اقتصاد۲۴ - به دنبال ریزش اخیر بازار سهام، مهدی نصرتی تحلیل گر مسائل اقتصادی طی آخرین یادداشت خود ۱۰ نکته مهم را به سهامداران خرد متذکر شد که مشروح آن به شرح ذیل است:
بنا به سوالات دوستان و اعضای کانال، این یادداشت را مینویسم که طبیعتا مخاطبان محدودی هم خواهد داشت.
یکم- در اقتصادی که تولید، تجارت و صادرات به شدت افت کرده است، رشد و رونق شدید در بورس امری غیرعادی، غیرواقعی و مصنوعی است.
دوم- طبیعی است بخشی از رونق اخیر بورس به دلیل تورم، افزایش نرخ ارز و انتظارات تورمی بوده است. اما همه میدانند که رشد سهام خیلی خیلی بیشتر از تورم و افزایش ارز بوده است
سوم- این مطالب قبلا هم توسط کارشناسان مختلف به کرات بیان شده بود. اما بعد از دو هفته متوالی ریزش بورس شاید الان بخشی از سهامداران خرد پذیرش بیشتری برای قبول حرف حساب داشته باشند.
چهارم- دوره طلایی یا جنون بورس که از دی ۹۸ تا مرداد ۹۹ تداوم داشت به پایان رسیده و دیگر نباید انتظار چنین سودهای بادآوردهای را داشت. کسی اگر نگاه کوتاه مدت دارد باید بداند که آن سودها را لولو برده!
پنجم- طبیعی است که بورس بازان بزرگ این حرف را قبول نمیکنند، چون تداوم سودآوری و رونق دکان و سبد و کانال و سیگنال آنها در این است که همچنان پولهای افراد حقیقی وارد بازار شود و آن را داغ نگه دارد.
ششم- میتوان حدس زد که با آمپولهای دارا دوم و سوم و.. حداکثر یک الی دو ماه دیگر بورس در این اعداد بتواند دوام بیاورد و مجددا رونقی مصنوعی را تجربه کند. در این صورت این بازه زمانی فرصت فرار برای کسانی است که نگاه کوتاه مدت به بورس دارند.
هفتم- کسانی که به بورس ورود میکنند حتما باید نگاه بلندمدت داشته باشند و در اینصورت در یک بازه یک ساله میتوانند روی حداقل سی-چهل درصد سود سالانه حساب کنند که خیلی بالاتر از سود بانکی است.
هشتم- برای کسانی که نگاه بلندمدت به بورس دارند قابل توصیه است که ۵۰ درصد از منابع مازاد خود را در بورس سرمایه گذاری کنند و اصل متنوع سازی دارایی را فراموش نکنند.
نهم- متاسفانه کلی از انرژی و وقت مردم اعم از کارمند و کاسب و خانه دار و پزشک و مهندس و حتی مدیران (تاسف مضاعف) صرف سفته بازی و دنبال کردن روندهای روزانه در بورس میشود که واقعا حیف است. با این کارها ثروتی خلق نمیشود و بالاترین ثروت یعنی سلامتی به خطر میافتد و بالاترین سرمایه یعنی عمر به هدر میرود.
دهم- فعلا برای دولت و سیاست گذاران توصیهای ندارم، چون هنوز سرشان به سنگ نخورده و نرود میخ آهنی در سنگ!