اقتصاد۲۴- هدی کاشانیان: نوح بن نصر سامانی (۹۴۳–۹۵۴ میلادی) چهارمین امیر سلسله سامانیان بود که پس از مرگ پدرش نصر بن احمد سامانی (امیر سعید) به قدرت رسید. او به دلیل رفتار مهربانانه و سیاستهای عادلانهاش، به «امیر حمید» معروف شد. اما دوران حکومت او با مشکلات داخلی و افزایش نفوذ غلامان ترک همراه بود که در نهایت به ضعف سامانیان انجامید.
زندگینامه نوح بن نصر
نوح بن نصر سامانی در حدود سال ۹۲۲ میلادی در خاندان سامانی متولد شد. او فرزند نصر بن احمد سامانی (امیر سعید) بود که در آن زمان حکومت سامانیان را اداره میکرد. او مانند دیگر شاهزادگان سامانی، از سنین کم تحت آموزش فقها، دانشمندان و مربیان نظامی قرار گرفت. نوح بن نصر در محیطی پر از تحولات سیاسی و فرهنگی بزرگ شد. او از کودکی برای حکومت آماده شد، اما با چالشهای بزرگی مانند نفوذ غلامان ترک و درگیریهای داخلی مواجه شد که تأثیر زیادی بر حکومتش گذاشت.
پادشاهی نوح بن نصر
پس از درگذشت نصر بن احمد سامانی، پسرش نوح بن نصر هنگامی که تنها ۲۱ سال داشت به حکومت رسید. او در ابتدا با چالشهای متعددی از جمله شورشهای داخلی و افزایش قدرت غلامان ترک مواجه شد. با این حال، توانست حکومت خود را تثبیت کند و برای مدتی ثبات و امنیت را به قلمرو سامانیان بازگرداند.
رقیب شیعه مذهب نوح بن نصر
دلیل دیگری که باعث آشفتهتر شدن اوضاع نابسامان امیرنوح شد، سر برآوردن سلسله شیعی مذهب در غرب ایران به نام «آلبویه» بود که بر سر تسلط «ری» و ایران مرکزی با سامانیان در رقابت بود. «رکنالدوله دیلمی» ری را تصرف کرد. «ابوعلیاحمد چغانی» حاکم خراسان و سپهسالار اردو از طرف امیرنوح به جنگ رکنالدوله فرستاد جنگ سختی درگرفت و به علت پیوستن عدهای از سپاهیان ابوعلی به اردوی رکنالدوله، ابوعلی شکست خورد و به نیشابور گریخت. در نیشابور، «وشمگیر زیاری» که به واسطه استیلای حسن فیروزان به گرگان از مقر حکومت خود متواری شده و به امیرنوح پناهنده شده بود و به فرمان امیرنوح ابوعلی چغانی به یاری وشمگیر شتافت و در جنگی که بین حسن فیروزان و ابوعلی درگرفت حسن فیروزان شکست خورد و وشمگیر بر تخت نشست و ابوعلی به نیشابور بازگشت. همزمان امیرنوح به نیشابور رسید و بار دیگر به فرمان وی ابوعلیچغانی جهت جنگ با رکنالدوله راهی ری شد که این بار رکنالدوله شکست خورد و ری به قلمرو سامانیان بازگشت.
نوح بن نصر و شورش ابوعلی چغانی
چغانی که شورشهای مخالفان را فرومینشاند به دلیل سوءسیرت و بدرفتاری با مردم خراسان از مقامش عزل شد و سمت وی به ابراهیم سیمجور واگذاشته شد. ابوعلی از این اقدام امیرنوح بسیار رنجید و تصمیم گرفت بر ضد امیرسامانی قیام کند. او سر به شورش برداشته و مدعی سلطنت نوح شد و توسط برادرش، ری، همدان و شهرهای جبل را تصرف کرد.
ابوعلی عموی امیرنوح، ابواسحاق ابراهیم بن احمد را به شورش خواند و او را با اعلام پشتیبانی خود برانگیخت که به بخارا رود و آنجا را تصرف کند. در جنگ میان امیرنوح با عمویش امیر شکست خورد و ناچار به سمرقند گریخت «ابراهیم بن سیمجور» و «قراتگین» و بسیاری از سرداران امیرنوح اسیر شدند. به دستور ابوعلیچغانی در بخارا «ابراهیم بن احمد» به امارت برگزیده شد. اما از آنجا که در بخارا توطئهای برای دستگیری ابوعلی چغانی و بستگانش در جریان بود ابوعلی تصمیم گرفت شهر را به آتش بکشد؛ اما به درخواست بزرگان شهر از این کار دست کشید. کمی بعد ابوعلی چغانی امارت را به «ابوجعفر محمد» برادر امیرنوح سپرد و خود به چغانیان بازگشت. پس از آن که ابوعلی چغانی بخارا را ترک کرد برخی از دشمنان ابوعلی با بدگویی از او نظر ابراهیم را نسبت به او تیره کردند. آنها به او گفتند که ابوعلی تنها برای از میان برداشتن امیرنوح با او همکاری کرده و به زودی خود او را نیز از میان برخواهد داشت. در نتیجه ابراهیم پسران سیمجور و قراتگین را آزاد کرد. ابراهیم نمایندهای نزد امیرنوح فرستاده از او عذرخواهی کردند. امیرنوح به آنها امان داد و خود به بخارا بازگشت.
پیامبر دروغین در دوران نوح بن نصر
بعد از صلح میان ابوعلی و امیر نوح سامانی فردی به نام «متنبی» در قلمرو چغانیان به ادعای نبوت برخاست. «و مردی محتال بود و فریبکار و نیرنگهای بسیار داشت از هر گونه چنان که دست اندر حوض پرآب کردی و در آنجا تشت او پر دینار شدی». بسیاری از مردم به دیدار او میرفتند و به وی گرویدند در این احوال نامهای به ابوعلی از دربار بخارا رسید که «کار آن متنبی را تدارک کن پیامبر سر به کوه گذاشت او را از کوه بیرون کشیدند و سرش را بریدند و توی توبره به خدمت ابوعلی بردند».
اقدامات و اصلاحات مهم نوح بن نصر
۱. سرکوب شورشهای داخلی و تثبیت قدرت
پس از به قدرت رسیدن، با چندین شورش از سوی فرماندهان نظامی و غلامان ترک روبهرو شد.
او با تدابیر نظامی و سیاسی، توانست مخالفان را سرکوب کند و قدرت حکومت سامانی را حفظ کند.
۲. حمایت از علم، فرهنگ و زبان فارسی
مانند پدرش، نوح بن نصر نیز حامی دانشمندان، شاعران و فقها بود.
در دوران او، ادبیات فارسی و دانش اسلامی شکوفا شد و دربار سامانی همچنان مرکز تجمع دانشمندان بود.
۳. گسترش نفوذ سامانیان در شرق ایران و ماوراءالنهر
او موفق شد قدرت سامانیان را در برابر تهدیدهای داخلی و خارجی حفظ کند. مناطق تحت نفوذ سامانیان همچنان از ثبات نسبی برخوردار بودند.
۴. رفتار عادلانه و مهربانانه با مردم
سیاستهای عادلانه و مردمی او باعث شد که لقب "امیر حمید" (به معنای ستوده و مهربان) به او داده شود. او در میان مردم به بخشندگی و رفتار انسانی شهرت داشت.
چالشها و مشکلات دوران نوح بن نصر
• افزایش قدرت غلامان ترک
با وجود سرکوب اولیه شورشها، غلامان ترک که در ارتش سامانیان نفوذ داشتند، به تدریج قدرت بیشتری کسب کردند.
این موضوع در نهایت یکی از عوامل سقوط سلسله سامانیان در نسلهای بعدی شد.
• اختلافات داخلی و توطئهها
برخی فرماندهان و درباریان، به ویژه بزرگان دربار سامانی، در تلاش برای کسب قدرت بیشتر بودند.
این اختلافات باعث تضعیف وحدت سیاسی شد.
• فشارهای خلافت عباسی
با وجود استقلال نسبی، سامانیان همچنان تحت تأثیر سیاستهای خلافت عباسی بودند.
مرگ نوح بن نصر
نوح بن نصر سامانی در سال ۹۵۴ میلادی پس از ۱۲ سال حکومت درگذشت. مرگ او به دلیل بیماری سخت و طولانی رخ داد و برخلاف برخی از امیران سامانی، او در نتیجه ترور یا شورش کشته نشد. مرگ نوح بن نصر به دلیل بیماری، نقطهای مهم در تاریخ سامانیان بود. با جانشینی پسر خردسالش، قدرت واقعی به دست غلامان ترک افتاد که در نهایت یکی از عوامل سقوط این سلسله شد.
نتیجهگیری
نوح بن نصر سامانی، با وجود مشکلات سیاسی، حکومت خود را با عدالت و مهربانی اداره کرد. او به دلیل حمایت از فرهنگ، علم و مردمداری، به «امیر حمید» شهرت یافت. اما در دوران او، نفوذ غلامان ترک در ارتش افزایش یافت که در نهایت یکی از عوامل تضعیف سامانیان شد.