اقتصاد۲۴ - مهدی الیاسی: هم زمان با انتخابات پر حاشیه و بحث برانگیز ریاست جمهوری آمریکا در سال گذشته، موضوع دیگری نیز در برخی ایالتهای آمریکا به همهپرسی گذاشته شد که کمتر مورد توجه قرار گرفت: آزادی مصرف ماریجوانا در برخی ایالتهای آمریکا.
در این انتخابات در کنار انتخاب ریاست جمهوری و نمایندگان مجلس نمایندگان و سنا، شهروندان پنج ایالت لیبرال آمریکا در یک همهپرسی به آزادی مصرف ماریجوانا رای مثبت دادند و تولید، فروش و مصرف آن با نظارت دولت ایالتی، آزاد و قانونی شد. تلاش برای آزادی تولید و مصرف مواد مخدر سبک از چند دهه پیش آغاز شد و به نظر میرسد در آمریکا و تعداد قابل توجی از کشورهای جهان در حال به نتیجه رسیدن است.
پیشینه مصرف مواد مخدر، عمری به درازای تاریخ دارد. ظاهرا همیشه تقاضا برای افیون در میان ملتها وجود داشته و تقریبا هیچ کشور و ملتی هم از آن مستثنا نیست. از چین تا ایران و از آمریکای لاتین تا ایالات متحده آمریکا، عده قابل توجهی از انسانها برای کسب لذت، افیون مصرف میکنند و از جیب خود هزینه میکنند. به بیان دیگر تقاضا برای مواد مخدر یک تقاضای عینی و غیر قابل انکار است و بر اساس قانون طلایی عرضه و تقاضا، هنگامی که تقاضا وجود داشته باشد، عرضه نیز برقرار خواهد بود به این معنی که در این حوزه نیز بازار شکل خواهد گرفت.
جالبتر این که هر چند مصرف مواد مخدر عمری چند هزار ساله دارد، اما مبارزه دولتی و برنامهریزی شده با آن در جهان عمری کوتاه دارد! آمارها نشان میدهد این مبارزه سازمان یافته دولتی که عمری کوتاه دارد، چندان هم موفقیتآمیز نبوده و اکنون بشر بسیار بیش از سایر دورههای تاریخ، به مصرف مواد مخدر مشغول است!
بیشتر بخوانید: سازمان تعزیزات حکومتی و تاریخچه کنترل دستوری قیمتها/ با قوانین حمورابی نمیتوان به جنگ تورم رفت!
میلتون فریدمن، اقتصاددانان شهیر آمریکایی و از مدافعان اقتصاد آزاد، از مخالفان شناخته شده مبارزه دولتها با مواد مخدر بود. فریدمن برای مخالفت با مبارزه دولتی با مواد مخدر به به مبارزه دولتی با مشروبات الکی در آمریکا و ممنوعیت الکل بین سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۳ اشاره میکرد که نه مصرف الکل را کاهش داد و نه تجارت آن را از بین برد. فقط این تجارت را به تجارتی مافیایی بدل کرد و به ظهور باندهای گنگستری و آلکاپونها منجر شد. بسیاری از شهروندان نیز به علت مصرف مشروبات الکی مسموم شدند و آسیب دیدند. در نهایت نیز مبارزه دولتی با مشروبات الکلی کنار گذاشته شد.
فریدمن معتقد بود مبارزه با مواد مخدر سبُک از جمله ماریجوانا و کوکایین، صرفا به زیر زمینی شدن تولید مواد مخدر انجامیده و فرایند تولید را از کنترل خارج کرده است. به نحوی که پس از غیرقانونی شدن کوکایین و تشدید مبارزه با آن، قیمت آن به حدی بالا رفت که بسیاری از مصرف کنندگان، توان مالی مصرف آن را نداشتند و تولیدکنندگان برای تامین تقاضای این قشر به تولید هرویین و کراک پرداختند که اگرچه قیمت آن ارزانتر بود و بسیاری توان مالی مصرف آن را داشتند، اما زیانها و آسیبهای آن به مراتب بیش از کوکایین بود. همچنین ممنوعیت ماریجوانا به مصرف مواد محرک دیگری منجر شده که بسیار زیانبارتر است.
فریدمن باور داشت، غیر قانونی شدن مواد مخدر سبک، صرفا قیمت آن را بالا میبرد و باعث میشود عرضه و تقاضای مواد مخدر سنگین که قیمت کمتر و اثر مخدر یا محرک بیشتری دارند، هم برای عرضه کنندگان و هم برای متقاضیان، توجیه اقتصادی پیدا کند. فریدمن در مصاحبهای به صراحت گفته بود اگر تولید و مصرف ماریجوانا و کوکایین ممنوع نشده بودند، ماده مخدری مانند کراک یا موارد مخدر سنگین مشابه، هرگز پا به عرصه وجود نمیگذاشتند.
از سوی دیگر فریدمن معتقد بود ممنوعیت تولید، توزیع و مصرف مواد مخدر سبک صرفا و در عمل پشتیبانی از مافیاهای تجارت مواد مخدر است چرا که جرمانگاری مواد مخدر موجب شده حاشیه سود این تجارت از یک حاشیه سود عادی که در تمام تجارتهای مشابه وجود دارد، به یک حاشیه سود بسیار نجومی و چند صددرصدی تبدیل شده و جیب فعالان این کسب و کار پر پولتر از هر تجارت دیگری بشود. به نحوی که مافیای مواد مخدر با سود هنگفت ناشی از این تجارت، امکان ایجاد یک تشکیلات مافیایی را پیدا کند. از این رو باندهای بزرگ مواد مخدر راضی به قانونی شدن این تجارت نیستند چرا که با از بین رفتن ریسک این تجارت، حاشیه سود نجومی نیز از بین خواهد رفت. همچنین غیرقانونی شدن عملا باعث میشود بسیاری جرات فعالیت در این حوزه را نداشته باشند و انحصار در تولید بیشتر میشود. پولشویی نیز که یکی از مشکلات بزرگ بانکی در دنیا است از دیگر پیامدهای مبارزه دولتی با مواد مخدر است.
در مجموع فریدمن معتقد بود به لحاظ انسانشناسی، هنگامی که برای موارد مخدر نیز مانند سیگار، تنباکو و مشروبات الکلی، تقاضا وجود دارد، بیتردید عرضه شکل میگیرد و این قانون طلایی عرضه و تقاضا است. جرمانگاری تولید و مصرف نه تنها در عمل هیچ گونه تاثیری بر کاهش مصرف ندارد که صرفا به پیامدهای نامطلوبتر و تالی فاسد، خواهد انجامید. از این رو پیشنهاد فریدمن قانونی شدن تولید، توزیع و مصرف مواد مخدر سبک مانند ماریجوانا و کوکایین تحت نظارت دولت بود. همانند تولید مشروبات الکی و سیگار و تنباکو.
از این رو رای مثبت ۵ ایالت در آمریکا به آزادی مصرف ماده مخدر سبکی مانند ماریجوانا در انتخابات اخیر که در ایالتهای لیبرالتر آمریکا رخ داد، باید گامی جدی و مهم در جهت پذیرش آموزههای میلتون فریدمن و اقتصاد آزاد در حوزه مواد مخدر سبک دانست. فریدمن هنگامی که سالها پیش وضعیت تجارت مواد مخدر را تشریح کرد و بر ضرورت آزادسازی تجارت مواد مخدر سبک تاکید کرد از سوی بسیاری مورد سخره قرار گرفت، اما به نظر میرسد سخنانی که منطق عینی، مادی و واقعی دارند پس از مدتی راه خود را میگشایند و به اندیشه غالب، بدل میشوند. رای مردم چند ایالت در آمریکا به آزادی تولید و مصرف مواد مخدر سبک نشان داد با آمریکایی لیبرالتر مواجه هستیم.