اقتصاد۲۴- یکی از ویژگیهای شهید سردار سلیمانی که کمتر مورد توجه افکار عمومی است، "تخصص محوری" میباشد. این سردار بزرگ علی رغم تمامی قدرت سیاسی، اجتماعی و ملی خود هیچگاه از حدود خود عدول نکرد و صرفا به وظیفهای خود که تامین امنیت ملی بود، مبادرت نمود. وی هیچگاه از حیطه مسئولیت خود خارج نشد و تمام تلاش ش حرکت در چارچوب محوله بود. شهید سردار سلیمانی یک سرباز نظامی و فردی امنیتی بود و لذا هیچگاه وی شرکتی دیده نشد که عضو هیئت مدیره باشد.
چنین روحیهای کمتر در کشور وجود دارد. متاسفانه به دلایل مختلف شخصی، حزبی، کاری و ... موارد بسیاری وجود دارد که افراد حقیقی و حقوقی در بخشهایی فعالیت میکنند که ارتباط به وظایف ایشان ندارد.
در غالب کشورهای توسعه یافته، دولتها مدیریت کلان اقتصاد را بر عهده دارند و در شرکت داری دخالت نمیکنند. به همین علت است که در این کشور، کمترین حد از شرکتهای دولتی مشاهده میشود. موضوعی که در اقتصاد ایران روند معکوس آن وجود دارد. برعکس شهید سردار سلیمانی که دقیقا در جای خودش بود، در تمامی ارکان اداره کشور شاهد عینیت یک جمله معنادار هستیم: "اینکه هیچ کس سرجای خودش نیست". این جمله در بخشهای مختلف مصداق دارد از دولت (دولت ها) گرفته تا شرکتهای صنعتی. دولتها در اقتصاد ایران به جای توسعه زیرساخت ها، تامین کالاهای عمومی، بیشتر توان شان در بنگاهداری و اداره شرکتهای دولتی است که غالبا زیان ده میباشند. این شرکتها نه تنها برای اقتصاد ملی منافع زیادی به همراه نداشته بلکه تحمیل هزینه اداره آنان، هر ساله در بودجه کشور رخ نمایی میکند.
مهمترین پیامد این واقعیت که"دولت در جای خودش نیست" بروز ناکارآمدی در بخشهای مختلف است. غافلگیری و عدم مدیریت درست بحرانها به دلیل عدم تامین زیرساخت ها، منابع مالی و. توسط دولتها اصلیترین شاهدی است که نشان میدهد دولت بایستی تغییر رویه دهد. دولت به جای بنگاه داری در شرکتهای مختلف که بیشتر به منظور تامین منافع سیاسی است و نه اقتصادی، بایستی با نشستن در جای خود موجب استفاده بهینه از منابع مالی، نیروی انسانی و امکانات ملی شود. با نشستن دولت در میز مدیریتی و تنظیم گری، ظرفیتهای بسیاری برای اقتصاد مردمی حاصل میشود. کاهش حضور بنگاهداری دولت در صنایع مختلف، ظرفیتهای بخش خصوصی را فعال خواهد کرد که یکی از اهداف اصلی اقتصاد مقاومتی است.
به طور مثال در صنعت خودرو، دولتها سالهای تلاش نمودند تا این صنعت را در اختیار خود نگه دارند. زیان انباشته هزار میلیاردی شرکتهای خودروسازی، عدم استفاده بهینه از نیروهای متخصص در رشد تحقیق و توسعه، کیفیت محصولات، ضربه پذیری صنعت در مقابله تکانههای خارجی و. نشان داده که نشستن دولت بر مسند اداره خودروسازی، به جا نبوده است. به بیان دیگر دولت در صنعت خود در جای خودش ننشسته است.
دولت بایستی ریل گذار مسیر توسعه صنعت خودرو باشد تا بخش خصوصی عالم به موضوع، ماشین صنعت را در جاده توسعه به حرکت درآورد. مگر نه این است که هر کسی را بهر کاری ساخته اند" دولتها بیش از آنکه منافع ملی و اقتصادی مدنظرشان باشد، تمام دغدغه شان توزیع درآمدهای نفتی تحت عنوان بودجه، از بین بردن تنشهای سیاسی با قوای دیگر، رای آوری در مراحل بعدی انتخابات، مهره چینی در بخشهای مختلف اقتصاد، صنعت و ... است. آیا چنین ذهن مشغولی میتواند به تولید خودرو رقابتی و با کیفیت بیندیشد؟ آن هم در خودروسازی که در حدود ۲۰۰ شرکت زیرمجموعه متنوع دارد.
متاسفانه اینکه دولت سر جای خودش نیست نه تنها دامن گیر خود دولت شده، بلکه به دلیل مداخله گری بی مورد در بنگاه داری، گریبان شرکتهای خودروسازی را نیز گرفته است. در شرکتهای زیرمجموعه به وفور میتوان مواردی یافت که افراد در جای خودشان قرار ندارند.
منش و سبک زندگی حاج قاسم سلیمانی، این سردار عزیز ملی هم برای آحاد مردم الگو است و هم برای دولتمردان و افراد امنیتی که هدف شان خدمت به کشور است. اقتصاد و صنعت ایران برای توسعه نیاز به تخصص گرایی دارد. نیاز به تحقق این جمله دارد که"هر کس باید در جای خودش باشد. " ریل گذاری صنعت بر عهده دولت است و اداره این صنعت برعهده بخش خصوصی.
مرتضی مصطفوی، کارشناس ارشد اقتصاد
منبع: خط بازار