دکتر کیومرث یزدانپناه، استاد ژئوپلیتیک دانشگاه تهران نوشت: نقش جغرافیایی این منطقه حیاتی در آینده قدرت جهانی است که از هر جهت منطقهای فعال، اثرگذار و بازیگر پرور خواهد بود. چه بسا که اهمیت آن از منطقه آلاسکا هم برای امریکا بیشتر بشود
دونالد ترامپ با میانجیگری میان ارمنستان و آذربایجان، «اعلامیه صلح» و توافق ایجاد مسیر ترانزیتی ۹۹ ساله تحت مدیریت آمریکا بین باکو و نخجوان را پیش برد؛ اقدامی که نفوذ روسیه را تضعیف میکند و میتواند به عادیسازی روابط ارمنستان و ترکیه بینجامد.
توافق اخیر باکو و ایروان که با خودشیفتگی از سوی دونالد ترامپ «مسیر ترامپ برای صلح و شکوفایی جهانی» نام گرفته، در عمل یک پیماننامه ژئوپلیتیک برای تغییر نقشه راهبردی قفقاز و محاصره ایران است. جزئیات این توافق، ماهیت واقعی آن را آشکار میسازد آنجا که واگذاری حق انحصاری مدیریت گذرگاه زنگزور به ایالاتمتحده آمریکا برای مدت ۹۹ سال را به رسمیت میشناسد. این بند، که به معنای یک قرارداد استعماری مدرن است، نشان میدهد که این کریدور نه برای صلح منطقهای، بلکه برای استقرار دائمی قدرت فرامنطقهای در جوار مرزهای ایران طراحی شده است.
طرح آذری-آمریکایی کنترل صدساله دالان زنگهزور، بهرغم ظاهر سازشجویانه، در واقع تلاشی برای تحمیل نفوذ جدید و تغییر معادلات ژئوپلیتیکی در قفقاز است که میتواند ثبات منطقه و امنیت ملی ایران را به مخاطره بیاندازد. مخالفت قاطع ارمنستان و ایران با این طرح، نمایانگر مقاومت پایدار ملتها و دولتهای منطقه در برابر مداخلات خارجی و تلاش برای حفظ حاکمیت ملی است.
رویکرد همگرایی و حفظ اتحاد منطقهای با کشورهای همسو، از جمله روسیه و ارمنستان، از کلیدهای موفقیت تهران در این حوزه است. همچنین، واکنش سختگیرانه و هوشیارانه ایران در برابر هر گونه اقدام تغییر مرزها، پیام روشنی به واشنگتن و باکو خواهد بود که تهران حاضر به پذیرش این نوع طرحها نیست
تهران از اهمیت ژئوپولیتیکی و ژئواکونومیکی منطقه قفقاز آگاه است که آن منطقه را به کانون رقابتهای عمده منطقهای و بینالمللی تبدیل کرده است. بنابراین، ایران به ایجاد تعادل در روابط خود بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان و نه صرفا تکیه بر تقویت روابط با ایروان مشتاق است به ویژه پس از نزدیکی ارمنستان به کشورهای غربی که به قیمت از دست دادن روابط سنتی خود با روسیه تمام شده است.
نشست قفقاز موسوم به ۳+۳ با حضور بازیگران منطقهای و فرامنطقهای موجب شد تا بار دیگر مسئله فعل و انفعالهای این منطقه و اختلافهای پیدا و پنهان درباره زنگزور برجستهتر شود. به باور گروهی از ناظران، کشورهای فعال در منطقه قفقاز تلاش دارند تا از این سنگر در برابر نفوذ بازیگران عربی حراست کنند
آذربایجان مدعی است که ادعای سرزمینی در مسیر زنگزور نخواهد داشت. این ادعا البته با توجه به سوابق تاریخی و سیاسی در قفقاز چندان مورد توجه قرار نمیگیرد. با اینحال باکو سعی دارد مساله را تنها موضوعی اقتصادی عنوان کند که به سود بیشتر برای جمهوری آذربایجان مرتبط است.
اظهارات سخنگوی وزارت خارجه روسیه و سفر پوتین به جمهوری آذربایجان، موضوع گشایش کریدور زنگزور را به طور جدی مطرح کرده است. اما چگونه گشایش این کریدور به تغییر مرزهای ایران منجر خواهد شد؟ چرا زنگزور خط قرمز ایران است؟
دالان زنگه زور یک مسیر کاملا جعلی است. دولت ایران حق دارد و باید پاسدار مرزهای تاریخی خود باشد. احداث این دالان تورانی در نهایت نه تنها منجر به از دست رفتن کریدور شمال ایران میشود، بلکه شاهراه و مرز مستقیم ایران به ارمنستان را نیز مسدود خواهد کرد. پیام رهبر انقلاب نیز در این مساله کاملا مشخص است؛ در مرزهای تاریخی ایران نباید دست برده شود.
به باور ناظران انتخاب آذربایجان به عنوان میزبان بعدی نشست آب و هوایی «کاپ» و عقب نشینی ارمنستان از خواست خود در کنار مولفه هایی، چون توافق دو بازیگر در باب آزادی زندانی ها، نشان از آن دارد که صلح احتمالی در منطقه قفقاز و قره باغ در دست است. این در حالی است که آذربایجان در حال تبدیل شدن به قدرتی نوظهور در آسیای میانه است
سرگرمشدن روسیه و امریکا و اسرائیل در جنگ اوکراین و غزه، تحلیلگران سیاسی را نگران کرده تا آذربایجان در چنین بزنگاهی از برتری نظامی خود علیه ارمنستان در قفقاز استفاده کند و توسعه سرزمینی خود را استمرار دهد. اما چگونه ایران و روسیه خواهند توانست از وقوع جنگ جدید در قفقاز جلوگیری کنند؟
کمیسیون توسعه تجارت خانه صمت اظهار داشت: یکی از موانع توسعه تجارت، تحولات و مناقشات مرزی در قفقاز است که در تجارت و حمل کالا اثر منفی دارد که شامل هزینههای عبور از خاک و تغییر ناوگان هستد. البته ساختار سیاسی هم بیتاثیر نیست.
بهرام امیر احمدیان در یادداشتی مینویسد: با منتفی شدن دالان لاچین (به علت عدم انجام تعهدات تامینی ارامنه قره باغ توسط نیروهای حافظ صلح روسی) که به مهاجرت اجباری همه ساکنان ارمنی قره باغ به ارمنستان منجر شد، احداث کریدور مورد نظر جمهوری آذربایجان و ترکیه نیز منتفی شده است.
در حالی ترکیه، آذربایجان، اسرائیل و روسیه از نظم جدید منطقهای در قفقاز جنوبی استقبال میکنند که ایران در برابر سناریویی چندوجهی از کنشگری همسایگانش قرار دارد. خبرآنلاین اهداف بازیگران این زمینبازی را بررسی میکند
ایران هر چند با راه اندازی کریدور راه آهن و یا اتوبان مخالفت ندارد، اما از هرگونه تغییر ژئوپلیتیک و تغییر مرزها جلوگیری میکند. مسلما اگر آنکارا و باکو احساس کنند تهران در موقعیتی نیست که قدرت را در قفقاز جنوبی حفظ کند، به پیشروی در ارمنستان و بدست گرفتن استان سیونیک دست میزنند، در این شرایط ایران واکنشهای بسیار سختی خواهد داشت و آن را فاجعهای ژئوپلیتیکی میبیند.
بهرام امیراحمدیان در یادداشتی مینویسد: تا پیش از این، از آغاز انسداد ارتباط جمهوری خودمختار با خاک اصلی جمهوری آذربایجان از سالهای ۱۹۸۸ به بعد تا کنون، با گذر از قلمرو جمهوری اسلامی ایران بر قرار میشد و میشود که آذریها با استفاده از این فرصت، بین دو سو ارتباط برقرار میکردند (و اکنون نیز برقرار میکنند) و هیچگاه قدردان ایران هم نبوده اند.
مهمترین نکتهای که در صحبتهای دو طرف اینبار در نخجوان مطرح شد بحث احداث کریدور جعلی زنگزور است جایی که علیاف در نشست خبری با اردوغان مدعی شد که زنگزور غربی توسط مقامات شوروی از آذربایجان جدا شده و به این ترتیب ارتباط جغرافیایی قسمت اصلی آذربایجان و نخجوان قطع شدهاست