اقتصاد۲۴ - براساس مستندات علمی موجود، آبهای ژرف شامل آبهای زیرزمینی است که در عمق بیش از ۱۵۰۰ متری زمین قرار دارد. البته برخی کارشناسان آبهای پایینتر از عمق ۳۰۰ متری زمین را آب ژرف میدانند، چراکه به سادگی قابل دستیابی نیست. هرچند بخشی از این آبها، به عنوان آبهای فسیلی چندین هزار ساله و تجدیدناپذیر شناخته میشود، اما تحقیقات علمی نشان میدهد حجم عظیمی از آبهای ژرف، قابل استفاده است.
منابع آب تجدیدپذیر منابعی هستند که آب برداشت شده از آنها، طی یک یا چند سال توسط بارشها جایگزین میشوند ولی منابع آب تجدیدناپذیر با روانآبهای ناشی از بارندگیها ارتباط ندارند. درواقع زمان تغذیه مجدد آبخوانهای منابع آب تجدیدناپذیر، بسیار طولانی و به نوعی غیر قابل تخمین است. به عبارت دیگر، منظور از منابع آبهای ژرف تجدیدناپذیر، همان آبهای فسیلی بوده، درواقع آب فسیلی به سفرههای قدیمی از آب گفته میشود که هزاران سال پیش و در شرایط اقلیمی خاص آن زمانها در زیر زمین ذخیره شده است.
از طرفی میزان مواد جامد محلول و شوری در اینگونه آبها بسیار زیاد است و از کیفیت مطلوب برخوردار نیستند. البته نوع دیگری از آب ژرف وجود دارد که به نوعی، آبهای ژرف تجدیدپذیر هستند و بیشتر در پهنههای گسلی اعماق زمین یافت میشوند. این نوع از آبهای زیرزمینی قابل تغذیه از روانآب حاصل از بارندگیها هستند. کیفیت این نوع آبها در مقایسه با آبهای فسیلی نیز به مراتب بهتر و مطلوبتر است. بنابراین آبهای ژرف نیز نوعی آب زیرزمینی هستند که در اعماق زیادتر قرار دارند و در بسیاری از مناطق جهان ذخیره آب این منابع فراوان است و در صورت فقدان ذخایر آب زیرزمینی در عمقهای متعارف، از اهمیت ویژهای برخوردار میشوند.
اخیرا علی اکبر محرابیان- وزیر نیرو - استفاده از آب ژرف را راهکاری برای حل مشکل آبی کشور اعلام کرده که با انتقاد برخی از کارشناسان این حوزه مواجه شده است. به گفته او باید منابع تأمین آب را متنوع و علاوه بر تأمین آب از دریا از منابع آب ژرف نیز استفاده کنیم که در شرق ایران میتوان در عمق دو تا سه متری زمین از آن استفاده کرد. تاکنون دو چاه ژرف در کشور به آب رسیده است، ایسی آب حدود ۱۲ هزار بوده که با تصفیه ساده میتوان از آب استفاده کرد و نرخ تمام شده آب نسبت به خطوط انتقال در برخی موارد، بسیار کمتر است.
این در حالی است که طبق گفته کارشناسان استفاده از منابع آب های ژرف باید بسیار محتاطانه انجام شود و می بایست در شرایط خاص و ضروری به سراغ آب های ژرف بریم و شرایط کنونی زمان مناسبی برای استفاده از این منبع نیست. تورج کشاورز - کارشناس ارشد هیدرولوژی- در این رابطه گفت: آب های ژرف عمدتا آب های تجدیدناپذیرند. بنابراین زمانی که یک مخزن تجدیدناپذیر دارید همچون آبخوان های عادی نیستند که هر سال با بارش باران حجم آنها اضافه شود، در آب های ژرف به دلیل اینکه در چرخه آب نیستند باید برداشت از آنها بسیار مدیریت شده باشد حتی اگر در چرخه آب نیز وجود داشته باشند، این آب به سرعت بازنمی گردد و سالانه جبران نمی شود.
وی با تاکید بر اینکه تحقیقاتی روی این موضوع صورت نگرفته است، به فرض اینکه آبخوان ژرف در چرخه آب امروزی نیز وجود داشته باشد و تغذیه شود نمی توانیم مانند آبخوان های سطحی دیگر با آن رفتار کنیم و باید شرایط آبخوان شناخته شود، تصریح کرد: باتوجه به اینکه عمدتا این آبها تجدیدپذیر نیستند برداشت آنها برای حل مشکل آبی کشور تنها یک مسکن است و نمی توان روی آن برنامه ریزی طولانی مدتی انجام داد مگر اینکه حالت استثنایی وجود داشته باشد که امروز مشخص نیست و باید تحقیقات زیادی صورت بگیرد.
این کارشناس ارشد هیدرولوژی افزود: آبی را که از عمق ۳۰۰۰ متری بیرون می آوریم حتی اگر در چرخه آب باشند تا آب جدید به این عمق برسد زمان زیادی طول می کشد اما به صورت عمومی آبخوان های ژرف قابل تجدید نیستند بنابراین استفاده از این آبها باید بسیار مدیریت شده باشد چراکه جزو مخازن استراتژیک به حساب می آیند و باید در لحظه آخر و نقطه پایانی از آن استفاده کرد.
به گفته کشاورز، آب های ژرف در عمق ۳۰۰۰ متری و عمق ۱۸۰۰ متری کشف شده و آنچه که برداشت می شود در عمق ۳۰۰۰ متری است، باتوجه به اینکه عمق این آب ها زیاد است تاثیری در فرونشست ندارند و یا اگر تاثیری هم داشته باشند بسیار کم خواهد بود. چراکه عمقی که آب های ژرف کشف می شوند، بسیار زیاد است و تاثیری در لایه های بالایی ندارند.
وی با اشاره به تفاوت آب های زیرزمینی با آب های ژرف گفت: تفاوت این دو منبع آب در عمق و تفاوت آبخوان است؛ به طور مثال در جهرم از عمق ۳۵۰ متری نیز آب برداشت می شود اما این ها آبخوان هایی هستند که در چرخه امروزی قرار دارند و سالانه تقویت می شوند اما آبخوان های ژرف در عمق بسیار زیاد هستند و لایه های نقوذناپذیری بین سطح زمین و آن آبخوان ها وجود دارد که تغذیه آنها را یا غیر ممکن و یا دشوار می کند.
بیشتربخوانید:زنگ خطر تأمین آب تهران در ۱۰ سال آینده
به گفته این کارشناس آب هایی که در عمق زیاد قرار گرفته اند مواد محلول بیشتری دارند و اصطلاحا لب شور هستند یعنی آب با کیفیتی که بتوانیم از آن استفاده کنیم به ندرت در آب های ژرف پیدا می شود، مگر در مکان هایی که گرانیت های سنگی وجود داشته باشد اما در مجموع عمدتا آب های ژرف آب های لب شور و با دمای بالای ۶۰ درجه هستند.
وی با بیان اینکه در شرایط فعلی باید مدیریت مصرف مورد توجه قرار بگیرد، گفت: توسعه بهره برداری برای پوشش تقاضا راهکار درستی نیست و نباید تمام منابع را مصرف کرد و می بایست به مدیریت مصرف توجه ویژه شود.
داریوش مختاری - کارشناس ارشد حوزه مدیریت منابع آب نیز درباره آسیب شناسی و مشکلات موجود اجرای طرح برداشت از آب های ژرف گفت: یکی از آسیبهای جدی مدیریت آب کشور از دهه ۳۰ تا کنون، ساده انگاری و برخورد سطحی و شتابزده در حوزه مدیریت آب بوده است، این در شرایطی است که استقرار مدیریت کارآمد و نظام مند مدیریت آب در کشور در بازه های زمانی چند دهه ای یا حتی چند صد ساله انجام گرفته است و در قالب فرایندهای درونزا بازسازی شده و تکامل یافته است.
وی افزود: این ویژگی نه تنها از نظر اقدامات مهندسی ساخت کاریزها (قنات ها)، سدها، بندهای کهن انحراف آب رودخانه های بزرگ و پل ها خودنمایی می کند، بلکه از دیدگاه نرم افزاری در مدیریت تامین و مصرف آب سکونتگاه ها، حقوق عرفی آب در تقسیم حقابه ها و جانمایی سازه های آبی نیز به طور شگرف به چشم می خورد.
این کارشناس ارشد حوزه مدیریت منابع آب با تاکید بر اینکه بر خلاف این پیشینه شگرف در مدیریت آب، اکنون شتابزدگی در اکتشاف و بهره برداری از آبهای ژرف بی ارتباط با آسیب پیش گفته در مدیریت آب در کشور نیست، تصریح کرد: افزون بر دیدگاه های فراوان بازگفته در این خصوص توسط کارشناسان، هنوز چند پرسش در این رابطه وجود دارد که بهتر است پاسخ داده شود.
به گفته مختاری اول اینکه چرا به هر آنچه از منابع احتمالی آب در پهنه یک سرزمین خشک و در آستانه کوچ ۵۰ میلیون نفری وجود دارد با دید بهره برداری شتابزده نگریسته می شود؟ در همین رابطه، چرا گزینه های ضروری و در اولویت فراموش می شوند و پی در پی طرح های سلیقه ای و شتابزده در دستور کار قرار می گیرند؟
وی ادامه داد: سوال دوم این است، مدیریت بهره برداری پایدار از منابع آب سطحی و زیرزمینی در گستره سرزمین ایران هرگز قابل دفاع نیست. تا جایی که برخی منابع خبری، ایران را در پایین ترین سطوح مدیریتی در حوزه منابع آب معرفی می کنند. شواهد موجود مربوط به خشک شدن رودخانه ها و تالابها و افت بیش از دو سوم دشتهای کشور نیز تاییدکننده این کاستی جدی در مدیریت آب است. بنابراین با این میزان از عقب افتادگی در مدیریت پایدار منابع آب، چه پافشاری بر افزودن یک معمای جدید در گستره مدیریت آب کشور است؟ معمایی که شاید ابعاد حقوقی آن بر منازعات حقوقی بین ایران و افغانستان و یا منازعات بین حوضه ای بیفزاید.
این کارشناس ارشد حوزه مدیریت منابع آب اظهار کرد: سوال سوم این است، فرض بگیریم ظرفیتهای جدیدی در حوزه آب در کشور فراهم باشد؛ از جمله فرضیه مربوط به امکان اجرای طرح ایران رود و اتصال خلیج فارس به دریای مازندران و پر کردن گودالهای کویر لوت و دشت کویر. آنگاه نسبت این معما با معمای آبهای ژرف چه خواهد شد. کشف این ناشناخته ها برای وضعیتی که برای مدیریت آب داریم، چه محلی از اعراب دارد؟
مختاری با تاکید بر اینکه ریشه یک مدیریت خوب به داشتن قوانین کارآمد در بخش آب مربوط می شود، گفت: اگر دغدغه یک وزیر، بازنگری در قوانین پیشین باشد و برگزاری کارگروه های تخصصی برای اصلاح قوانین موضوع آب و زیربخشهای های مربوطه را در دستور کار قرار دهد، وزیران بعدی دغدغه های کمتری در امور اجرایی خواهند داشت، آشکار است هر پیشنهاد اصلاحی در قانون در قالب یک لایحه پیشنهادی به مجلس ارائه می شود.
به گفته وی یک تجربه موفق در این زمینه، انجام یک کار جامع و مدون در خصوص تجارب سیل در کشور بود که در دو سال پیش انجام گرفت و خروجی آن در اصلاح قانون جامع آب گنجانده شد. اگر چه همچنان اشکالات قانون جدید آب برقرار و قابل نقد است اما یک گام برای اصلاح قوانین موضوع آب صورت گرفته است.