اقتصاد۲۴- مریم آیتی: پدر تاریخ ادبیات ایران، لقبی است که بیش از هرکس برازنده «ذبیح الله صفا» است. مردی از دیار نویسندگان و از تبار پژوهشگران. مردی که عاشقانه میآموخت و عاشقانهتر آموزههایش را به دیگران انتقال میداد. آثار ذبیح الله صفا تاریخ را از حمله اعراب تا آغاز دوره قاجار و دیگر دورانها به بهترین شکل ممکن روایت کرده است. روایتهایی که حق مطلب را تماما ادا نمودهاند. ایشان نویسنده، مترجم و پژوهشگر آثاری با درون مایه حماسه پژوهشی و تاریخ ادبیات است.
دکتر ذبیح الله صفا شهمیرزادی فرزند سیدعلی اصغر شهمیرزادی از بازرگانان شهر بابل بود. استاد در ۱۶ اردیبهشت ماه سال ۱۲۹۰ شمسی در شهمیرزاد یکی از قریههای بسیار خرم و باصفای شهرستان سمنان به دنیا آمد.
به دلیل فعالیت استاد صفا در حوزه تاریخ ادبیات، در بین شهروندان زادگاهش به پدر تاریخ ادبیات ایران معروف است. استاد، علوم مقدماتی را در شهمیرزاد و شهر بابل به پایان رسانید و تحصیلات متوسطه را در تهران (دبیرستانهای سیروس و دارالفنون) سپری کرد. ایشان در سال ۱۳۱۲ شمسی در رشته ادبی فارغ التحصیل شد و تحصیلات عالی را در رشته فلسفه و ادبیات فارسی در دانشسرای عالی به پایان برد سپس در سال ۱۳۱۵ شمسی به اخذ درجه لیسانس نائل شد. بعد از آن به تدریس در دبیرستانهای تهران پرداخت. ذبیح الله صفا در سال ۱۳۱۶ به عنوان دبیر ادبیات فارسی در مقطع متوسطه دوم شروع به فعالیت کرد.
سال ۱۳۲۱ سالی بود که سرنوشت، آقای صفا را به کرسی دانشیاری دانشگاه تهران نشاند؛ آنهم در رشتهای که مدتها عقل و روحش را برده بود؛ رشته ادبیات فارسی! این اتفاق، آغازی بود برای تلاشها و پژوهشهای ذبیح الله صفا که ثمرهاش رسیدن به بالاترین درجه استادی یعنی رتبه ۱۰ در سال ۱۳۴۰ بود. استاد صفا پس از شرکت در اولین دوره دکتری ادبیات فارسی و تحقیق و ارائه کتاب ارزنده «حماسهسرایی در ایران» به عنوان تز دکتری که کار بسیار نو و شگرفی بود، در سال ۱۳۲۱ شمسی به دریافت درجه دکتری در ادبیات فارسی نائل آمد و از آن تاریخ برای تدریس تاریخ ادبیات در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران انتخاب شد و سالها به عنوان استاد و رئیس گروه و در سالهای آخر به سمت رئیس دانشکده ادبیات در دانشگاه تهران انجام وظیفه کرد. البته که در این میان دو سال با سمت استاد مهمان در دانشگاه هامبورگ به تدریس پرداخت. سرانجام در سال ۱۳۴۸ خورشیدی بنا به درخواست خود بازنشسته شد. صفا پس از محمد معین، دومین دکتر ادبیات در تهران بود.
علاوه بر سابقه تدریس در دانشگاه هامبورگ آلمان، در سمت استادی تاریخ فرهنگ و ادبیات ایران میهمان دانشگاههای مهم آسیا، آمریکا و اروپا بودهاند که مهر تایید دیگری بر سواد پژوهشی و آموزشیِ ایشان است.
ایرج افشار، سهراب سپهری، دکتر محمدجعفر یاحقی، دکتر نصرت الله امامی، دکتر قدمعلی سرامی و دکتر سید محمد ترابی، از دانشجویان محضر استاد صفا بودهاند.
ایشان در ازدواج دوم خود با بانویی آلمانیتبار، معنای عشق را فراتر از مرزهای ایران زیست. ثمره این ازدواج، دو فرزند با نامهای مهرداد و یاسمین است.
ذبیح الله صفا با عشقی وصف نشدنی، در عرصههای ترجمه و پژوهش ادبیات فارسی فعالیت میکرد اما، از همان دوران دانشجویی فرصت همکاری با مجله دانشکده ادبیات تهران برای او مهیا شد. بدون شک بهترین کتاب ذبیح الله صفا حاصل تلاش او در این دوران طلایی از زندگیاش بود؛ بزرگمرد تاریخ ادبیات ایران به عنوان سردبیر و مدیر نشریات مهم دانشگاهی فعالیت داشت و درعین حال، یکی از نویسندگان اصلی دانشنامه ایرانیکا بود. پیش از مدیریت نشریه دانشگاه تهران نیز مجلات معتبر و مهم کشور مانند جلوه، مهر، سخن، تعلیم و تربیت و یغما میراثدار گوشههایی از قلم ذبیح الله صفا بودهاند.
• تاریخ ادبیات ایران ۱ و ۲
• حماسه سرایی در ایران
• کیانیان
• مختصری در تاریخ تحول نظم و نثر پارسی
• تاریخ ادبیات در ایران (هشت جلدی)
• تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی
• تاریخ ادبیات ایران ۱ و ۲
مهمترین اثر او مجموعه «تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان فارسی»، جامعترین و کاملترین تاریخ ادب فارسی سرزمینهای تمدن ایرانی است و اولین بار در سال ۱۳۳۲ منتشر شد و پس از آن در بیش از نیم قرن اخیر پیاپی تجدید چاپ شده است. این مجموعه حاصل پنجاه سال تحقیقات صفا است که در پنج جلد و هشت کتاب در نزدیک به ۶ هزار صفحه با بهره گیری از منابع گوناگون و نسخههای خطی کتاب خانههای مختلف جهان منتشر شد.
زمانی که استاد صفا به نگارش این اثر پرداخت، بیشتر کتابهای تاریخ ادبیات ایران را شرق شناسان تدوین و تالیف کرده بودند و محتوای تذکرهها نیز از طرفی محدود و از طرفی دیگر فاقد دقت علمی و تاریخی و جنبه انتقادی بود.
بیشتر بخوانید: مادر دندانپزشکی ایران کیست؟
صفا همان اندازه که ادب و فرهنگ ایران و فارسی را میشناخت، نسبت به لحظهها و دقایق تاریخی ایران هم آگاه بود و اثر او در تاریخ ادبیات از جامع نگری سنجیدهای برخوردار است.
«حماسه سرایی در ایران» کتابی است که صفا بر اساس رساله دکترای خود نوشت و پس از بیش از ۷۰ سال که از انتشار آن میگذرد، هنوز ماخذی معتبر و با ارزش در شاهنامه شناسی و اسطوره پژوهی است.
در این کتاب، نویسنده به بررسی تاریخ حماسه در ایران از قدیمترین عهد تاریخی تا قرن چهاردهم هجری و تحقیق در کیفیت تکوین و تدوین روایات ملی و نظم آنها و بحث در بنیاد داستانهای ملی و معرفی منظومههای حماسی و انواع آن میپردازد.
بزرگانی همچون دکتر مهرداد بهار و سایر اساتید این حوزه بارها و بارها این رساله را مرجع قابل اطمینان آثار خود قرار داده و تحت تاثیر بیان شیوا و دقت نگارش ذبیح الله صفا بودهاند. بررسی مفصل جشنها و آداب و رسوم کهن به همراه گزیدههایی از اشعار بهترین شاعران پارسی زبان از دیگر دلایلی است که آثار او را خواندنیتر میکند. قلم صفا بیشتر در باب فرهنگ ایران و تاثیراتی که بر جهان گذاشته است رقم میخورد و به دلیل بازتاب جهانی، کتابهای او به عنوان یک حماسهپژوه تحسینبرانگیز است.
به گزارش اقتصاد۲۴ در کتاب «تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی» صفا به بررسی تاریخ علوم عقلی تا اواسط قرن پنجم میپردازد. این کتاب یکی از بهترین مراجعی است که سرچشمهها و سرآغاز معارضه فلسفه و دین و ناسازگاری اندیشه فلسفی و اعتقادات دینی را روشن میکند. نکته در خور توجه این است که صفا این کتاب را در بیست سالگی نوشت.
ارائه رساله «حماسه سرایی در ایران» در سال ۱۳۲۱ نقطه عطف آثار ذبیح الله صفا است. نام او به لطف ارائه این رساله در کنار برترین اساتید دانشگاه تهران قرار گرفت و او این فرصت دوستی را تا سالیان سال غنیمت شمرد. ملک الشعرای بهار، استاد سعید نفیسی و استاد فروزانفر در مسیر پژوهشهای ادبی و حماسه پژوهشی، ذبیح الله صفا را با تمام وجود همراهی کردند.
۱۳۲۰ - ۱۳۲۱: بنیانگذار و مدیر مجله سخن
۱۳۲۰ - ۱۳۲۵: رئیس اداره دانش سرای مقدماتی وزارت فرهنگ
۱۳۲۰ - ۱۳۲۵: رئیس تعلیمات عالیه وزارت فرهنگ
۱۳۳۵- ۱۳۴۱: رئیس اداره کل انتشارات و روابط دانشگاهی، دانشگاه تهران
۱۳۲۵ - ۱۳۴۷: مدیر مجله دانشکده ادبیات تهران
۱۳۲۵ - ۱۳۳۶: عضو هیئت مدیره جمعیت شیر و خورشید سرخ
۱۳۲۵ - ۱۳۴۳: دبیر کمیسیون ملی یونسکو
۱۳۴۳ - ۱۳۵۷: نایب رئیس کمیسیون ملی یونسکو
۱۳۲۷- ۱۳۳۵: عضویت در کنفرانسهای عمومی یونسکو در بیروت، پاریس، فلورانس، مونته ویدئو، دهلی نو و چندین محل دیگر
۱۳۴۶- ۱۳۵۷: عضویت شورای عالی فرهنگ و هنر
۱۳۵۰ - ۱۳۵۷: دبیر شورای عالی فرهنگ و هنر
۱۳۱۲ – ۱۳۵۵: گاهشماری و جشنهای ملی ایرانیان
۱۳۱۵ –۱۳۵۴: آموزشگاهها و آموزشها در ایران
۱۳۲۴: حماسهسرایی در ایران
۱۳۳۱: دانشهای یونانی در شاهنشاهی ساسانی
۱۳۳۱: تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تا اواسط قرن پنجم
۱۳۳۱: آیین سخن در معانی و بیان
۱۳۳۱: تاریخ تحول نظم و نثر فارسی
۱۳۳۲ – ۱۳۶۲: تاریخ ادبیات در ایران (۵ جلد در ۸ مجلد)
۱۳۳۶: مزدا پرستی در ایران قدیم
۱۳۳۹: گنج سخن، شاعران پارسی گوی و منتخب آثار آنان (از رودکی تا بهار)، ۳ جلد
۱۳۴۶: آیین شاهنشاهی ایران
۱۳۴۷: نثر فارسی از آغاز تا عهد نظام الملک
۱۳۴۷: تاریخ علوم و ادبیات ایرانی
۱۳۴۸–۱۳۶۳: گنجینهٔ سخن، پارسینویسان بزرگ و منتخب آثار آنان، ۶ جلد
۱۳۵۰: دورنمایی از فرهنگ ایرانی و عصر جهانی آن
۱۳۵۰: نیکینامه
۱۳۵۴: مقدمهای بر تصوف
۱۳۵۵: تاریخ ادبیات ایران
۱۳۵۵: سیری در تاریخ زبانها و ادب ایرانی
۱۳۵۵: نظری به تاریخ حکمت و علوم در ایران
استاد بیش از ۵۰ عنوان کتاب به زبانهای فارسی، فرانسوی، آلمانی، روسی، عربی نوشته است که بعضی از آنها به انگلیسی و عربی و زبانهای دیگر نیز ترجمه شده است.
۱۳۳۹–۱۳۴۱: دارابنامه بیغمی (فیروزشاه نامه)
۱۳۴۱–۱۳۴۴: دیوان سیف الدین محمد فرغانی در ۳ جلد
۱۳۴۴–۱۳۴۶: دارابنامه طرسوسی و دیوان عبدالواسع جبلی
۱۳۴۵: بختیارنامه دقایقی مروزی
۱۳۱۴: مرگ سقراط، لامارتین
۱۳۱۷: رافائل، لامارتین
۱۳۴۳: کیانیان (نوشته کریستین سن)
• دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو در ایران
• رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران
• عضو هیئت نمایندگی ایران در کنفرانسهای عمومی سازمان یونسکو
• عضو هیئت مدیره شرکت مؤلفان و مترجمان ایران
• عضو پیوسته فرهنگستان ایران
• معاون انستیتو بین المللی تحقیقات در تاریخ و تمدن آسیای مرکزی
• ریاست انجمن ملی روابط فرهنگی ایران
• صاحب امتیازی مجله سخن و سردبیری مجله مهر روزنامه شباهنگ و مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران
• نشان درجه اول ملی وزارت فرهنگ (آموزش و پرورش) در سال ۱۳۱۵
• نشان دولت فرانسه در سال ۱۳۴۹
دکتر صفا یکی از بزرگترین مفاخر علمی و ادبی زبان فارسی در عصر حاضر به شمار میروند. شخصیت ممتاز علمی و ادبی ایشان در کلیه مجامع بین المللی مورد تائید قرار گرفته و به عنوان استاد بزرگ و متبحر زبان شیرین پارسی معرفی شده است.
استاد صفا علاوه بر تالیف و ترجمه و تصحیح آثار مختلف، شاعری زبر دست و خوش قریحه بود. اشعار سروده شده توسط ایشان در اولین مجموعه شعر به نام «نشئه جام» در سال ۱۳۵۵ در تهران به چاپ رسیده و منتشر شد.
استاد با آن همه شهرت و افتخار که در مجامع داخلی و بین المللی کسب کرده بود در اشعار خود تخلص «گمنام» را برگزید. شاید همین تخلص باعث شد که این استاد بزرگ و متبحر علیرغم خدمات فرهنگی و علمی شایسته اش برای همیشه گمنام بماند و با گذشت ۱۲ سال از درگذشت استاد بزرگ ادبیات فارسی ایران، متاسفانه در زادروز و سالگرد درگذشت این استاد خبری از بزرگداشت مقام علمی استاد صفا نیست.
ذبیح الله صفا بعد از مدتها سکونت در کشور آلمان به همراه همسر و فرزندان خود، سرانجام در ۹ اردیبهشت سال ۱۳۷۸ شمسی در ۸۸ سالگی در شهر لوبک آلمان، زادگاه همسر آلمانی تبارِ خود، چشم از جهان فرو بست.
مزار دکتر صفا در آلمان است، ولی منزل پدریش در شهمیرزاد میتواند محلی برای بزرگداشت مقام علمی استاد باشد که در سالهای گذشته میراث فرهنگی سمنان برای خریداری و تبدیل به موزه اقدام کرده بود که این اقدام شایسته به پایان نرسید. تنها نام خیابانی در زادگاه ایشان به نام این استاد بزرگ است.
برای همه مشخص هست ایشان بجای تاریخ نظر تفرقه افکنانه غرب را بنام تاریخ به مردم غالب میکرد