعی از اقتصاد در آنها برقرار است نمیتوان بهعنوان کشورهای دارای اقتصاد بازار آزاد محسوب کرد.
در کشور انگلیس بسیاری از واحدهای تجاری خارجی در تولید و ذخیرهی الکتریسیته با هم رقابت میکنند. در مقابل در کشور مکزیک تمام قسمتهای بازارِ مربوط به جریان الکتریسیته در کنترل کمیسیون الکتریسیتهی فدرال اند. با این دو مثال میتوان گفت که انگلیس در تولید و ذخیرهی الکتریسیته بازار آزاد دارد و کشور مکزیک در این حیطه دارای بازار بسته است.
بر اساس دادههای OECD (سازمان همکاری و توسعهی اقتصادی)، بازارهای آزاد دارای رشد اقتصادی قویتر، بهرهوری بالاتر، استانداردهای زندگی برتر، خلاقیتهای بیشتر و نهادها و زیرساختهای بهتری نسبت به بازارهای بسته هستند. بهعنوان مثال، بازار آزاد کشورهای آسیای شرقی و اقیانوسیه شاهد رشد اقتصادی بیسابقه و کاهش چشمگیر فقر، در قیاس با سه دههی اخیر بودهاست. توضیح آنکه اطلاعات بانک جهانی نشان از آن دارند که در سال 1981 حدود 90 درصد از مردم کشورهای آسیای شرقی و اقیانوسیه با کمتر از 2 دلار در روز زندگی میگذراندند. بعد از گشایش بازار در این کشورها این مقدار تا سال 2005 حدود 40 درصد رشد کردهاست.
با این حال با قاطعیت نمیتوان رفاه کشورها را با بازار آزاد گره زد بلکه عوامل مختلف و متعددی در این مورد نقش دارند که قطعاً یکی از آنها فرهنگ هر کشور است.
منبع مطلب: مجله اینترنتی خبر ببر