اقتصاد۲۴- هدی کاشانیان: نوح بن منصور (۹۷۶–۹۸۳ م) هفتمین و یکی از آخرین امیران برجسته سلسله سامانیان بود. او فرزند منصور بن نوح (امیر سدید) و نوه نوح بن نصر بود. در دوران حکومت او، سامانیان به طور کلی با چالشهای زیادی مواجه شدند که به ضعف تدریجی این سلسله انجامید. به همین دلیل، نوح بن منصور در تاریخ سامانیان بیشتر به عنوان یک امیر که نتوانست از قدرت و شکوه پدرانش محافظت کند، شناخته میشود.
زندگینامه نوح بن منصور
نوح بن منصور (امیر رضی) فرزند منصور بن نوح و نوه نوح بن نصر در دوران حکومتی پر از تحولات سیاسی و اجتماعی به دنیا آمد. او در دوران کودکی شاهد درگیریهای داخلی و چالشهای خارجی بود که در نهایت تأثیرات زیادی بر شکلگیری شخصیت و آیندهاش گذاشت. پدر او یکی از امیران موفق سامانیان بود که در دوره حکومت خود توانست دولت سامانیان را در شرایط سخت سیاسی و نظامی به خوبی هدایت کند. در این محیط، نوح در کنار خاندان سامانی و دربار پر از فرماندهان نظامی و علمای بزرگ رشد کرد. یکی از چالشهایی که نوح در دوران کودکی خود شاهد آن بود، افزایش نفوذ غلامان ترک در دربار سامانیان بود. این امر تاثیر زیادی بر شکلگیری آینده سیاسی او داشت، چرا که در نهایت غلامان ترک به عنوان نیروی قدرتمند در ارتش و دربار به حساب میآمدند و حتی بر تصمیمات حکومتی اثر میگذاشتند.
پادشاهی نوح بن منصور
نوح بن منصور پس از مرگ پدرش منصور بن نوح در سال ۹۷۶ میلادی بهعنوان امیر جدید به قدرت رسید. در زمان به تخت نشستن او، سامانیان در وضعیت پیچیدهای قرار داشتند که از یک سو درگیر خطرات خارجی از سوی غزنویان و از سوی دیگر با مشکلات داخلی ناشی از نفوذ غلامان ترک و شورشهای درباری مواجه بودند. نوح بن منصور در سنین نوجوانی به تخت نشست، و از آنجا که هنوز در سنین جوانی قرار داشت، قدرت واقعی در دست درباریان و فرماندهان نظامی بود. این وضعیت زمینهساز ضعف در مدیریت و اختلافات داخلی شد که بر حکومت او تأثیر منفی گذاشت. نوح سعی کرد قدرت غلامان ترک را محدود کند، اما موفق نشد، زیرا آنها در ارتش و سیاست بیش از حد نفوذ داشتند. خلافت عباسی همچنان از سامانیان حمایت میکرد، اما این حمایت بیشتر جنبه نمادین داشت و سامانیان مجبور بودند با غزنویان و دیگر رقبا بهطور مستقل مقابله کنند.
غزنویان که در آن دوران به قدرت رسیده بودند، به یکی از تهدیدات جدی سامانیان تبدیل شدند. این تهدیدات، از دوران کودکی نوح در ذهن او نقش بست و در بزرگسالی و زمان حکمرانیاش باعث شد که سامانیان نتوانند مقابلهای موثر با غزنویان داشته باشند. با اینکه نوح سعی کرد غزنویان را مهار کند، اما قدرت آنها رو به افزایش بود و تهدیدی جدی برای سامانیان محسوب میشد.
ابنسینا بر بالین نوح بن منصور
نقل است امیر نوح سامانی بیمارشد به صورتی که همه ماهیچههایش چنان سخت و سفت شده بود که توان تکان خوردن را از او گرفته بود و توان هیچ حرکتی را نداشت. پزشکانی که به بالینش رفتند از درمان درمانده شده، سپر انداختند. ابن سینای جوان پس از چند آزمایش ریزبینانه دستور داد که آبگیر کاخ امیر را پر از ماهی رعاده (لرزماهی) کنند. امیر را لختکرده در قفس چوبین گذاشت و در میان آبگیر جا داد. به دنبال کهربایی که از ماهی رعاده فرآوری میشد و با تن امیر برخورد میکرد. امیر سراسر از بیماری سفتی ماهیچه رهایی پیدا کرد.
ناگفته نماند که لرزماهی نیروی تولید الکتریستهاش به سی ولت میرسد. ازاین رو پیداست که ابوعلی سینا یک هزار سال پیش از پیدایش روش درمان با برق و حتی پیش از نوآوری برق به کارگر افتادن آن پی برده بود. امیر نوح بابت این درمان شگفتانگیز میخواست پاداش شایانی به ابن سینای جوان بدهد. در برابر امیر که گفت: «ابو علی هرچه بخواهی میدهم»، ابن سینا پاسخ داد: «تنها پاداش من این باشد که بگذاری در خواندن کتابهای کتابخانه امیر آزاد باشم».
اقدامات نوح بن منصور در دوران حکومت
۱. تلاش برای تقویت سلطنت در برابر تهدیدات خارجی
نوح بن منصور در ابتدای حکومت خود، با غزنویان و دیگر رقبای خارجی، از جمله غلامان ترک در داخل حکومت، درگیر بود.
یکی از مهمترین چالشها، تهدیدات غزنویان بود که در این دوران قدرت خود را در شمال شرق ایران و ماوراءالنهر افزایش دادند.
۲. ضعف در کنترل دربار و نفوذ غلامان ترک
نوح در دوران حکومت خود نتوانست کنترل کاملی بر دربار و غلامان ترک پیدا کند. این موضوع باعث شد تا درباریان و فرماندهان ترک در بسیاری از تصمیمات مهم سیاسی و نظامی دخالت کنند، که نهایتاً به کاهش قدرت امیران سامانی منجر شد.
۳. مشکلات اقتصادی و مالی
در دوران حکومت نوح بن منصور، سامانیان با مشکلات اقتصادی بسیاری مواجه شدند که به دلیل ضعف در اداره منابع مالی و همچنین فساد در سیستم حکومتی بود.
مالیاتهای سنگین و کمبود منابع مالی بر مردم فشار آورد و نارضایتیها در جامعه افزایش یافت.
چالشها و بحرانها در دوران حکومت نوح بن منصور
نفوذ غزنویان: سبکتکین از غزنویان که در این دوران قدرت زیادی به دست آورده بود، به تدریج تهدیدی جدی برای سامانیان به شمار میرفت.
رقابتهای داخلی و شورشها: در دربار سامانیان، رقابتهای زیادی میان خاندانهای مختلف درگرفت که توان حکومتداری نوح را کاهش داد. همچنین سرداران و فرماندهان ترک در دربار قدرت زیادی به دست آورده بودند و برای افزایش نفوذ خود، درگیریهایی را برپا میکردند.
شکاف میان امیران محلی: بسیاری از امیران محلی که پیش از این تحت حکومت سامانیان در صلح زندگی میکردند، به دلیل ضعف در مرکز قدرت، به دنبال استقلال بیشتر شدند.
مرگ نوح بن منصور و پایان حکومت سامانیان
نوح بن منصور در سال ۹۸۳ میلادی درگذشت و پس از مرگ او، حکومت سامانیان در وضعیت بسیار ناپایداری قرار گرفت. پس از درگذشت نوح، امیران محلی و غزنویان به سرعت در راستای تحکیم قدرت خود اقدام کردند، که در نهایت باعث پایان تدریجی سلطنت سامانیان و تقسیم آن به حکومتهای کوچک شد.
نتیجهگیری
نوح بن منصور در دوران حکومت خود با مشکلات زیادی مواجه شد که بیشتر به ضعفهای داخلی و نفوذ بیش از حد غلامان ترک و رقابتهای درباری بازمیگشت. او نتوانست مانند پدر و پدربزرگش، سامانیان را در برابر تهدیدات خارجی و بحرانهای داخلی مقاوم سازد. به طور کلی، نوح بن منصور بهعنوان یکی از آخرین امیران سلسله سامانیان شناخته میشود که دوره حکومتش به دلیل ضعف در مدیریت سیاسی و اختلالات داخلی، مسیر زوال سلسله سامانیان را تسریع کرد.