
اقتصاد ۲۴- دور سوم گفتوگوهای غیر مستقیم میان و آمریکا روز شنبه در مسقط به پایان رسید. هر تعداد جلسات بیشتری از مذاکرات میان طرفین میگذرد، دو طرف بیشتر وارد مسائل جزئیتر میشوند. همین موضوع باعث کُندی در روند پیشرفت مذاکرات میشود.
همزمان با ادامه روند مذاکرات ایران و آمریکا، رسانهها و مطبوعات بین المللی و منطقهای گزارشها و یادداشتهای تحلیلی را درباره چشم انداز مذاکرات تهران و واشنگتن منتشر کردهاند که در ادامه به آن اشاره خواهد شد:
نشریه آمریکایی "فارن پالسی این فوکوس" با اشاره به بغرنج بودن مسیر مذاکرات ایران و آمریکا و حصول توافق مینویسد: "در پایان دور دوم مذاکرات همگی بسیار خوشحال بودند و لبخند میزدند. تهران و واشنگتن هر دو مذاکرات را مثبت و سازنده خوانده بودند. این تحولات یادآور مذاکرات منتهی به برجام در سال ۲۰۱۵ میلادی است که در آن کاهش تنش هستهای با لغو تحریمهای وضع شده علیه ایران معاوضه شد. برجام در واقع آغازی برای دستیابی به این اهداف بود: برنامه هستهای ایران در حال شکوفایی بود و تحریمهای اقتصادی به سرعت در حال کاهش بودند.
یکی دیگر از ویژگیهای منحصر بفرد برجام، امضاکنندگان آن بودند که شامل گروه ۵+۱ (بریتانیا، چین، فرانسه، آلمان، روسیه و ایالات متحده)، اتحادیه اروپا و ایران میشد. علاوه بر این، شورای امنیت سازمان ملل، دبیرکل سازمان ملل، آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مجموعهای از نهادهای بینالمللی دیگر نیز به طور مستقیم در اجرای برجام نقش داشتند. این وزن ژئوپولیتیکی، اجرای برجام را حداقل تا سال ۲۰۱۸ میلادی که ترامپ آمریکا را از آن خارج ساخت، امکان پذیر کرده بود. ترامپ اکنون مهلت دو ماهه برای دستیابی به یک توافق جدید را تعیین کرده است. با این وجود، هنوز مشخص نیست که محتوای این توافق چه خواهد بود و هم چنین تصور اینکه مذاکرات فعلی به آن چه ترامپ وعده داده، یعنی یک توافق "قویتر" تا اواسط ژوئن، منجر شود، دشوار به نظر میرسد.
مهلت دو ماهه صرفا تلاش ترامپ برای تسریع در توافق نیست. ایران نیز بیصبرانهتر از او برای به نتیجه رساندن مذاکرات در اسرع وقت تلاش میکند. ترامپ ممکن است به سادگی ویژگیهای اصلی برجام را برای دستیابی به یک توافق سریع اتخاذ کند. یک مقام ارشد دولت ایالات متحده گفته است: "ایران مشتاق بازگشت به چیزی شبیه به برجام خواهد بود". با این وجود، عامل اصلی تحریککننده برنامه هستهای ایران است. این برنامه بر دور اول مذاکرات تسلط داشت و در قلب دور دوم نیز قرار داشته است.
ایران مصمم است کماکان از فناوری هستهای برای مصارف کشاورزی، انرژی، صنعت و پزشکی استفاده کند. با این وجود، دولت ترامپ میخواهد مانع از توانایی ایران در تولید سلاح هستهای شود. این خواسته او، اما در را به روی استفاده غیرنظامی ایران از فناوری هستهای تحت سیستم نظارتی سازمان ملل، همانطور که در برجام وجود داشت، باز میگذارد. ایران ممکن است این موضع را بپذیرد. اقتصاد ایران که تحت تاثیر تحریمهای تلافیجویانه قرار گرفته، باید از سایهها بیرون بیاید. ایران و مردمش شایسته زندگی در وضعیتی عادی هستند. ایران همواره این شرط را برای لغو تحریمهای اقتصادی پذیرفته و به نظر میرسد "مسعود پزشکیان" رئیس جمهور ایران مصمم است که این توافق را به سرانجام برساند".
بیشتر بخوانید: فرصتهای سرمایه گذاری خارجی در ایران کدامند؟/ مصائب تحریمها و اقتصاد دولتی بر پیکر اقتصاد نحیف ایران و سفره مردم
این نشریه در ادامه به اشاره به تاثیرگذاری "مسعود پزشکیان" در مسیر فعلی مذاکرات مینویسد: "کسانی که پزشکیان و شخص رئیس جمهور در ایران را چهرهای تشریفاتی میدادند باید دوباره فکر کنند. پزشکیان علاوه بر شکست دادن "سعید جلیلی" در مذاکرات توانست مقامهای اصلی تصمیم گیرنده در ایران را برای مذاکره با آمریکا متقاعد سازد. با این وجود، خیلی چیزها به ترامپ و توانایی او در بازداشتن اسرائیل از حمله پیشگیرانه به تاسیسات هستهای ایران بستگی دارد".
در میان مطبوعات منطقه، روزنامه اماراتی "نشنال" پیش بینی کرده که در جلسات بعدی میان مقامهای ایرانی و آمریکایی با میانجی گری طرف عمانی، با جزئیتر شدن مسائل مطرح شده در جریان مذاکرات، امید روزهای اولیه مذاکرات رنگ ببازند.
این روزنامه مینویسد: "دخالت اسرائیل، هرچند از حاشیه، ممکن است اوضاع را پیچیدهتر کند. از آنجایی که ترامپ اخیرا با "بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر اسرائیل مکالمه تلفنی داشته و تایید کرده که در مورد ایران با یکدیگر اتفاق نظر دارند، این احتمال وجود دارد که در جلسات بعدی مذاکرات ایران و آمریکا با موضع گیری قاطعانهتر از سوی آمریکا، موانع بیشتری در مسیر پیشرفت مذاکرات ایجاد شوند. "توماس جونو" استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه اتاوا در کانادا که در زمینه امور ایران تخصص دارد، به "نشنال" میگوید: "انتظار میرود در هفتهها و ماههای آینده، در تضاد با فضای صمیمانه پیرامون مذاکرات اولیه، تنشهای بیشتری بروز پیدا کنند. در دورههای بعدی مذاکرات مقامهای سطوح پایینتر در هر دو دولت ایران و آمریکا با یکدیگر ملاقات میکنند و سعی خواهند کرد جزئیات زیادی را که باید بررسی شود مورد ارزیابی قرار دهند و این ناامید کننده خواهد بود".
او میافزاید: "در مذاکرات فنی دستاوردهای محدودی حاصل میشود و پارامترهای کلی توافق را تغییر نخواهند داد. نکات مورد اختلاف میتواند شامل این موضوع باشد که آیا ایالات متحده ادامه غنیسازی اورانیوم توسط ایران را تحت برنامه هستهای خود که اصرار دارد برای اهداف صلحآمیز غیرنظامی است، خواهد پذیرفت یا خیر. نقش اروپا یا فقدان آن نیز یک عامل تاثیرگذار خواهد بود. از همین رو بود که "عباس عراقچی" وزیر خارجه ایران اخیرا با انتشار پستی در "ایکس" از تمایل برای مذاکره با مقامهای آلمانی، بریتانیایی و فرانسوی خبر داد".
نشریه دست راستی و محافظه کار آمریکایی "آمریکن کانزرواتیو" نیز در یادداشتی با اشاره به اینکه یک توافق ناقص احتمالا نتیجه بهتری نسبت به یک تعهد نظامی بیپایان دیگر از سوی آمریکا خواهد داشت، مینویسد: "مایکل آنتون" از مقامهای وزارت امور خارجه آمریکا برای رهبری تیم فنی مذاکرهکنندگان انتخاب شده است. او فردی باهوش و سرسخت قلمداد میشود. او بخشی از جماعت دیرینه جنگ طلبان آمریکایی نیست و به عنوان یکی از حامیان اولیه ترامپ، کاملا درک میکند که چرا توقف "جنگهای ابدی" یا عدم شروع جنگهای جدید باید یک منفعت حیاتی برای آمریکا باشد.
برای ناظران خارجی سنجش سیاستهای بعدی ترامپ کار دشواری است. هیچ کس نمیداند او از "لیندسی گراهام" و "تام کاتن" سناتورهای حامی جنگ با ایران و "نتانیاهو" و گروهی از اندیشکدههای تندرو که خواستار حمله نظامی علیه ایران هستند مشاوره خواهد گرفت یا خیر. ممکن است او از آنان مشاوره گرفته باشد. ترامپ اخیرا با اشتیاق ظاهری، ایده بمباران ایران را "به گونهای که قبلا هرگز دیده نشده است" مطرح کرده بود. آن چه میتوان با اطمینان بسیار بیشتری پیشبینی کرد این است که اگر ترامپ جنگ را به یک توافق هستهای ناقص، اما به ظاهر قابل دستیابی با ایران ترجیح دهد، آن جنگ هر کار دیگری که او میخواهد انجام دهد و امیدوار به انجام آن است را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
یک اجماع آگاهانه وجود دارد که تنها توافق ممکن با ایران، توافقی است که غنیسازی هستهای ایران را تحت رصد و نظارت قرار دهد، آن را محدود کند و تضمین کند که ایران در طول مدت توافق، به سلاح هستهای دست نخواهد یافت. این در کلیات شبیه به مذاکراتی است که "اوباما" رئیس جمهور وقت آمریکا و جان کری" وزیر خارجه وقت آن کشور (و روسیه، چین، فرانسه، بریتانیا و آلمان) در دوره دوم ریاست جمهوری اوباما با ایران انجام دادند. آن مذاکرات طولانی و طاقتفرسا بودند. برجام بدان معنا بود که ایران نمیتواند تا زمانی که توافق در حال اجرا است، به سلاح هستهای دست یابد.
از آنجایی که تهران همواره صادقانه یا غیر صادقانه اصرار داشته که هیچ تمایلی به ساخت بمب اتمی ندارد، آن توافق بستر مشترکی بین نظام سیاسی ایران که خواهان پایان تحریمهای غرب بود و بقیه جهان که میخواستند مطمئن شوند که ایران به زودی به سلاح هستهای دست نخواهد یافت، ایجاد شد. "اوباما" و "کری" به سختی توانستند مخالفت آیپک و دولت نتانیاهو در اسرائیل با آن توافق را خنثی کنند.
از دیدگاه آمریکاییها برجام به هیچ وجه ایدهآل نبود. ایران برخی از سانتریفیوژها، مقداری اورانیوم غنیشده و دانش خود در مورد نحوه غنیسازی اورانیوم را حفظ کرد. در بدترین حالت، ایران ممکن بود توافق را لغو کند، جلوی بازرسی بازرسان بینالمللی از تاسیسات خود را بگیرد و با زمان تقریبی گریز حدود یک سال به سمت دستیابی به بمب اتمی حرکت کند. در بهترین حالت، آن توافق تنها ۱۵ سال دوام میآورد و پس از آن میتوانست لغو یا تمدید شده یا دوباره مورد مذاکره قرار گیرد. با این وجود، هیچ نشانهای وجود نداشت و امروز نیز وجود ندارد، مبنی بر آن که ایران را بتوان با تهدید یا تشویق متقاعد کرد تا دانش و توانایی فرآوری اورانیوم خود را از طریق فرآیند مذاکره کنار بگذارد. کسانی که در آن زمان همانند امروز اصرار داشتند و دارند که واشنگتن میتواند به توافقی "بسیار بهتر" دست یابد که ایران را به ظرفیت هستهای صفر برساند در واقع، طرفدار توافق بهتری نیستند بلکه طرفدار حمله نظامی اسرائیل و آمریکا برای نابودی سانتریفیوژها و راکتورهای ایران و در صورت امکان دانشمندان و مهندسان هستهای آن کشور هستند".
این نشریه آمریکایی نزدیک به جناح انزواگرای حزب جمهوری خواه با هشدار به ترامپ نسبت به آغاز جنگ با ایران مینویسد: "هیچ کس نمیتواند با قطعیت نتیجه چنین جنگی را پیشبینی کند. آغاز یک جنگ مانند باز کردن در یک اتاق تاریک است. سیزده سال پیش، زمانی که "جفری کمپ" و "جان آلن گی" جنگ با ایران را مورد تجزیه و تحلیل نظامی دقیق قرار دادند واقعا نمیتوانستند نتیجه آن را بدانند. با این وجود، دانش آنان از سامانههای تسلیحاتی آمریکا و اسرائیل و قابلیتهای ایران منجر به نتیجهگیریهای بسیار محتملی شد. نیروهای اسرائیلی به تنهایی برای از بین بردن ظرفیت هستهای ایران با مشکلات زیادی روبهرو خواهند بود، اما مطمئنا میتوانند به آن آسیب جدی وارد کنند. آمریکا با قدرت هوایی بیشتر، میتواند بهتر عمل کند.
با این وجود، پس از آن چه خواهد شد؟ ایران اکنون زرادخانه بسیار قویتری از موشکها و پهپادها را نسبت به سالیان گذشته در اختیار دارد. هم چنین، تهران کنترل تنگه هرمز که از طریق آن صادرات نفت خاورمیانه انجام میشود را در اختیار دارد و میتواند به طور متناوب تنگه را ببندد یا عبور از آن را پرهزینه و پرخطر سازد. تاسیسات نفتی عربستان سعودی و سایر کشورهای خلیج فارس به راحتی در تیررس بُرد موشکهای ایران قرار دارند. پایگاههای آمریکایی در عراق نیز وضعیت مشابهی را دارند. ما نمیدانیم در صورت بروز جنگ چه رخ خواهد داد، اما مطمئن هستیم که افزایش شدید قیمت نفت، آسیب بزرگی به اقتصاد جهانی وارد خواهد ساخت".
این نشریه در ادامه با اشاره به تفاوتهای شرایط دور نخست ریاست جمهوری ترامپ با زمان فعلی مینویسد: "اسرائیل برخلاف آن زمان اکنون از سوی نیروهای حزبالله در لبنان به طور مستقیم تهدید نمیشود. عربستان سعودی و سایر کشورهای خلیج فارس در حال بررسی نوعی تنشزدایی با ایران هستند. این در حالیست که در سال ۲۰۱۶ میلادی آنان آشکارا از حمله آمریکا و اسرائیل به تهران حمایت میکردند. اکنون مقامهای سعودی معتقد است که تلاش شان برای تنوع بخشیدن به منابع درآمدی آن کشور، با وقوع یک جنگ بزرگ در همسایگی ریاض، با مانع مواجه خواهد شد.
نکته مهم این است که اسرائیل در ایالات متحده و در سطح جهانی، نسبت به پیش از جنگ غزه که هنوز ادامه دارد، محبوبیت بسیار کمتری دارد. نتیجه نظرسنجیها در مورد اسرائیل در میان دموکراتها و جوانان آمریکایی نشان میدهند که نظر افکار عمومی آمریکا نسبت به اسرائیل در مقایسه با ده سال پیش به شدت منفیتر شده است. حتی آن دسته از آمریکاییهایی که نظر مساعدی نسبت به اسرائیل دارند نیز نمیخواهند ببینند که ایالات متحده نیروهای مسلح و اعتبار خود را برای ارضای هوسهای رهبری فعلی اسرائیل به خطر میاندازد.
حمله اسرائیل و آمریکا به ایران، اقدامی بدون نقطه پایان مشخص و با ظرفیت بالقوه ایجاد رکود در اقتصاد جهانی و حتی نابودی دوره ریاست جمهوری ترامپ است. میتوان گمان کرد که ترامپ این موضوع را میداند. اظهارات عمومی او هنگام ابراز آمادگی برای گفتوگو با ایران شاید مشابه لحن شاعرانه اوباما نبوده باشد، اما ترامپ نیز گفته است "آنان (ایرانیان) مردم بزرگی هستند، من ایرانیان زیادی را میشناسم". این احتمالا بازتاب دهنده یک احساس واقعی بوده است. فشارهایی که جنگ طلبان مورد حمایت اسرائیل در ماههای آینده علیه دیپلماسی ایران و آمریکا وارد خواهند کرد، بسیار زیاد خواهند بود. با این وجود، به احتمال زیاد ترامپ در عوض آغاز جنگی که به ضرر ریاست جمهوری او تمام شود توافقی را با ایران میپذیرد که مانع دستیابی آن کشور به سلاح هستهای شود".
بیشتر بخوانید: انگیزههای اقتصادی ترامپ در مذاکره با تهران/ از انعقاد قرارداد با بوئینگ تا ساخت پالایشگاههای نفتی در ایران
نشریه "کایرو ریویو" وابسته به دانشگاه آمریکایی قاهره در مقالهای با اشاره به این که پیشرفت مذاکرات هستهای و توافق احتمالی "بهترین امید برای ملت" ایران و جامعه مدنی کشور است، مینویسد: "ایران در حالی که سنگینی بحرانهای اقتصادی، دیپلماتیک و داخلی را احساس میکند، در حال مذاکره با ایالات متحده است. نتیجه مشخص نیست و دموکراسی در دسترس نیست، اما جامعه مدنی آن کشور که نمایانگر بهترین امید ملت برای تغییر مثبت است، هنوز تابآوری خود را از دست نداده است.
فرضیات مربوط به این که در ایران گروهی همگن از نخبگان در هیئت حاکمه حضور دارند که در مورد همه چیز با یکدیگر اجماع نظر داشته و کنترل بیقید و شرط در تعیین جهت سیاستگذاریهای کشور را در اختیار دارند، میتواند بسیار گمراهکننده باشد. نوسانات سیاستگذاری ایران از جمله رقابتهای انتخاباتی آن کشور، این تصور را که رویدادهای ایران را میتوان به صورت خطی توصیف نمود و به راحتی پیشبینی کرد، رد میکند. این واقعیت گواهی بر وجود یک چشمانداز سیاسی سیال و به سرعت در حال تحول در ایران است.
در ایران یک جامعه مدنی محروم، اما پایدار همواره میتواند خود را دوباره تثبیت کرده و بر مسیر تکامل دموکراتیک کشور تاثیر بگذارد. این موضوع در انتخابات ریاست جمهوری جولای گذشته رخ داد زمانی که پزشکیان بخشی از پایگاه طبقه متوسط سرخورده را برای حضور در پای صندوقهای رأی و رأی دادن به خود متقاعد کرد. درخواستهای او از ایرانیان برای پایان دادن به انزوای طولانی مدت ناشی از تحریمهای مالی غرب و انزوای سیاسی مورد اقبال عمومی قرار گرفت. او بر اهمیت بازسازی روابط بینالمللی ایران و درس گرفتن از پیشرفت اقتصادی چشمگیر کشورهای همسایه از جمله ترکیه و امارات متحده عربی تاکید کرد.
یکی از وعدههای اصلی او در برنامه انتخاباتی اش از سرگیری همکاری با ایالات متحده بود که با کنارهگیری "حسن روحانی" رئیس جمهور سابق از ریاست جمهوری در آگوست ۲۰۲۱ میلادی ناتمام باقی ماند. در دوره روحانی پیشبرد دیپلماسی چندجانبهای که منجر به برجام شد، ایران را به پیشرفت اقتصادی قابل توجهی رساند. اندکی پس از حصول توافق، جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی به نقطه اوج خود از سال ۱۹۷۰ میلادی به این سو رسید و در سال ۲۰۱۷ میلادی به رقم ۵.۰۲ میلیارد دلار رسیده بود. در آن دوره، گردشگری ایران نیز رونق گرفت و برای اولین بار از یک دهه پیش از آن، ۹.۱ میلیون بازدیدکننده بینالمللی در سال ۲۰۱۹ میلادی به ایران سفر کردند".
آن نشریه با اشاره به این که جامعه مدنی ایران همواره ناظران مسائل سیاسی را غافلگیر میکند، مینویسد: "جورج پرکوویچ" عضو شورای روابط خارجی در جلسه سنا در سال ۲۰۰۶ میلادی گفته بود که معتقد است ایران "پرجنبوجوشترین جامعه مدنی در منطقه" را دارد. "کیشور محبوبانی" دیپلمات مشهور سنگاپوری نیز در تفسیر خود در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۹ میلادی در ایران چنین نظری را بیان کرده بود. او در مقالهای نوشته بود: "تنها درس روشنی که میتوان از انتخابات بحثبرانگیز ریاست جمهوری ایران گرفت آن است که این کشور یک جامعه مدنی پویا دارد".
"لورا سکور" روزنامهنگار پیشکسوت و نویسنده کتاب فرزندان بهشت" نیز زمانی گفته بود: "در دوره دولت اصلاحات، جامعه مدنی واقعا از یک رنسانس عبور کرد". محمود احمدی نژاد" رئیس جمهور بعدی ایران در آن زمان که بیشتر به خاطر سخنرانیهای طولانی و آتشین خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد شناخته میشد، نه تنها استاد سیاست خارجی نامنظم بود بلکه به گفته "اسلاوی ژیژک" فیلسوف برجسته یک "برلوسکونی" در تهران بود. در نهایت آن که در ایران هیچ کس نمیتواند جلوی بحثهای داغ سیاسی در تاکسیها، آرایشگاهها، صفهای نانوایی، خانهها و گروههای موجود در واتس آپ را بگیرد. معدود روزنامهها و وبسایتهای مستقلی که در ایران اجازه فعالیت دارند، به سختی ساکت میمانند. در حال حاضر، همگان احتمال صلح را پذیرفتهاند موضوعی که نویدبخش است و میتواند شعلههای امید را برای ایرانی بهتر زنده نگه دارد".
منبع: فارن پالسی این فوکوس، آمریکن کانزرواتیو، نشریه اماراتی نشنال، کایرو ریویو