اقتصاد۲۴- یکی از ضعفهای همیشگی سیاست خارجی ایالات متحده، تمایل آن به ایجاد امکان آن چیزی است که بری پروسن، محقق برجسته، آن را «رانندگی پرمخاطره» میخواند که به معنای دادن جسارت (به طور عمدی یا غیرعمدی) به متحدان و شرکای ایالات متحده در دنبال کردن سیاستهای مخاطره آمیز است که بدون حساب کردن روی حمایت آمریکا، هرگز آنها را دنبال نمیکردند.
به عنوان یک نمونه کلاسیک از «رانندگی پرمخاطره» میتوان به تصمیم میخائیل ساکاشویلی، رئیس جمهوری گرجستان، به آغاز حمله برای بازپس گیری قلمرو جداشده اوستیای جنوبی در سال ۲۰۰۸ اشاره کرد که واکنش ویرانگر روسیه را در پیش داشت. آنچه ساکاشویلی را به این اقدامات تشویق کرد، اتکای بیش از حد او به نشانههای حمایت دولت جورج دابلیو. بوش از جاه طلبی گرجستان برای پیوستن به ناتو بود. در نهایت، نه تنها آمریکا به نجات ساکاشویلی نشتافت، بلکه بقای او و گرجستان به عنوان یک کشور مستقل نیز در گرو توافق آتش بسی قرار گرفت که نیکولا سارکوزی، رئیس جمهوری وقت فرانسه، با روسیه بر سر آن مذاکره کرد.
نمونه جدیدتر این روند را میتوان وعده محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، برای «بردن جنگ به ایران»، دشمن اصلی منطقهای عربستان، دانست. سیاست دولت پیشین دونالد ترامپ مبنی بر «اعمال فشار حداکثری» علیه تهران و «حداکثر عرض جغرافیایی» در قبال ریاض که به حمایت واشنگتن از مداخله فاجعه بار ولیعهد سعودی در یمن نیز تسری پیدا میکرد، به محمد بن سلمان جسارت داد. با این حال، در سال ۲۰۱۹ که تاسیسات نفتی عربستان هدف حمله موشکی قرار گرفت و خسارتهای جدی را متحمل شد، ایالات متحده هیچ واکنش نظامی به نیابت از متحد منطقهای خود نشان نداد.
همانطور که این دو مثال نشان میدهند، ارائه حمایت تقریبا بی قید و شرط بازیگران بلند پرواز منطقه را تشویق کرده است تا بر اساس این فرض که واشنگتن از شرکای خود دفاع خواهد کرد، اقدام کنند. با این حال، از آنجایی که اقدامات آنها ممکن است با منافع ایالات متحده مغایرت داشته باشد، حمایت مفروض معمولا محقق نمیشود و این بازیگران با عواقب (معمولا فاجعه بار) شدیدی مواجه میشوند. با این حال، ایالات متحده همچنان به تشویق به «رانندگی پرمخاطره» ادامه میدهد.
ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه، در نشست مطبوعاتی پنجشنبه گذشته در پاسخ به سوالی درباره افزایش تنش بین ایران و جمهوری آذربایجان، بدون ابهام از آذربایجان حمایت کرد. به گفته پرایس، ایران یک تهدید برای منطقه است و از این رو، ایالات متحده در کنار شرکای خود است، از آنها حمایت میکند و در نهایت در برابر نفوذ بی ثبات کننده ایران میایستد.
این که ایالات متحده دیدی منفی به ایران دارد، قابل درک است. با این حال، نگاهی دقیق به قفقاز جنوبی تصویر ظریف تری را نشان میدهد.
بیشتر بخوانید: آیا مسیر دور زدن تحریمها برای ایران بسته میشود؟
ایران اخیرا شدیدالحنتر درباره جمهوری آذربایجان که متهم به همدستی با اسرائیل، دشمن اصلی ایران، است، سخن میگوید. ایران اخیرا همچنین رزمایش نظامی گستردهای در نزدیکی مرزهای جمهوری آذربایجان داشته است. با این حال، جمهوری آذربایجان در این بحران به سرعت در حال تشدید، بی گناه نیست. چندین ماه است که رسانههای دولتی جمهوری آذربایجان فراخوانهایی را برای جدایی مناطق شمال غربی (آذری نشین) ایران منتشر میکنند و حتی برخی، استانهای شمالی ایران را «آذربایجان جنوبی» مینامند. در یک نظام سیاسی به شدت تحت کنترل مانند جمهوری آذربایجان، غیر قابل تصور است که چنین لفاظیهای تحریک آمیز رسانهای از سوی بالاترین ردههای قدرت چراغ سبز دریافت نکرده باشند.
در همین راستا، مقامات باکو مدعی دستگیری اعضای یک شبکه جاسوسی ایرانی متشکل از شیعیان و سایرین شده و آنها را به جمع آوری اطلاعات درباره زیرساختهای نفتی و داراییهای نظامی جمهوری آذربایجان متهم کرده اند. درباره چنین ادعاهایی باید با احتیاط برخورد کرد، زیرا باکو سابقه طولانی در معرفی شیعیان فعال سیاسی به عنوان عوامل ایران دارد؛ اتهاماتی که با توجه به فقدان دادگاههای مستقل و بی طرف در کشور، اثبات آنها غیرممکن است.
الهام علی اف، رئیس جمهوری آذربایجان، با ادعای محافظت از جمعیت بزرگ قوم آذری ایران، لحن تحریک آمیزی اتخاذ کرد. نقش جدید جمهوری آذربایجان به عنوان تامین کننده گاز برای متحدان آمریکا در اروپا به جای روسیه، احتمالا بر احساس آسیب ناپذیری علی اف در برابر ایران افزوده است.
مقامات و رسانههای ایران خیلی سریع به اظهارات علی اف واکنش نشان دادند و یک سرمقاله در روزنامهای اصلاح طلب از تهران خواست با لغو به رسمیت شناختن دیپلماتیک جمهوری آذربایجان پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱، واکنش نشان دهد.
هیچ منفعت ملی قابل توجهی برای ایالات متحده در درگیر شدن در این جدال وجود ندارد. برگ برنده اصلی جمهوری آذربایجان در غرب، گاز است که همچنان آنقدری نیست که جایگزین مناسبی برای عرضه روسیه قلمداد شود. «یادداشت تفاهم» جمهوری آذربایجان و اتحادیه اروپا که باکو به آن میبالد، حتی مقادیر اندک بالقوه گاز قابل عرضه توسط این کشور را نیز در برنمی گیرد.
بنابراین، بهترین راه برای ایالات متحده رعایت بی طرفی و ترغیب هر دو طرف به کاهش تنش است. با این حال، اظهارات ند پرایس ممکن است آمادگی واشنگتن برای کمک نظامی به باکو تعبیر شود و این مساله علی اف را به جسارت بیشتر تشویق خواهد کرد و با توجه به اینکه آمریکا حقیقتا ارائه چنین حمایتی را قصد ندارد، بهتر است که از ایجاد انتظارات نادرست در جمهوری آذربایجان خودداری کند.
نکته قابل توجه اینکه در خصوص منطقه قفقاز، در حال حاضر واشنگتن و تهران اهداف مشترکی دارند و و به طور فزاینده، نگران تلاشهای تهاجمی جمهوری آذربایجان برای تحمیل یکجانبه صلح در منطقه هستند. آمریکا حملات آذربایجان به ارمنستان را محکوم کرد و نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان، در حمایت از ارمنستان، به ایروان سفر کرد. ایران نیز به نوبه خود از ارمنستان دفاع و در شهر مرزی کاپان کنسولگری افتتاح کرد که یک حرکت نمادین برای نشان دادن حمایت از حاکمیت ارمنستان در قلمرو مورد ادعای جمهوری آذربایجان است.
بدین ترتیب، برای مقامات ایالات متحده بهتر است پیش از شتاب در حمایت قوی و بی قید و شرط از جمهوری آذربایجان، پیچیدگیهای درگیریها در منطقه را در نظر بگیرند.
منبع: ریسپانسیبل استیت کرفت/ دیپلماسی ایرانی