
اقتصاد ۲۴- شیوا سپهری: سریال «صد سال تنهایی» یک اقتباس بلندپروازانه از رمان کلاسیک مشهور گابریل گارسیا مارکز است که اخیراً به شکل یک سریال تلویزیونی بر روی پلتفرم نتفلیکس منتشر شده است. این سریال در ۱۱ دسامبر اکران شد و هدف آن بازسازی دنیای رئالیسم جادویی و پیچیده ماکوندو، شهری خیالی، اما پر از نماد و رمز، بود. داستان «صد سال تنهایی» روایتگر تاریخ شش نسل از خاندان بوئندیایا و تحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی یک جامعه است که در بطن رئالیسم جادویی به تصویر کشیده میشود. از این رو، سریال علاوه بر اقتباس از متن ادبی، تلاش کرده است تا با بهرهگیری از جلوههای بصری مدرن، حس عمیق و شاعرانهی اثر اصلی را به مخاطب منتقل کند.
کارگردانی این سریال را الکس گارسیا لوپز و لورا مورا اورتگا بر عهده داشتهاند. پسران گارسیا مارکز، رودریگو گارسیا و گونزالو گارسیا بارچا، نیز بهعنوان تهیهکنندگان اجرایی در این پروژه مشارکت داشتهاند. تولید این سریال بهطور کامل در کلمبیا انجام شده و بیش از ۱۵ شهر مختلف برای فیلمبرداری انتخاب شدهاند. برای بازسازی دهکده ماکوندو، سه نسخه در دورههای تاریخی متفاوت ساخته شد که در این فرآیند، ۱۱۰۰ کارگر مشارکت داشتند. تیم تولید شامل ۹۰۰ نفر بوده و حدود ۲۰ هزار نفر در این پروژه به کار گرفته شدهاند. بازیگران اصلی سریال شامل دیگو واسکز در نقش خوزه آرکادیو بوئندیا، مارلیدا سوتو در نقش اورسولا ایگوآران و کلودیو کاتانیو در نقش سرهنگ اورلیانو بوئندیا هستند.
بیشتر بخوانید: امیلی بلانت کیست؟/ بازیگری که در کودکی لکنت زبان داشت
نتفلیکس حقوق صد سال تنهایی را در مارس ۲۰۱۹ به دست آورد. گابریل گارسیا مارکز قبل از مرگش در سال ۲۰۱۴ از فروش حقوق رمان خودداری کرده بود، زیرا معتقد بود محدودیت زمانی یک فیلم برای یک اقتباس مناسب از رمان کافی نیست. این سریال با حمایت خانواده گارک فیلمبرداری شد. تهیهکنندگان چندین مکان از جمله کالی، ویلاوینسسیو، گیراردو، پالومینو، سانتا مارتا و بارانکیلا را برای لوکیشن اصلی سریال بررسی کردند. در نهایت چهار نسخه از شهر برای به تصویر کشیدن گذر زمان ساخته شد.
صد سال تنهایی، داستان حماسی هفت نسل از خانواده بوئندیا است که صد سال از تاریخ پر تلاطم آمریکای لاتین را در بر میگیرد؛ از دهه ۱۸۲۰ پس از استعمار تا دهه ۱۹۲۰. پاتریارک خوزه آرکادیو بوئندیا، شهر آرمانی ماکوندو را در میانه یک باتلاق میسازد. در ابتدا این شهر شکوفا بوده و جادوگران و تزویرگران از جمله نویسنده پیر ملکیادس که نماینده خود نویسنده است، را به خود جذب میکند. طوفانی استوایی که نزدیک به پنج سال به طول انجامید، تقریباً شهر را نابود میکند و در نسل پنجم بوئندیا، زوال شهر با فساد خانواده همراه میشود. نهایتاً، یک تندباد تمام نشانههای شهر به همراه آخرین بازماندگان خانواده بوئندیا را نابود میکند.
تا پایان رمان، مشخص میشود که ملکیادس را به عنوان راوی معرفی کردهاند؛ دستنوشتههای مرموز او در واقع متن رمان هستند. منتقدان به تأثیر نویسنده آرژانتینی خورخه لوئیس بُرِگز در فانتزیهای پیچیده کتاب و به تأثیر نویسنده آمریکایی ویلیام فاکنر در استفاده از شجرهنامه یک خانواده خیالی و ساختن یک حماسهی ادبی از آن اشاره کردهاند.
از نظر بازیگری، این سریال توانسته است جمعی از استعدادهای برجسته کلمبیایی و لاتین را گرد هم آورد. سوزانا مورالس در نقش اورسولا و مارکو آنتونیو گونزالس در نقش خوزه آرکادیو بوئندیایا اجراهایی تاثیرگذار دارند. بازیگران دیگری که در نقشهای مهم حضور دارند، با بهکارگیری لهجه و گویشهای بومی، فضای واقعی و زندهای از فرهنگ و زندگی مردم ماکوندو را به تصویر میکشند. در واقع حضور بازیگران محلی نه تنها به اصالت داستان میافزاید، بلکه به تقویت ارتباط بین مخاطب و دنیای روایت شده در سریال کمک شایانی میکند.
از جنبه تولید، سریال «صد سال تنهایی» نتیجه همکاری خالقان برجستهای همچون خوزه ریورا و ناتالیا سانتا (وی از پورتوریکو و او از کلمبیا) است. آنها با درک عمیق مفاهیم رئالیسم جادویی و بهرهگیری از تکنیکهای نوین فیلمبرداری، تلاش کردهاند تا با استفاده از شاتهای تعقیبی طولانی، تدوین دقیق و جلوههای ویژه CG، تغییرات زمانی و فضایی پیچیده داستان را به تصویر بکشند. استفاده از لوکیشنهای واقعی در کلمبیا و بازی در میان طبیعت بکر و متنوع این کشور، حس واقعی بودن داستان را دوچندان کرده است. علاوه بر این، تیم تولید با توجه به حفظ زبان و دیالوگهای اصیل اسپانیایی، سعی کرده است تا ارتباط نزدیکی میان متن ادبی و روایت بصری برقرار کند؛ امری که چالشهای خاص خود را داشته، اما در نهایت به خلق تجربهای متفاوت برای مخاطبان انجامید.
همچنین، توجه ویژه به جزئیات مانند طراحی صحنه، کارگردانی هنرمندانه و تدوین دقیق نقش مهمی در موفقیت سریال داشته است. این تولید با توجه به انتظارات بالای هواداران اثر اصلی، توانسته است با حفظ روح رمان مارکز و ارائه مفاهیم عمیق اجتماعی، فرهنگی و فلسفی، جایی ویژه در دنیای تلویزیون معاصر به دست آورد. در مجموع، «صد سال تنهایی» به عنوان یک اقتباس هنری و جسورانه، نه تنها داستانی فراگیر از تاریخ یک خاندان، بلکه بازتابی از پیچیدگیهای انسانی و اجتماعی در قالبی بصری و موسیقایی است که توجه بیننده را از ابتدا تا انتها به خود جلب میکند.