اقتصاد۲۴- داوود محمدی عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان ایران و نماینده پیشین مجلس میگوید: اعتراضاتی که در ایران شکل گرفته و بیش از ۱۰۰ روز از آن میگذرد، تبعاتی را هم برای کشور داشته است.
زمانی هم که ما انقلاب کردیم، دشمنانی با ماهیت انقلاب اسلامی موافق نبودند و در همان بدو شروع به کار انقلاب ایران، تحرکات خودشان را علیه نظام حاکم آغاز کردند و در ادامه هم سازمان مجاهدین خلق روی به انجام کارهایی علیه جمهوری اسلامی آورد و برای مردم و کشور مشکلاتی را ایجاد کردند.
اینها را گفتم که بدانیم ریشه برخی از اتفاقات امروز به خارج از کشور و دشمنان حاکمیت برمیگردد، اما باید دانست که این موضوع همه ماجرا نیست چون شرایط سیاسی و اقتصادی کشور هم نگرانکننده است.
او میگوید: اوضاع اقتصادی امروز به گونهای است که معیشت خانوادهها به شدت آسیب دیده و برای بسیاری از مردم، این شرایط قابل تحمل نیست. تورم روزانه، امان مردم را بریده و تصمیمات اقتصادی و سوءمدیریتها همه را نگران کرده است.
البته باید توجه داشت که اعتراضات اخیر، ریشههای دیگری هم دارد، مثل عدم برنامهریزی مناسب در سطوح مختلف کشور، تحریمهایی که سالهاست اثر خود را بر اقتصاد کشور گذاشته است، سیاست خارجی که موفقیت چندانی را برای مردم و کشور به ارمغان نیاورده، ناامیدی جوانان از آینده کشور و مسائل و موضوعات ایدئولوژی، فرهنگی و اجتماعی که هرکدام در جای خود باید بررسی و چارهاندیشی شود.
محمدی میگوید: نبود شغل و امکانات مناسب برای جوانان، تاثیر قابل ملاحظهای در اتفاقات اخیر داشته است و اینکه برخی بگویند این اعتراضات، ریشه در تحرکات خارجی دارد و بخواهند بحرانهای داخلی را نادیده بگیرند، بیانصافی است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب میگوید: هرچند حال و روز اقتصاد کشور نامساعد است و مردم را ناراحت و گلهمند کرده است، اما به اعتقاد من، روند تصمیمگیری و اجرا در حوزه سیاست، بیشترین سهم را در به وجود آمدن شرایط اعتراضی کنونی داشته است.
فکر میکنم بزرگترین چالش کشور «اقتصادی» است، اما ریشه اصلی اعتراضات چند ماه اخیر را «سیاسی» میدانم.
بیشتر بخوانید: آیتالله ایازی: حکم معترضانی که از بیکفایتی و فقر به تنگ آمدند محاربه نیست
او میگوید: اگر بنا باشد بحرانی در کشور حل شود و راهحل برای عبور از شرایط کنونی داشته باشیم، باید خود را با تحولاتی که پیرامونمان رخ میدهد، وفق دهیم. تغییرات و تحولات در جوامع بسیار گسترده است و به واسطه همین، مصائب جدیدی هم بر ما تحمیل میشود.
در حوزه فناوری، اقتصادی، تبادل اطلاعات و... شاهد جهانی شدن این پدیدهها هستیم و اگر خود را با آنها تطبیق ندهیم، نمیتوانیم رضایت و رفاه نسبی را برای مردم ایجاد کنیم و عدمپاسخگویی میتواند با عنوانهای مختلف در قالب اعتراضاتی خود را نشان دهد.
محمدی میگوید: دولت سیزدهم با توجه به شعارهایی که در یک سال و نیم گذشته داد، به موفقیت چندانی دست پیدا نکرد. شعارهای دولت محقق نشده است، مخصوصاً در حوزه اقتصاد. کاملاً ناتوانی دولت مشهود است.
دولت تعهداتی را به مردم داده بود و به همین واسطه، نظر خیلی از آنها را جلب کرد، اما با گذشت حدود یک سال و نیم از عمرش یا نتوانسته یا نخواسته به آن عمل کند. صحبتها و وعدههای دولت در یک سال و نیم پیش به گونهای دیگر بود، اما عملکرد دولتمردان و خروجی کارها، چیز دیگری را به ما نشان میدهد.
عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان ایران میگوید: دولت آقای رئیسی در حوزه اقتصاد به مراتب از دولت آقای روحانی ضعیفتر است. ما خودمان در حوزه اقتصاد نقد جدی به دولت آقای روحانی داشتیم و اتفاقات ناگواری هم مثل افزایش نرخ ارز و بنزین و تورم در همان دوران افتاد و مردم را نگران کرد، ولی عملکرد دولت سیزدهم در حوزه اقتصاد طوری بوده که معتقدم تیم اقتصادی دولت آقای رئیسی خیلی ضعیفتر از تیم اقتصادی دولت آقای روحانی است.
او میگوید: افراد حاضر در حوزه اقتصاد در دولت آقای روحانی، توانمندتر از افرادی فعلی بودند. در آن ایام، مسئولان اقتصادی به طور مرتب با اندیشمندان اقتصادی کشور، جلسه برگزار میکردند و سعی میشد در کارها از نظر صاحبان فکر و اندیشه در این حوزهها استفاده شود، ولی امروز چنین چیزی مشهود نیست یا اگر هم هست به گونهای نبوده تا ما که بیرون گود هستیم متوجه شویم و خروجی آن را ببینیم.
محمدی در پاسخ به اینکه راه برونرفت کشور از مشکلات ساختاری و مخصوصاً اعتراضات چند ماه اخیر چیست؟ گفت: حاکمیت باید خود را از مردم بداند. روند حکمرانی باید به گونهای باشد که مردم، حاکمیت را بپذیرند. حاکمیت و دولت وظایفی دارند و زمانی میتوانند به درستی به مسئولیتها خود بپردازند که مردم آنها را پذیرفته باشند و در کنارشان باشند. مردم باید احساس کنند تلاش مسئولان برای زندگی بهتر آنها است و نه چیز دیگر. حاکمیت هم اعتقاد دارد که باید برآمده از مردم باشد، از اینرو میباید دموکراسی در همه حوزهها را به بهترین شکل اجرا کند.
رجوع به نظر و خواست مردم در مسائل مختلف، چاره کار است. وقتی بخشی از جامعه یک خواستهای را مطرح میکنند به هیچ وجه نمیشود از کنار آن بدون هیچ تحرکی، عبور کرد. باید روی هر خواستهای مطالعه شود و در نهایت با اقناعسازی جامعه، مصلحت مردم و کشور را درنظر گرفت.
نماینده سابق تهران در مجلس میگوید: حاکمیت اگر حضور مردم را در عرصههای مختلف ضرورت میبیند باید آنها را در تصمیمگیریهای کشور همراه کند.
چه اشکال دارد که در مسائل مختلف به مردم رجوع کنیم و بپرسیم خواسته و نظر شما چیست یا چه تصمیمی میتواند نظر شما را بیشتر جلب کند. وقتی مردم حس کنند حاکمیت برای آنها ارزش قائل است و نظرات آنها در تصمیمات اثرگذار است، همراهی و همکاری به مراتب بیشتری با مسئولان اجرایی کشور خواهند کرد.
محمدی میگوید: گاهی شاید حاکمیت در اجرای تصمیمی هم درست عمل کند، اما مردم حس کنند اینطور نیست یا مثلاً نظراتشان پرسیده نشده یا اعمال نشده است. حس همراه نبودن حاکمیت و دولت با مردم حتی اگر هم اشتباه باشد، خوب نیست و باید به قدری اقناعسازی در جامعه قوی باشد تا مردم حاکمیت و دولت را از خود بدانند.
گفتن مشکلات به مردم آن هم به صورت صادقانه، کاری است که هر وقت از سوی مسئولان انجام شود، بازخورد خوبی به همراه خواهد داشت و به هیچ وجه حاکمان نباید نسبت به بیان مشکل به مردم، نگرانی داشته باشند.