حوادث آبان ماه، روندی دیگر برای سرمایه اجتماعی بود، اگر در هنگام سوانح طبیعی مانند سیل و زلزله، مردم شهرها، استانها و اقوام ومذاهب مختلف، دوشادوش یکدیگر ایستادند و در کنار دستگاههای دولتی و حاکمیتی به کمک هموطنان خود شتافند و بر عناصر اعتماد، همدلی و پیوستگی اجتماعی افزودند، در وقایع آبان ماه، که به نوعی سوانح غیرطبیعی و خودساخته بود، شاهد آسیب به اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی بودیم که قطعا نیاز به ریشه یابی، ترمیم و جبران دارد.
اقتصاد۲۴- محسن هاشمی رفسنجانی: دو سال قبل در چنین روزهایی بود که زلزله در تهران رخ داد و اگرچه خسارات جدی ایجاد نکرد اما موجب نگرانی و اضطراب شهروندان شد و بسیاری از مردم شبهایی در خارج از منزل سپری کردند، اما مردم استان کرمانشاه خرابی و تلفات فراوانی را شاهد بودند.
همه در کنار مردم زلزله کرمانشاه و پس از آن سیل زده گلستان، لرستان و خوزستان بودیم، اگرچه کمکها ویاری رسانی دستگاههای دولتی و عمومی، قابل مقایسه با سیل کمکها و نیروهای داوطلب مردمی، تمام قد در کنار مردم سیل زده و زلزله زده ایستادند، نیست.
حادثه سیل و زلزله اگرچه سوانحی تلخ و بلایای طبیعی غیرقابل جلوگیری هستند اما در کنار تلخی این حوادث، شاهد شیرینی همدلی و همراهی همه مردم ایران در کنار هموطنان مصیبت زده بودیم و براساس بررسی های علمی، این سوانح مقاطعی بودند که سرمایه اجتماعی که در دهه گذشته سیر نزولی در کشور داشته است، در هنگام وقوع بلایای طبیعی در برخی مناطق کشور افزایش پیدا کرد و شاهد افزایش همبستگی ایرانیان بودیم.
البته باید متوجه باشیم که بلا فقط زلزله و سیل نیست، هر مشکل ناخواسته ای که به انبوهی از جامعه آسیب برساند، بلای اجتماعی محسوب می شود و برای عبور از آن نیاز به همدلی، همراهی و وحدت جامعه داریم.
امروز نیز جامعه ما از نظر اقتصادی، دچار بلای تحریم شده است که بخصوص برای طبقه متوسط و ضعیف جامعه شرایط دشواری را ایجاد کرده و برای عبور از آن نیازمند دوگام هستیم، همت مسئولان برای کاهش ناکارامدی دستگاهها و همدلی مردم برای کمک به یکدیگر در این شرایط سخت.
حوادث آبان ماه، روندی دیگر برای سرمایه اجتماعی بود، اگر در هنگام سوانح طبیعی مانند سیل و زلزله، مردم شهرها، استانها و اقوام ومذاهب مختلف، دوشادوش یکدیگر ایستادند و در کنار دستگاههای دولتی و حاکمیتی به کمک هموطنان خود شتافند و بر عناصر اعتماد، همدلی و پیوستگی اجتماعی افزودند، در وقایع آبان ماه، که به نوعی سوانح غیرطبیعی و خودساخته بود، شاهد آسیب به اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی بودیم که قطعا نیاز به ریشه یابی، ترمیم و جبران دارد.
باید بپذیریم که سرمایه اجتماعی و رکن رکین آن، اعتماد عمومی مهم تر از سرمایه های فیزیکی و مادی است و اگر امید و اعتماد در جامعه افزایش یابد، قدرت ملی قادر به عبور از هر تنگنا و بحرانی در کشور خواهد بود.
افزایش سرمایه اجتماعی، نیازمند اصلاح گفتار و رفتار، شفافیت و پذیرش مسئولیت توسط مسئولان در کنار بهبود حسن ظن و مشارکت توسط شهروندان است.
واقعیت آن است که شرایط فعلی کشور و فشار تحریم ها، راهی را جز به بازگشت به مردم و بازیابی اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی، باقی نگذاشته است و این بار نوبت مسئولان اجرایی، تقنینی، قضایی و ... است که با پذیرش ریسک و مخاطره تصمیم گیری در حل مشکلات، انتظار جامعه را برای همراهی مدیران با مردم در این شرایط سخت برآورده کنند.