
اقتصاد۲۴- هدی کاشانیان: بلاش چهارم اشکانی یکی از شاهان مهم دودمان اشکانی بود که از سال ۱۴۷ تا ۱۹۱ میلادی بر ایران حکومت کرد. او در دورهای پرتلاطم از تاریخ اشکانیان به قدرت رسید و نقش مهمی در ثبات نسبی امپراتوری در مواجهه با چالشهای داخلی و خارجی ایفا کرد. داستان این پادشاه اشکانی یکی از مهم ترین داستان های تاریخ ایران است.
کتیبه برنزی هراکلس که در سال ۱۹۸۴ میلادی کشف شده نشانگر این است که بلاش چهارم، پسر مهرداد چهارم بوده، که ظاهراً بهطریقی صلح آمیز به سلطنت رسیده است. در عصر این شاه آرامش و صلح مابین دو حکومت ایران و روم دچار شکست شد و این دوره از تاریخ مصادف با فرمانروایی مارکوس اورلیوس، امپراطور فیلسوف مرام روم بود. اما بهانه سرزمین ارمنستان و تخت زرین تیسفون باعث جنگی دیگر شد که مسبب و آغاز کننده آن بلاش بود. بلاش با گزینش شاه برای ارمنستان توسط آنتونیوس پارسا موافق نبود و با آوردن تمام دلایل گذشته جنگ جدید آغاز شد.
بلاش چهارم پسر مهرداد پنجم بود که از سال ۱۲۹ تا ۱۴۰ میلادی با پادشاه اشکانی بلاش سوم برای تاج و تخت مبارزه کرده بود. بلاش چهارم در سال ۱۴۷ میلادی کودتا کرد و جانشین بلاش سوم شد که این نشاندهنده استقرار شاخه جدیدی از سلسله اشکانیان بر تاج و تخت اشکانی بود.
او بر فرمانروایان اشکانی میسان، مهرداد، پیروز شد و اوراباز دوم را، که به احتمال زیاد یکی از خویشاوندان خودش بود، بهعنوان پادشاه جدید میسان منصوب کرد. نیروهای بلاش چهارم مجسمه هرکول، خدای حامی خاندان سلطنتی میسان، را تصرف کردند و مجسمه را به معبد آپولون در سلوکیه بردند.
بلاش چهارم در سال ۱۶۱ میلادی به ارمنستان لشکر کشید و فرمانروای آن را که دست نشانده رومیان بود را از آنجا راند. در ادامه نیز با سرداری رومی به نام الیوس سوریانوس به جنگ روی آورد و او را در این نبرد سخت شکست داد. وی پس از این پیروزی که کسب کرد، به سوریه رفت و در سوریه سردار دیگر رومی بود که کاسیوس نام داشت و از پیشروی سپاه اشکانی جلوگیری کرد. نبردهایی که میان بلاش چهارم و کاسیوس درگرفت در ابتدا برای رومیان هدف تدافعی داشت ولی پس از اینکه آنها در سوریه پیروز شدند نبردها حالت تهاجمی به خود گرفت و اشکانیان که تاب مقاومت در برابر سپاه کاسیوس نیاوردند به آن سوی رود فرات عقبنشینی کردند.
این گونه بود که کاسیوس موفق شد تا ارمنستان را تسخیر کند و پادشاه پیشین آن سرزمین را که هواخاوه رومیان بود و به روم پناهنده شده بود دوباره بر تخت نشاند. وی سپس سرزمینهای دیگری را نیز در میانرودان تسخیر کرد و توانستن قلمرو رومیان را همانند تراژان گسترش دهد. او شهر سلوکیه را نیز تسخیر کرد و آن را به آتش کشید و این کار را با چند شهر دیگر در میانرودان و از جمله با کاخ شاهی در تیسفون پایتخت اشکانیان نیز کرد. در این هنگام بیماری طاعون بروز کرد تلفات سنگینی را بر سپاه رومیان وارد کرد و رومیان را وادار به عقبنشینی کرد. نتیجه این نبردها ضمیمه شدن بخش غربی میانرودان و نصیبین به روم بود.
منابع تاریخی گزارشی از ناآرامیها یا شورشهای پس از شکست اشکانیان، که مورخ مدرن مایکل سامر از آن بهعنوان «شکست نظامی فاجعه بار» یاد میکند، گزارش نمیدهند. پس این احتمالاً نشان میدهد که بلاش چهارم توانست ثبات سیاسی را حفظ کند. از دست دادن بخش اعظمی از سرزمینهای شمالی بینالنهرین به این معنی بود که شهر هتره اکنون به مرز جدید آنها در غرب تبدیل شده بود. شهر هتره توسط دست نشاندگان اشکانی ادامه می شد که لقب ملک یا حاکم را داشتند . با این حال، به دلیل اهمیت استراتژیک بالاتری که اکنون هتره از آن برخوردار بود، بلاش چهارم عنوان خاندان حاکم هتره را بهعنوان «پادشاه» ارتقا داد و همچنین به آنها اجازه برگزاری مراسم خاص و سوگندهای آیینی سنتی را داد. پس از مرگ سوههموس در سال ۱۸۰، پسر بلاش چهارم، بلاش، موفق شد تاج و تخت ارمنستان را به دست آورد و به نام بلاش دوم حکومت کند.
پایان سلطنت بلاش چهارم با شورش خسروی دوم در سال ۱۹۰ دچار نابسامانی شد. خسرو سکههایی از خود در ماد ضرب کرد و در اکباتان پخش کرد. با این حال، پسر بلاش چهارم، بلاش پنجم، جانشین او شد، و به نظر میرسد که به سرعت توانست خسروی دوم را سرنگون کند و بهعنوان بلاش پنجم بر تخت پادشاهی نشست.
بر روی تترادراخمهای (چهاردرهمی) وی، بلاش چهارم با یک تاج گنبدی شکل با یک شاخ در پهلو به تصویر کشیده شده است. او همچنین یک فلپ گردن بستهاست که هر دو گوشش را میپوشاند. بلاش چهارم در جلوی درهمهای خود، تاج بدون شاخ بر سر دارد. بلاش چهارم اولین پادشاه اشکانی بود که فقط با یک تاج بر روی سکههای خود ظاهر میشد. روی برخی از پشت سکههای برنزی بلاش چهارم، عقابی نقش بستهاست که با خورنه، یعنی شکوه پادشاهی، مرتبط است. بر روی سکههای حاکم محلی ادسا/اسروئن وائیل، چهره بلاش چهارم منقوش است.