اقتصاد۲۴ - دولت سیاسیترین نهادی است که انسان با سپری شدن روزهای بسیار دراز آن را ساخته است. این پدیده ساخت اندیشه انسانی که باید راههایی برای آسانسازی زندگی آدمیان آماده کند، اما توانست با نیرویی که از تکتک آدمهای جامعه بگیرد بر انسان استیلا پیدا کند و بلای جان انسانها شده است. اما اندیشه آدمی آرام ننشست و سازمان سیاسی دیگری به اسم نشست نمایندگان ساخت. این نهاد سیاسی تازه درست شده کارش این است که قانونهایی که دولت نیاز دارد یا خودش تشخیص میدهد را تصویب کند تا دولت تنها اجرای قانون را در اختیار داشته باشد. این دو سازمان سیاسی که هرکدام از ائتلافهای سیاسی دیگری درست میشوند در یک جا بیشترین چانهزنی را دارند و بیشترین شکستها و پیروزیهای سیاسی که خود را در پس یک عدد یا یک رقم پنهان کردهاند در همین نقطه به دست میآید و آن نقطه بودجه کل کشور است.
بودجه کل کشور یک سند سیاسی است که در آن هزاران عدد ریز و درشت به یک تیتر و عنوان سنجاق شده است و این سند در کشوری همانند ایران یک سند تاریخی نیز به حساب میآید. این سند از آن رو تاریخی است که سازمانهای امروزی از دوران سپری شده بازماندهاند و خود را به بودجه کل پیوند زدهاند و بودجه نویسان دیگر نمیتوانند آن سازمان را از بودجه بیرون کنند، چون پیرامون پولی که به آن سازمان و نهاد داده میشود گروهی دارای منفعت و میزانی از قدرت گردهم آمدهاند که چشمشان به این پول دوخته شده و چشمداشت آنها این است که هر سال به پول سال پیش افزوده شود. در این نقطه است که سازمانهای خرج زودتر از آذر ماه که لایحه بودجه آماده میشود راههای رسیدن به دفاتر مربوطه را مییابند و این روزها نیز دنبال این هستند که ببینند بودجه آنها در کدام کمیسیون تصویب میشود تا سری به آن کمیسیون بزنند.
چرا سازمانهای سیاسی و نهادهایی که کار اجتماعی یا فرهنگی و آموزشی میکنند هنگام تهیه و تصویب بودجه نیروهای خود را برای چانهزنی و شکست دادن کارشناسان یک جا گرد میآورند؟ پاسخ آن چیزی است که دانش اقتصاد بر پایه آن ساخته و پرداخته شده است. پول به اندازه کافی نیست یا به عبارت دقیقتر پول به اندازه نیاز انسانها و سازمانها نیست. آدمی و سازمانهایی که آدمیان درست کردهاند هرگز چشم و دلشان از خرج کردن سیر نمیشود و هرچه بدهید بازهم میخواهند، اما آیا دولت عصای جادویی دارد که آن را به هر جسم جامدی بزند و آن را طلا کند و آن را به سازمانهای خرج بدهد؟ اینگونه نیست و دولتها و کارشناسانی که وسواس دارند درآمدها و هزینهها را پیمانه پیمانه اندازهگیری کنند تا خرج از دخل بالاتر نزند در برابر وسوسه سیاستمداران که میخواهند از جیب دولت و همه شهروندان برای خود محبوبیت سیاسی بخرند توان ایستادگی ندارند.
بیشتر بخوانید: چاپ ۸۰ هزار میلیارد پول در یک سال
تا همین دو سال پیش و تا همین حتی زمستان پارسال مدیران سیاسیتر در سازمان برنامه و بودجه به کارشناسان فشار میآوردند که دست و دلشان نلرزد و وسواس و سختگیری نشان ندهند، چون امیدوار بودند کاستیها را با فروش و صادرات نفت جبران کنند، اما برای سال ۱۴۰۰ این روزنه امید نیز بسته شده است و معلوم نیست دولت تازهای که در ایران میآید و دولت تازهای که از بهمن ماه در آمریکا بر سر کار میآید چه در سر دارند. با این همه در این باره واویلای کارشناسان بلند است و نمیخواهند بر پایه خیال و آرزو درآمدی را در بودجه بگنجانند. از سوی دیگر همین کارشناسان که خود و دوستان و فامیلشان را در سختی میبینند نمیتوانند نسبت به درآمد کارمندان بیتفاوت باشند و بخواهند آن را کاهش دهند یا اینکه کمتر از نرخ تورم آن را افزایش دهند. وسواس کارشناسی میگوید لابد با ناشناس بودن درآمدهای سال بعد باید از هزینهها کاست، اما آمارها نشان میدهد بیشترین میزان هزینهها را حقوق و دستمزد و نیز هزینههای رفاهی تشکیل میدهند. سیاستمداران، اما کاری به این وسواس کارشناسان ندارند و میخواهند به شهروندان بگویند به یاد آنها هستند و راه را بر هرگونه توازن بودجه که بخواهد از حقوق آنها بکاهد یا آنها را از کار بیکار کند میبندند.
سالهای پرشماری بوده است که سازمان سیاسی به نام دولت راه و روش و راهبردهای خود را داشته و سازمان سیاسی مجلس نیز اصول و دیدگاههای خود را دنبال میکرده است. روزگاری بوده که به طور مثال اکبر ناطق نوری از سیدمحمد خاتمی در انتخابات شکست خورده است، اما در مقام ریاست مجلس بودجه رقیب خود را با مدارا و بردباری تصویب کرده است. اما به نظر میرسد تا امروز مجلس و دولتی تا این میزان ناسازگار و با راهبردها و اندیشههای بسیار دور از هم را ندیده بودیم. دولت یازدهم چنان رفتار خشنی با دولت دوازدهم دارد که گویا دشمن گیر آورده و در این چند ماه بارها دولت را در تنگنا گذاشته است. به نظر میرسد با توجه به سخنان امروز و روزهای پیشین ریاست مجلس و نیز برخی از ذی نفوذان این نهاد بودجه ۱۴۰۰ سیاسیترین بودجه خواهد بود. سازمان سیاسی و آرزوها و آمال مجلس یازدهم با راهبردهای دولت به اندازهای دورند که احساس میشود شاید لایحه ارائه شده را کنار بگذارند و وسوسههایشان وسواسهای کارشناسان را به طور کلی دور بزند.
آتشی که از چند روز پیش تدارک آن دیده شده است و مجلسی که این دولت را در هیچ بستری دارای کارآمدی نمیبیند شاید چنان بلند شود که دودش مستقیم و غیرمستقیم به چشم شهروندان برود. اگر همین میزان درآمدهای ناپایدار موجود در لایحه که آن را به زلف درآمد ریالی از نفت گره زده است از سوی سیاسیون ناپایدارتر شده و خرجهای ناشناس یا آشنایی که وسواس کارشناسان آنها را نادیده گرفته است از نو برپا شوند برآیندش کسری بودجه و تورم و رشد منفی خواهد بود. باید دید در هنگامه و نبرد سردی که این روزها در دو سازمان سیاسی ناسازگار میبینیم راهی برای حساب گری منطقی و تدارک دیدن یک بودجه سالم و با کمترین کسری تهیه و تصویب میشود. وسوسههای سیاستمداران اگر به نقطه جوش برسد و بخواهند با خیالپروری بودجهای ناکارشناسانه آماده کنند وسواس کارشناسان را یکسره میسوزاند و بیچاره شهروندانی که هیچ راهی برای نشان دادن خشم و اندوه خود در این باره ندارند.