اقتصاد۲۴-پس از احداث سد انحرافی کمالخان و کانالهای منحرفکنندهٔ آب که آب هیرمند را بهسمت گودزره هدایت میکنند و طبیعتاً حقابهٔ هامون را قطع میکنند، نوبت به کانالی موسوم به «قوش تپه» رسید تا علاوهبر ایران، کشورهای آسیای مرکزی هم از گزند جاهطلبیهای آبی طالبان در امان نمانند. خلاف آنچه در مورد ایران وجود دارد، افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی هیچ توافقنامهای در مورد استفاده از آب ندارند و براساس قوانین بینالمللی، افغانستان بهاندازهٔ سه کشور آسیای مرکزی حق دارد از آب آمودریا استفاده کند. پس از تکمیل و بهرهبرداری از کانال قوشتپه، جوامع پاییندستی در ازبکستان و ترکمنستان ممکن است ۱۵ درصد از آب آمودریا را که اکنون به این دو کشور میریزد، از دست بدهند. چالش مشترک حول محور آب که همهٔ این چهار کشور را تهدید میکند، شاید بتواند راه حل مشترکی داشته باشد؛ راهحلی مانند یک اجماع منطقهای.
احتمال کمی میرفت پس از بازدید هییت ایرانی از ایستگاه سنجش «دهراود» فصل جدیدی در نتیجهٔ مذاکرات ایران و طالبان بر حقابهٔ هیرمند آغاز شود، با این حال دولت ایران، این را هم را آزمود. با وجود اینکه افغانستان طی سالهای پس از امضای معاهدهٔ ۱۳۵۱ به مفاد آن پایبند نبود، ایران با هر ضعف و قوتی، همچنان به اصول دیپلماسی، حق همسایگی، قوانین بینالمللی و اقدام کارشناسی و فنی وفادار بود.
اما گویی هر بار نجابت مرزنشینان در شرق کشور، حتی در پاسخ حملات تروریستی همسایه و تعهد دولتمردان ایرانی به مذاکرات صلحجویانه کار را به جایی رسانده است که طالبان علاوهبر بهانههای واهی خشکسالی، بازدید از سد کجکی (تعهد امارت اسلامی به ایران) را هم به انجام نرسانَد و حتی پس از سفر ایران و بازدیدی که فقط از ایستگاه سنجش «دهراود» انجام شد، پیش از انتشار جزئیات بررسی از سوی ۷۴ کارشناسان ما، طالبان سناریوی خود را رسانهای کرد. سناریویی که البته اجزای آن را از پیش نوشته و بارها از آن صحبت کرده بود.
امارت اسلامی طالبان به صراحت اعلام کرده است که اجازه بازدید از سرچشمههای حوضه آبریز هیرمند را نخواهد داد و بازدید از «دهراود» کافی است
۲۲ مرداد، طالبان در بیانیهای اعلام کرد که امکان بازدید هیئت ایرانی از بندهای کمالخان و کجکی وجود ندارد. وزارت خارجه امارت اسلامی افغانستان بازدید کارشناسان ایرانی از ایستگاه دهراود را تأیید و، اما ادعا کرد که هیئت ایرانی بعد از مشاهده و اندازهگیری جریان آب سال جاری آبی را بهمراتب کمتر از سال نرمال آبی ارزیابی کرده است.
بیشتر بخوانید:دیوار مرزی چگونه ساخته شد؟ / روایتی تکان دهنده از دزدیدن دختران و اموال مردم توسط افغانها
در بخش دیگری از این بیانیه آمده بود: «امارت اسلامی افغانستان متعهد در قول و عمل است، تا هر خیر ممکن مخصوصاً در بخش آب را که ماده حیاتی برای زندگی بشر است، به مردم خویش و ساکنان سیستان ایران برساند. در همین راستا بهمنظور رفع ابهامات به تاریخ ۱۸ اسد (مرداد) سال ۱۴۰۲ زمینهٔ بازدید هیئت فنی جمهوری اسلامی ایران از دستگاه آبشناسی دهراود مساعد شد تا جریان آب را مشاهده و اندازهگیری کنند.»
وزارت خارجه طالبان در این بیانیه به تأکید مدعی شد: «هیئت ایرانی بعد از مشاهده و اندازهگیری جریان آب در دستگاه آبشناسی دهراوود سال جاری آبی را در اثر خشکسالیهای ناشی از پدیدهٔ جهانی تغییراقلیم و تداوم سالهای گذشته بهمراتب کمتر از سال نرمال آبی ارزیابی کردند. در روزی که هیئت ایرانی آب را در دستگاه دهراود اندازهگیری کرد، جریان آب کمتر از هفت مترمکعب در ثانیه بود که این وضعیت واقعاً تکاندهنده است.»
موضوع کاهش آب در حوضهٔ آبریز هیرمند بر اثر خشکسالی و کاهش بارندگی، اصلیترین تأکید این بیانیه بود: «هیئت ایرانی دریافتند که دریای هلمند (هیرمند) دارای حداقل جریان آب است و مانند ارغنداب، ارغستان و ترنگ بهصورت کامل خشکیده و تنها در حالات سیلابی آب در آنها جریان مییابد که دراینصورت رسیدن آب دریای هلمند (هیرمند) بهصورت دلتا بسیار مشکل شده است. همچنین، براساس تحلیل آمار و ارقام جریان آب، به وضوح میتوان دریافت که هیچ نوع فعل و ارادهٔ انسانی در عدم تأمین حقابهٔ ایران دخیل نیست، بلکه حالت مجبره باعث این امر شده است.»
پس از تکمیل و بهرهبرداری از کانال قوشتپه، جوامع پاییندستی در ازبکستان و ترکمنستان ممکن است ۱۵ درصد از آب آمودریا را که اکنون به این دو کشور میریزد، از دست دهند
طالبان حتی در این بیانیه باز هم سیاست «وعده به خرمن» خود را ادامه داده و اعلام کرده است: «درصورت بارندگی و مساعد شدن شرایط مطلوب حقابهٔ ساکنین پاییندست دریای هلمند (هیرمند) در ولایت نیمروز افغانستان و سیستان در جمهوری اسلامی ایران تأمین خواهد شد.»
همزمان با انتشار این بیانیه، «مطیعالله عابد» سخنگوی وزارت انرژی و آب امارت اسلامی به رسانههای داخلی افغانستان گفت که «هیچکسی نمیتواند از بندهای کجکی و کمالخان بازدید کند»، اما طبق معاهدهٔ سال ۱۳۵۱ طرف ایرانی فقط میتواند در حالتهای خاص مطابق صراحت ماده پنجم پروتکل اول و براساس یک مکانیزم خاص از ایستگاه دهراود دیدن کند.»
آنسوی مرز واکنشها به بازدید ایران، انکار بود و اینسوی مرز، در ایران، اما اصرار بر اینکه بازدید از سرچشمهٔ حوضهٔ آبریز هیرمند انجام شده است. حسن کاظمی قمی، نمایندهٔ ویژه رئیسجمهوری در امور افغانستان یکی از کسانی بود که اعلام کرد هیئت این کشور از بندهای کجکی و کمالخان افغانستان بازدید کردهاند.
اما آنچه معاون وزیر نیرو اعلام کرده است با آنچه طالبان و حتی کاظمی قمی میگوید فرق دارد. به گفتهٔ «محمد جوانبخت» برای نخستینبار از زمان معاهدهٔ سال ۱۳۵۱ رودخانهٔ هیرمند و تشکیل کمیساران آب این رودخانه، هیئت فنی جمهوری اسلامی ایران از محل ایستگاه آبسنجی دهراود در بالادست سد کجکی روی رودخانهٔ هیرمند بازدید به عمل آورد: «هیئت کارشناسی ایران پس از مشاهدهٔ میزان آب رودخانه در ایستگاه آبسنجی دهراود، خواستار تحویل حقابهٔ جمهوری اسلامی ایران شد و توافق شد در نشستهای کمیتهٔ فنی در آیندهٔ نزدیک دربارهٔ نحوهٔ تحویل حقابه تصمیمگیری شود.»
همزمان با این اتفاقات، در آسیای مرکزی نیز بیم از سیاستهای آبی طالبان بالا گرفت و رؤسای جمهور کشورهای تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان در نشستی اضطراری دربارهٔ پیامدهای احداث کانال «قوشتپه» در افغانستان در اجلاسی در «عشقآباد» گفتگو کردند.
این سه کشور با «آمودریا»، رودخانهای که بیشتر مرز آسیای مرکزی با همسایهٔ جنوبی افغانستان را نیز مشخص میکند، به هم متصل میشوند. دهها سال است که آسیای مرکزی از آب آمودریا برای مقاصد کشاورزی بهره میبرد، اما اینبار، افغانستان نیز قصد دارد همین کار را انجام دهد.
در بیانیهٔ پایانی این اجلاس آمده است «بهمنظور اطمینان از پاسخ مؤثر به مسائل جدید، از جمله مسائل مربوط به تغییرات آبوهوایی و افزایش احتمالی فشار بر منابع آبی رودخانهٔ آمودریا، به بهبود بیشتر سازوکارهای تعامل چندجانبه نیاز است.» بسیاری از رسانههای منطقه پس از این اجلاس نوشتند منظور از فشار بر منابع آبی آمودریا آبگیری کانال قوشتپه است که قرار است پخش عمدهای از آب آمودریا را به مسیر دیگری منتقل کند.
پیش از این، در دوم اوت (۱۱ مرداد)، یعنی درست دو روز پیش از برگزاری نشست عشقآباد، تحلیلگران آسیای میانه از نگرانیهای جدی دولتهای این کشورها دربارهٔ کمبود آب و تأیید تأثیر کانال قوشتپه بر کاهش آب خبر داده بودند.
طالبان پروژهٔ احداث کانال قوشتپه را در اوایل بهار ۲۰۲۲ اعلام کرد و ساخت آن چند هفته بعد در ماه میآغاز شد. این کانال قرار است بهطول ۲۸۵ کیلومتر در شمال افغانستان ایجاد شود و میتواند ۵۵۰ هزار هکتار زمین کشاورزی را آبیاری کند. همچنین خلاف آنچه در مورد ایران وجود دارد، افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی هیچ توافقنامهای در مورد استفاده از آب ندارند و براساس قوانین بینالمللی، افغانستان بهاندازهٔ سه کشور آسیای مرکزی محق استفاده از آب آمودریا است. پس از تکمیل و بهرهبرداری از کانال قوشتپه، جوامع پاییندستی در ازبکستان و ترکمنستان ممکن است ۱۵ درصد از آب آمودریا را که اکنون به این دو کشور میریزد، از دست بدهند.
«افشین زرگر» کارشناس حقوق بینالملل معتقد است که افغانستان نقشه آبی در منطقه میچیند که برای بسیاری از امتیازات در سایر حوزهها دست بالا را میدهد، اما آنچه برای طالبان یک اهرم سیاسی است، برای کشورهای مانند ایران یا ترکمنستان و ازبکستان، دقیقا اقتصاد، محیط زیست، معیشت و همه چیز است: «طبیعتا بارها هم شنیدهاید که در این موارد بهتر است به معاهدههای پیشین رجوع شود که محل رجوع حل اختلاف و مانند آن را خودش مشخص کرده است. ما میدانیم که بر مبنای حقوق بینالملل کشورها بایستی پایبند به تعهدات بینالمللی خود باشند در غیر این صورت برایشان مسئولیت ایجاد خواهد کرد. حتی اگر حکومت عوض شود تعهدات عینی که مربوط به سرزمین هستند در هر حال منتقل میشوند یعنی حکومتهای جانشین باید پایبند تعهدات حکومت پیشین باشد. حداقل در مورد کشور ایران این معاهده وجود دارد.»
بیشتر بخوانید: برای خاک مان باید با طالبان مذاکره کنیم!
به گفته او طبیعتا هر بار بعد از یک بحث در مورد معاهده ۱۳۵۱ این انتقاد به وجودمی آید که افغانستان و به طور خاص طالبان از هیچ قاعدهای تمکین نمیکند: «زمانی که کشوری به تعهدات خود پایبند نیست باید از مکانیزمهای بازدارنده استفاده کنیم. یکی از این مباحث الزام آور بحث «معامله به مثل» یا «عمل متقابل» است.
حتی ایران میتواند در مورد چنین موافقنامهای از مراجع قضایی بینالمللی کمک بگیرد البته شرایطی دارد. میدانیم که این شرایط هم دشوار است؛ بنابراین راهگشاترین روش برای ایران و حتی کشورهای آسیای مرکزی استفاده از دیپلماسی است. اما ما زمانی این موضوعات را مطرح میکنیم که طرف مقابل ما کشوری مطیع قانون بینالملل باشد نه کشوری که میتواند در برابر قانون و حقوق بینالملل سرکش باشد شرایط متفاوتی دارد.»
او توضیح میدهد که در چنین شرایطی کشورها از قدرت خود استفاده میکنند: «قدرت به معنای حمله نظامی و نیروی نظامی نیست. اتفاقا ایران به دلیل نفوذ بسیار بالا در افغانستان، آن هم در شرایطی که حاکمان این کشور فقط نماینده قشری از مردم هستند میتواند از نفوذش استفاده کند.
در حال حاضر پشتونها در قدرت هستند که تلاش میکنند خودشان را از حوزه تمدنی ایران جدا کنند. اما بیشتر اقوام این کشور ذیل حوزه تمدنی ایران میگنجند و خود این موضوع برای طالبان یک تهدید است. آنچه ایران به سادگی از دست داد امتیاز «شناسایی» و به «رسمیت شناختن» بود. آنچه در حال حاضر یکی از ابزارهای قوی ماست ایجاد نوعی اجماع منطقهای برای مقابله با کشوری است که نه به حقوق بینالملل متعهد است و نه به حقوق بنیادین همسایگان.
به گفته زرگر یک اجماع منطقهای میتواند طالبان را ترد کند: «اما سوالی که باید به آن صادقانه جواب بدهیم این است که آیا ما از شانسهای خودمان درست استفاده کرده ایم؟ که به نظر من پاسخ این سوال منفی است. مقام ارشد سیاسی ما میگوید اگر طالبان حقابه را تامین نکند ما او را به رسمیت نمیشناسیم، اما شما پیشتر او را شناسایی کردهای. اینها اشتباهات ایران است. افغانستان به ایران نیاز دارد. نه فقط به ایران بلکه به کشورهای همسایه. این کشور محصور در خشکی است. اینها همه برای ما امتیاز است که نتوانستیم از آن استفاده کنیم.
زرگر، اما به حضور ایران در یک اجماع منطقهای با حضور یه کشور ترکمنستان، تاجیکستان و ازبکستان امیدوار نیست: «بینید یک چالش مشترک وجود دارد. سیاستهای آبی طالبان دارد هر چهار کشور را متضرر میکند، اما در این اجلاس از ایران به عنوان یک کشور مادر خبری نیست.
شاید ایران باید پیشگام برگزاری چنین اجلاسی بود. اما متاسفانه ایران نتوانسته است در منطقه هم درست بازی کند و جایگاهش را تثبیت کند. البته شکل دهی این اجماع غیر ممکن نیست و راهی است که باید جدی برای آن برنامه ریزی کند. لازمه آن در وهله نخست بازبینی چگونگی روابط خارجی به ویژه روابط همسایگی و منطقهایست.»