اقتصاد۲۴- آخرین بیلان منابع و مصار ف آب کشور برای دوره ۴۵ ساله منتهی به سال آبی ۱۳۹۰-۱۳۸۹ است. در این مقطع از کل حجم بارندگی کشور حدود ۷۲ درصد تبخیر شده که با درنظر گرفتن ورودیها به میزان ۴/۱۱۴ میلیارد مترمکعب حجم آب تجدیدپذیر کشور است. این موضوع را بازوی پژوهشی مجلس در جدیدترین گزارش خود در مورد وضعیت منابع آبی کشور اعلام کرده است. برمبنای تحلیل کارشناسان این مرکز، در سالهای اخیر حجم آب تجدیدپذیر کشور به دلیل تغییرات اقلیم و خشکسالیها، نسبت به این مقدار، کاهش چشمگیری داشته است. وابستگی به آب زیرزمینی و سطحی در کشور به ترتیب ۵۵ و ۴۵ درصد است و از کل مصارف ۳۲ درصد تحت عنوان آبهای بازگشتی به چرخه باز میگردد.
نکته مهمتر این است که درحال حاضر بین منابع و مصارف آب تعادل وجود نداشته و در دورهای که مورد بررسی قرار گرفته، سالانه ۴/۶ میلیارد متر مکعب، مصارف از منابع پیشی گرفته و این امر به کسری تجمعی بسیار قابل توجه منابع آب زیرزمینی منجر شده است. برآورد مرکز پژوهشها نشان میداد که مقدار کسری تجمعی منابع آب زیرزمینی ۱۴۳ میلیارد متر مکعب است. عددی قابل توجه که البته با توجه به تداوم خشکسالیها در این ۱۲ سال (از سال ۹۰ به بعد) قطعا بالاتر هم رفته است.
چه حوضه آبریزی بیشترین آب را دریافت میکنند؟ ۳ حوضه آبریز درجه دو بیشترین ورودی را دارند. این سه حوضه کارون بزرگ، کویر مرکزی و دریاچه نمک است. این سه حوزه آبریز به ترتیب مقادیر ۴۱ میلیارد و ۵۵۳ میلیون، ۳۰ میلیارد و ۱۴۳ میلیون و ۲۴ میلیارد و ۹۸۵ میلیون متر مکعب آب را به عنوان ورودی دریافت میکنند. البته در تحلیل مقادیر مطلق آب ورودی به مساحت حوضه آبریز نیز توجه شده است. کویر مرکزی بزرگترین حوضه آبریز درجه دو کشور بوده و حتی با وجود بارندگی نسبی کم، مقدار حجم آب ورودی افزایش مییابد.
مشابه ورود آب، بیشترین خروج آب به هر نحو نیز از ۳ حوضه آبریز درجه دو کارون بزرگ، کویر مرکزی و دریاچه نمک به ترتیب با مقادیر ۴۱ میلیاردو ۶۲۹ میلیون، ۳۱ میلیارد و ۲۴۸ میلیون و ۲۶ میلیارد و ۲۴ میلیون مترمکعب صورت میگیرد.
یکی از نکات مهمی که در تحلیل بیلان آب حوضههای آبریز درجه دو باید به آن توجه داشت این است که در همه حوضههای آبریز درجه دو مقدار کل خروج آب از کل ورود آب بیشتر است. این امر به معنای تغییرات منفی ذخایر آب در حوضه آبریز است که از ذخایر استاتیک منابع آب زیر زمینی یا ذخایر پهنههای آبی موجود درحوضه برداشت میشود. بر این مبنا بیشترین کسری در ذخیره به ترتیب در حوضههایی آبریز درجه دو دریاچه نمک، کویر مرکزی و دریاچه ارومیه با مقادیر ۱ میلیارد و ۳۹ میلیون، یک میلیارد و ۶ میلیون و ۵۹۴ میلیارد مترمکعب اتفاق افتاده است. در حوضههای آبریز دریاچه نمک و کویر مرکزی این کسری از سفرههای آب زیرزمینی تامین شده است که این موضوع بیانگر بحران منابع آب زیر زمینی موجود در استانهای مرکزی و بعضا شرقی کشور است. در حوضه آبریز دریاچه ارومیه، کسری عمدتا از ذخایر سطحی سهم دریاچه ارومیه تامین شده است که این موضوع نیز نشاندهنده بحران دریاچه ارومیه است.
چالشهای آبی ایران چیست؟ شاید اولین چالش عدم وجود متولی مشخص و ارایه دادههای چندگانه است. تهیه آمار و ارقام مرتبط با منابع آب و اطلسهای منابع آب به عهده وزارت نیرو است. بر این اساس تهیه بیلان آب نیز از وظایف این دستگاه است.
به دلیل وجود چندین دستگاه تولیدکننده آمار و ارقام در ارتباط با منابع و مصارف آب در کشور و همچنین وجود ذینفعان مختلف، اجماع در مورد آمار و ارقام و بیلان آب ارایه شده وجود ندارد.
بیشتر بخوانید: پیامد تخریب سرزمینی؛ خسارت ۶۰۰ میلیون دلاری توفان به ایران!
برای مثال موضوع میزان برداشت مصرف آب کشاورزی به عنوان بزرگترین مصرفکننده آب کشور همیشه محل اختلاف وزارتخانههای نیرو و جهادکشاورزی بوده است. همچنین به دلیل وجود ایستگاههای باران سنجی مستقل وزارت نیرو و سازمان هواشناسی کشور و برخی اختلافها در روشهای محاسبه، آمارهای اعلامی بعضا متفاوت است. اختلافهای یاد شده میتواند علت نپذیرفتن آمارهای اعلام شده از سوی برخی دستگاهها و درنهایت ایجاد نابسامانیهایی در مدیریت بخش آب شود.
به نظر میرسد که وجود یک شورای فرادستگاهی حاکمیتی برای ایجاد هماهنگیها در این زمینه و همچنین اتخاذ رویکرد مرجع واحد تولید و اعلام آمار و ارقام و بیلان آب ضروری باشد.
آخرین آماربرداری سراسری منابع و مصارف آب و پیرو آن آخرین بیلان آب تهیه شده در کشور مربوط به متوسط دوره ۴۵ ساله منتهی به سال آبی ۱۳۹۰-۱۳۸۹ است. باتوجه به گذشت بیش از یک دهه از آخرین سال این دوره و این موضوع که در سالهای اخیر به دلیل تغییرات اقلیم و خشکسالی، بارندگی کشور کاهش چشمگیری داشته، مشخص نیست که این بیلان تا چه حد با واقعیت فعلی بخش آب کشور تطابق داشته باشد. به دلیل کاهش چشمگیر آب تجدیدپذیر کشور و تغییر الگوی مصارف آب، استفاده از آخرین بیلان آب تهیه شده میتواند سبب سوء سیاستگذاریها در بخش آب شود.
رویکرد جاری تهیه بیلان منابع و مصارف آب کشور، فارغ از چالشهای موجود آن رویکردی ایستا بوده و این بیلان در دورههای زمانی خاص به صورت ثابت تهیه میشود. این امر میتواند استفاده موثر و نزدیک به واقعیت از بیلان آب را با خلل مواجه سازد. به عبارت دیگر، عدم قطعیتهای یکسال مشخص را نمیتوان در آن لحاظ کرد و از این رو سیاستگذاریهای کوتاهمدت و در افق زمانی نزدیک با چالش مواجه خواهد شد. از طرف دیگر این موضوع امکان سناریوسازی و به کارگیری آنها را در تجزیه و تحلیل سیاستهای مدیریتی و درک واقع بینانه نسبت به چالشها، تاثیرات جانبی و عملکرد مورد انتظار از این سیاستها را کاهش میدهد. درضمن طولانی کردن دوره محاسبه متوسط بیلان آب، اگرچه عدد قابل اطمینانی را در درازمدت ارایه داده و برای افق سیاستگذاریهای بلندمدت مناسب است، ولی از طرف دیگر این دوره هر چقدر کوتاهتر باشد، امور آبی کوتاهمدت وجاری کشور را با واقع گرایی بیشتری میتوان پیش برد. بنابر این اصلاح دوره ارایه بیلان آب و لحاظ شکستهای هیدرو لوژیک در آن در کنار ارایه نسخه دراز مدت بیلان راهکار مناسبی میتواند باشد.
عدم ساختار مناسب برای امور تصدیگری بیلان آب مانند جمعآوری و آماربرداریهای خرد و پایه یا رفع امورات شبکه پایش منابع و مصارف آب از دیگر عوامل عدم تهیه بیلان مناسب وقابل اطمینان آب در کشور است. وجود ساختار از بالا به پایین وعدم انگیزه برای مشارکت بخشهای مختلف در امور تصدیگری بیلان آب میتواند صحت پایهای بیلان را مخدوش سازد. امور تصدیگری بیلان آب با موارد حاکمیتی آن متفاوت بوده و عمدتا شامل امور اجرایی مرتبط با دادهبرداری، شبکه پایش و راهبرد آن هاست.
اجزای مختلفی در معادله بیلان آب وجود دارد که صحت تخمین آنها، دقت معادله بیلان را به دنبال خواهد داشت. برای تعیین این اجزا از اندازهگیریها، تخمین و مدلسازی استفاده میشود. به عنوان یک اصل کلی، هرچه در تدوین بیلان آب از دادههای اندازهگیری مستقیم بیشتری استفاده شود، بیلان تهیه شده بیشتر به واقعیت نزدیک خواهد بود. از طرف دیگر، اندازهگیری همه اجزای معادله بیلان هزینه بر و مشکل بوده و به ناچار باید برخی از این اجزا را تخمین زده یا با استفاده از تکنیک مدلسازی محاسبه کرد.
این امر در نهایت به عدم قطعیتهای بیلان منابع و مصارف میانجامد. عدم قطعیتها میتواند ناشی از تصادفی بودن ذاتی پدیدههایی مانند بارش، ضعف و خطاهای شبکه پایش، تخمین اجزای معادله بیلان باشد. واضح است که در تهیه بیلان آب، یک حداکثر منطقی از عدم قطعیتها قابل پذیرش بوده و همچنین این مقدار باید مشخص باشد. برای مثال وجود کمی عدم قطعیت در تخمین جز تبخیر به عنوان ۷۲ درصد کل حجم بارندگی در نهایت به عدم قطعیت بیشتری درمحاسبه کسری مخزن منابع آب زیرزمینی منجر میشود. میزان کسری مخزن منابع آب زیر زمینی و مقدار تجمعی آن معمولا در امور سیاستگذاری کلان مورد توجه بوده و باید با دقت قابل قبولی در دسترس باشد.
استفاده از چارچوبهای حسابداری آب به جای رویکرد سنتی بیلان برای تحلیل نتایج و تفسیر یکپارچه تغییرات منابع آب و بخشهای مصرفکننده میتواند بسیار کارآمد باشد. حسابداری آب فرآیند سازماندهی و ایجاد ارتباط بین اطلاعات منابع آبی و خدمات حاصل از استفاده مصرفکننده در یک مقیاس مکانی معین مانند یک حوضه آبریز است. رویکردهای مختلف حسابداری آب با هدف استانداردسازی روش گزارش دهی اطلاعات مرتبط با آب ارایه شدهاند. انتخاب و بومیسازی این چارچوبها، با توجه به اهداف کلان و خرد مدیریتی و همچنین زیرساختهای اطلاعاتی و فنی ازجمله مواردی است که باید در بازنگری روششناسی مرتبط محاسبات و سازماندهی اطلاعات بیلان آب مورد توجه واقع شود.
تحلیل مصارف به جای برداشتها، تفکیک مصارف، بررسی کارایی بخشهای مصرفکننده، ارایه شاخصهای مدیریتی مرتبط با بخش آب امکان تلفیق اطلاعات بین بخشی و تحلیلهای چندجانبه ازجمله مزایای رویکرد حسابداری آب نسبت به روش سنتی بیلان است.