
اقتصاد24 – برخی آن را یک علم میدانند. اینکه کسی بتواند آینده را طبق اصول و شرایط اقتصاد درک کند، چیزی است که آیندهپژوهی را بیشتر از قبل به اینکه یک علم باشد، سوق میدهد. مدتهاست که رشته آن هم در دانشگاههای ایران تدریس میشود. همین، نشان از فراگیری آیندهپژوهی در ایران دارد.
اما سوالی که در این میان مطرح میشود این است که آیا این کار در ایران جوابگوست؟ آیا میتوان آینده را در کشوری مانند ایران که یک اقتصاد متلاطم دارد، پیشبینی کرد؟
آنطور که سیدجواد سیدپور مشاور و متخصص آیندهپژوهی در بازارهای مالی و کسب و کار میگوید، آیندهپژوهی آنطور که برخی میگویند بیمناسبت در کشوری مانند ایران نیست. او در این رابطه به اقتصاد24 میگوید: «من چندان معتقد نیستم که آیندهپژوهی در ایران جوابگو نیست. این مساله جدی است و باید رویکردمان را نسبت به پدیدهها و دانش روز جهان، تغییر دهیم. در حال حاضر هم 2 تا 3 کتاب مربوط به این حوزه، در ایران منتشر شده است؛ مانند «پیشبینیهای سیاسی» و «هنر پیشبینی.» همه اینها دال بر این است که دانش آیندهپژوهی بسیار مورد توجه قرار گرفته است.»
به گفته این متخصص آیندهپژوهی، در حال حاضر در مرحلهای هستیم که میتوانیم از این دانش استفاده کنیم. این دانش هنوز کاربردی نشده به دلیل اینکه متخصصان این حوزه، دارای تفکر میانرشتهای نیستند. آیندهپژوه باید بداند که کدام بخش را میخواهد مورد مطالعه قرار دهد چون آینده که خودش وجود خارجی ندارد.
آیا میتوان اقتصاد ایران را پیشبینی کرد؟
سیدپور معتقد است که دانش آینده و مطالعه آن، میانرشتهای است و باید مشخص شود قصد داریم در کدام بخش، این مطالعه را انجام دهیم. برخی کارشناسان هستند که آیندهپژوهی خواندهاند ولی درگیر آن نیستند یا نمیتوانند حوزهای خاص را رصد کنند. نمیتوان بدون توجه به حیات اقتصاد، به این رشته توجه کرد.
سیدپور: دانش هنوز کاربردی نشده به دلیل اینکه متخصصان این حوزه، دارای تفکر میانرشتهای نیستند. آیندهپژوه باید بداند که کدام بخش را میخواهد مورد مطالعه قرار دهد چون آینده که خودش وجود خارجی ندارد
این، مرحله اولی است که او توضیح میدهد: «پس مرحله و اقدام اول این است که افرادی که این دانش را دارند، در یک حوزه خاص تخصص داشته باشند، یعنی حتی اگر در حوزه اقتصاد هم فعالیت میکنند، در یک رشته مشخص مثلا بخش مالی بتوانند فعالیت کنند. وقتی این دو نگرش با هم تلفیق میشود میتوان پاسخ این پرسش را داد که چرا برخی رویکردها به هدف نمیخورد.»
او در مورد دیدگاه افرادی مانند دکتر کاتوزیان که ایران را جامعه کوتاهمدت میداند، گفت: «در مورد نگاه دکتر کاتوزیان باید بگویم که این نگاه، یک نگاه ساختارگرایی برای ایران است. اگر هم نگاه آیندهپژوهی در اقتصاد وجود نداشته باشد، باید این نگاه را ایجاد کرد چرا که یک ضرورت است و نمیتوان به آینده بیتفاوت بود. اینکه بگوییم با اقتصاد ایران سازگار نیست، درست نیست. باید رویکردمان را به پدیدهها تغییر دهیم. در این حوزه برخی متمرکز بر دانش و کاربرد آیندهپژوهی هستند و برخی هم در ساخت و قدرت هستند که عمدتا شعارزده و سطحی کارهایشان پیش میرود. جرات تصور آینده و اعلام آن، یک مساله شده. اینکه کسی جرات کند و بگوید که در آینده چه اتفاقی میافتد، مهم است. این رشته را درس میدهند.»
صحبتهای سیدپور در حالی است که برخی متخصصان معتقدند که اقتصاد ایران سیاستزده است و نمیتوان آیندهپژوهی را در ایران اجرا کرد. اما سیدپور در این رابطه میگوید: «درباره اینکه برخی میگویند اقتصاد ایران سیاستزده است و به همین خاطر نمیتوان آیندهپژوهی کرد، باید گفت که اگر سیاستزده نبود اتفاقا روند کلی اقتصاد بهتر پیش میرفت و خیلی چیزها تغییر میکرد. در آیندهپژوهی باید تمامی این فاکتورها را لحاظ کرد.»
پیشبینی یا وحدت میان علوم؟
اما در این میان یک اختلاف در دیدگاهها وجود دارد که اساسا به چه فعالیتی باید عنوان «آیندهپژوهی» اطلاق کرد؟ آیا باید انتظار یک گوی بزرگ و فردی را داشت که روبروی آن نشسته و از آینده صحبت میکند؟ دکتر علی چاپرک عضو هیات علمی دانشگاه تهران و آیندهپژوه در این رابطه معتقد است که برخی دیدگاهها در این رابطه منسوخ شده است. او به اقتصاد24 میگوید: «در ابتدا باید دید که چه برداشتی از آیندهپژوهی داریم. این علم هم مانند باقی علوم، با چند خوانش روبروست. به عنوان مثال در علم اقتصاد، برخی میگویند که این علم مربوط به علوم اجتماعی است و با پیشبینی سر و کار ندارد. برخی هم میگویند که جزء علوم ریاضی است. باید ابتدا به این درک و دریافت رسید که با چه خوانشی از آیندهپژوهی روبرو هستیم.»
به گفته او، اولین خوانشی که از این علم وجود دارد این است که «آیندهپژوهی علمی برای پیشبینی آینده و مبتنی بر مدلهای ریاضی است.» بر اساس این خوانش، میگویند که چون آینده پیچیده است، نمیتوان آن را پیشبینی کرد و در نتیجه در کشور ما شدنی نیست.
چاپرک میگوید: «اما خوانش دیگری هم وجود دارد که من از آن دفاع میکنم. این خوانش اینطور میگوید که بعد از تخصصگرایی در قرن بیستم، هر کسی در یک حوزه خاص فعالیت کرد و در نتیجه تصویر کلان از این رشته گم شد. وظیفه آیندهپژوهی تلاش برای ایجاد گفتوگوی درست بین رشتههای گوناگون است. در حقیقت این رشته، رویکردی فرارشتهای و وظیفه تسهیل میان رشتهها را دارد. در حقیقت کارش این است که سیاستگذاریهای علم را دموکراتیک کند. با این رویکرد، باید گفت که بله میتواند در ایران عملی شود و حتی باید گفت که جزء مهمترین ضرورتهای حال حاضر کشور است.»
اما اگر به آیندهپژوهی همانطور که این متخصص گفته نگاه کنیم، آیا تاکنون توانسته اتفاقی میان رشتهها ایجاد و یک درک کلی ارائه کند؟ چاپرک میگوید: «اینکه تا به حال موفق بوده یا نه، باید گفت که نسبت به چه چیزی آن را بررسی میکنیم. اگر بخواهیم آن را در قیاس با بقیه رشتهها بسنجیم باید بگوییم که مانند دیگر رشتههاست، چون آکادمی در ایران شکست خورده است، یعنی هنوز در وضعیتی نیستیم که تکلیف خودمان را با دانشگاه و علم روشن کرده باشیم. اما اگر بخواهیم به صورت ویژه این رشته را با خودش مقایسه کنیم، باید بگویم که این رشته هنوز خیلی جوان است.»
او تاکید میکند: «این رشته آنچنان که باید جا نیافتاده و باید از آن انتظار معقول داشته باشیم. اگر بخواهم قدری رادیکالتر بگویم، با توجه به نوع ایجاد این رشته در ایران، کمی به بیراهه رفتهایم. برخی افراد در مورد این رشته، به توهم پیشبینی آینده دچار شدهاند. دولت قبل هم به این مساله دامن زد.»
چابرک: این رشته آنچنان که باید جا نیافتاده و باید از آن انتظار معقول داشته باشیم. اگر بخواهم قدری رادیکالتر بگویم، با توجه به نوع ایجاد این رشته در ایران، کمی به بیراهه رفتهایم
او معتقد است که در گذشته انتظارات بیجایی برای این رشته ایجاد شد و تصور میکردند که چوب جادو دارند. به همین دلیل است که نیاز به یک بازیابی ساختاری در حوزه آیندهپژوهی دیده میشود. کسانی که پیش از این در این حوزه کار میکردند، بیشتر شبیه به بهیار تجربی بودند تا دندانپزشک. سخنوری و ادعاهای بزرگ میکردند.
آنطور که از برآیند صحبتهای سیدپور و چاپرک به دست میآید، استفاده از آیندهپژوهی برای اقتصاد ایران که سالهاست به یک درک کلی از اقتصاد نرسیده، میتواند معجونی برای دوباره ایستادن باشد. هرچند که رسیدن به یک درک درست از اینکه آیندهپژوهی چیست و چه کاری میکند، خود نیاز به فرهنگسازی مجزا دارد.