اقتصاد۲۴-بیش از سه ماه است که کشور در درگیری با ویروس کرونا به سر میبرد، بیماری که علاوه بر ضربهزدن به بخش سلامت کشور، لرزههای عمیقی را بر پایههای اقتصاد وارد کرده است. به طوری که آثار مخرب آن روز به روز بیشتر نمایان میشود. با شروع این ویروس امکانات، ظرفیت و سیاستهای دولت بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار گرفت.
پس از شیوع ویرس کرونا، دولت با سیاستهایی سعی در کاهش میزان خسارت ناشی از این بحران را داشت، اما اینکه سیاستهای به کار گرفته شده تا چه اندازه میتوانست مشکلات را کاهش دهد خود جای سوال داشت. به گفته بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران هر پدیدهای به طور حتم جنبههای مثبت و منفی زیادی دارد و ویروس کرونا نیز از این قاعده مستثنی نیست، به همین دلیل باید از کرونا به عنوان یک فرصت برای بازسازی و بازبینی سیاستهای اقتصادی کشور استفاده کرد و از سیاستهای شکستخورده سابق درسهای بزرگی گرفت. با توجه به شرایط فعلی برخیها معتقدند که با وجود امکانات کم، دولت باید سیستم مدیریت بحران را اصلاح و تقویت کند، به گونهای که هم اعتماد عمومی را به دست آورد و هم اینکه با نظارت به شیوه صحیح مشکلات را به حداقل برساند.
به گفته آنها، در نظر گرفتن مدیریت صحیح برای کنترل امور اهمیت زیادی دارد و دولت در سیاستگذاریها باید به تمام جنبههای تصمیمات خود آگاه باشد؛ چراکه در غیر اینصورت نه تنها دولت بلکه جامعه با یکسری از سیاستهای شکستخورده روبهرو خواهد بود. آثار سیاستهای شکستخورده هنگامی نمایانتر میشود که کشور در بحران به سر ببرد، همانند بحران کرونا که شکست برخی از سیاستهای دولت را به تصویر کشید. به همین دلیل تحلیلگران به ضرورت اصلاح سیاستهای غلط و اولویت قرار دادن این مسئله در برنامههای دولت تاکید دارند چراکه تصمیمات و برنامههای دولت در هر زمانی میتواند تعیینکننده مسیر حرکتی کشور باشد.
مرتضی عزتی، کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به تاثیر سیاستهای دولت در مدیرت بحران به خصوص در شرایط کرونا به «ابتکار» گفت: کشور اخیرا با بحران کرونا دست و پنجه نرم میکند، در این میان ما با چالشهای مختلفی همراه شدیم. در ابتدای ماجرا عدهای مدیریت و سیاستهای دولت درخصوص تولید مواد ضدعفونیکننده و ماسک را زیر سوال بردند. آنها معتقد بودند که عدم نظارت دولت در تولید الکل بازار متعادلی را به همراه داشت، این در حالی است که مدیریت دولت در تولید ماسک این بازار را با کمبود و یا گرانی روبهرو کرد. اما ما باید توجه داشته باشیم که تولید الکل با ماسک دو بحث کاملاً متفاوت از یکدیگر هستند، ماسک ظرفیت تولیدی بسیار محدودی داشت، اما الکل مواد پتروشیمی بود که ظرفیت تولیدی بالایی دارد؛ بنابراین نظارت و مدیریت دولت در این زمینه نمی-توانست نامحدود عمل کند و نمیتوان گفت که سیاستها دچار مشکل بوده است.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش به نقاط قوت و ضعف سیاستهای دولت اشاره کرد و در اینباره گفت: توصیههای دولت درخصوص مراقبتهای بهداشتی از سوی بسیاری از مردم رعایت میشد. این رعایت به معنای این است که اگر دولت در هر سیاست و یا تصمیمگیری منافع مردم را مدنظر قرار دهد و همچنین اقداماتش در راستای حفظ منافع شهروندان باشد قطعا افراد نیز با اجرای سیاستها موافق خواهند بود. اما از گذشته تاکنون متاسفانه منافع عموم مردم جزو اولویتهای بسیاری از تصمیمات دولتی نبوده و قطعا در چنین شرایطی سیاستها شکست خواهند خورد؛ بنابراین اولویتبودن منافع شهروندان جزو نقاط قوت و ضعف تصمیمگیریها است. به بیانی دیگر عموم مردم با سیاستهایی که منافع آنها را در نظر میگیرند هماهنگ هستند و اگر در غیر اینصورت باشد سیاستها و تصمیمات با شکست همراه خواهد بود.
این کارشناس اقتصادی اظهار کرد: در شرایط فعلی آیا فردی میگوید چرا دولت بر موارد ضروری نظارت دارد و با سیاستهای مختلف شرایط را کنترل میکند؟ خیر هیچکس این اعتراض را ندارد چراکه این نظارتها در راستای منافع مردم است. اما اگر دولت به شکل دیگری عمل کند، خواستههای شهروندان را نادیده بگیرد و بر آن اساس سیاستی را تنظیم کند، نظم سیستم بر هم خواهد خورد و مردم معترض میشوند. به عنوان مثال دولت برای اینکه کسبوکاری شکل بگیرد مراحل کاغذبازی را زیاد کند و بگوید برای تاسیس یک بنگاه تولیدی باید ۲۰ مرحله طی شود تا مجوزهای موردنیاز را به دست آورید. طی کردن مراحل برای فعال اقتصادی ناخوشایند خواهد بود و این تصویر به وجود میآید که منافع و آسایش مردم در نظر گرفته نشده است، در این شرایط سیستم از تعادل خارج میشود و دولت در برابر عکس-العمل منفی افراد قرار خواهد گرفت.
عزتی با اشاره به نقش دولت در تصمیمگیریها ادامه داد: در شرایطی دولت با رعایت منافع مردم سیاستی را اتخاذ میکند و مورد تایید قرار میگیرد، اما در زمان دیگری منافع مردم هدف دخالت دولت نیست و در چنین وضعیت حتما سیاست دولت با شکست همراه خواهد شد، حال چه در شرایط معمولی باشیم و چه در شرایط بحران. به دلیل همین مسائل، ما شاهد شکست خوردن بسیاری از سیاستهای دولت در دورههای مختلف هستیم. حضور دولت در اقتصاد حد و حدودی دارد، به عبارتی دیگر دولت باید در مسائل اقتصادی تنها نظارت کند نه دخالت.
این کارشناس مسائل اقتصادی در پاسخ به این پرسش که کرونا چه درسی را به اقتصاد کشور آموخت، گفت: قطعا کرونا علاوه بر مشکلات و چالشهایی که برای اقتصاد ما به همراه داشت میتواند درسهایی را به ما بیاموزد. شاید یکی از بهترین و بزرگترین درسهایی که بحران کرونا برای ما داشت این باشد که مردم میتوانند با هماهنگی و همدلی دست به دست هم بدهند و قدمهای بزرگی را در اقتصاد به خصوص بخش تولیدی بردارند. به عبارتی دیگر به ما بیاموزد که اگر امور بسیاری از فعالیت-های اقتصادی در دست مردم باشد و در کنار آن هدایت دولت را داشته باشیم قدمهای بزرگی در اقتصاد برداشته خواهد شد. اگر دولت سیاست دخالت را کنار بگذارد و تنها راهنما و هدایتکننده باشد و منافع مردم را اولین اولویت سیاستهای خود قرار دهد قطعا ما اقتصاد بهتری را خواهیم داشت.
منبع: ابتکار