اقتصاد۲۴- با آغاز سال جاری شمسی شاهد موج گسترده و در عین حال کم سابقهای از پدیده ریزگردها هستیم که علاوه بر استانهای مرزی کل کشور را به شکل مستقیم درگیر کرده است تا جایی که در همین ۶۲ روزی از آغاز سال ۱۴۰۱، تهران حداقل ۲ بار به شکل جدی با ریزگردها دست به گریبان بود که نهایتا از اواسط هفته گذشته کار به تعطیلی پایتخت هم کشیده شد. اگر چه فضای رسانهای و کارشناسی کشور طی سالهای اخیر دلیل اصلی شکل گیری پدیده ریزگردها را طوفانهای شن در عراق و عربستان میداند، اما باید در نظر داشت که خود این طوفانها نه علت، بلکه معلول علت دیگری معطوف به رفتار مخرب ترکیه در سدسازیهای بی رویه بر رودخانههای بین المللی از دجله، فرات، ارس و ... است. به دلیل همین سدسازی ها، دولت اردوغان طی این مدت عملاً حقابه همسایگان خود را به کمترین میزان رسانده است. در این بین تشدید ابعاد مخرب زیست محیطی ناشی از بحران کم آبی به دلیل سدسازیهای ترکیه و اوج گیری پدیده ریزگردها نمایندگان مجلس را وادار به طرح سوال از حسین امیرعبداللهیان کرد تا پای وزیر امور خارجه دولت سیزدهم را به صحن مجلس باز کند که توضیحاتش را در خصوص اقدامات دیپلماتیک انجام شده توسط دستگاه سیاست خارجی برای تقابل با اقدامات ترکیه ارائه دهد. از این رو در گفت وگویی را با جلال محمودزاده، نماینده مجلس شورای اسلامی در دورههای هشتم، دهم و یازدهم و عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی انجام شده است تا از دلایلش برای سوال از امیرعبداللهیان پیرامون نقش مخرب ترکیه در کم آبی سالهای اخیر و آثار و عواقب زیست محیطی آن با تمرکز بر پدیده ریزگردها و کشاندن وزیر امور خارجه به صحن مجلس بگوید.
بیشتر بخوانید: کلانتری: پای همه نهادهای دولتی گیر است
پیش از ورود به موضوع محوری گفتگو با شما لازم است این نکته قدری کالبدشکافی شود که بحرانهای محیط زیستی به خصوص پدیده ریزگردها که دیگر از خوزستان، ایلام، کرمانشاه، کردستان، آذربایجان غربی و استان سیستان و بلوچستان به کل کشور تسری پیدا کرده است تا چه اندازه متاثر از رفتار کشورهای همسایه به خصوص افغانستان و به طریق اولی ترکیه در تخصیص حقابه ایران است؟ تا چه اندازه سدسازیهای داخلی و برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی هم بر دامن زدن بحرانهای محیط زیستی داخلی موثر بوده است؟
اگر بخواهیم تمرکز مصاحبه روی پدیده آثار محیط زیستی ناشی از کم آبی و بی آبی سالهای اخیر با محوریت پدیده ریزگردها باشد این پدیده بیش از آنکه منشاء داخلی داشته باشد ناشی از طوفانهای شن در عراق و عربستان است که این مهم نیز به طور مستقیم به رفتارهای ترکیه در پیگیری پروژه سدسازیهای چند دهه اخیر باز میگردد.
دلایل دیگری به جز سدسازیهای ترکیه وجود دارد؟
به هر حال تغییرات اقلیمی که چند سال اخیر در کل جهان روی داده باعث شکل گیری این شرایط سخت در منطقه خاورمیانه هم شده است. هم میزان بارندگی و هم پراکندگی آن به شکل چشمگیری در طی سالهای اخیر تغییر یافته و کاهش پیدا کرده است. در کنارش برخی رفتارهای داخلی هم که در سوال نخست به آن اشاره کردید هم موثر است. اما باز هم تاکید میکنم مهمترین پارامتر که باعث شکل گیری بحران زیست محیطی با محوریت ریزگردها در کشور شده است به رفتار همسایگان به خصوص ترکیه باز میگردد. البته این مسئله تنها مختص ایران نیست. متاسفانه همسایگان ترکیه از ارمنستان گرفته تا عراق، سوریه و ایران به شکل مستقیمی با آثار و تبعات مخرب رفتارهای این کشور (ترکیه) در سدسازیهای بی رویه بر رودخانههای بین المللی دست و پنجه نرم میکند. ترکیه با این سدسازیها عملا حقابه سوریه، عراق و ایران را در دجله و فرات پرداخت نمیکند و از آن طرف حقابه ارمنستان، جمهوری آذربایجان و نهایتا و ایران را در حقابه ارس پرداخت نمیکند.
با این اوصاف ایران، مخرج مشترک رفتار مخرب ترکیه در عدم پرداخت حقابه رودخانههای بین المللی است؟
بله. متاسفانه ترکیه با دو ابرپروژه سدسازی «گاپ» بر روی دجله و فرات و «داپ» بر روی ارس، هم از قسمت شمالی و هم از سمت جنوب نهایتاً حقابه ایران را پرداخت نمیکند. برای نمونه کافی است به سد بزرگ آتاتورک اشاره کنیم که حدود ۶۰۰ تا ۶۵۰ برابر سدهای ایران ظرفیت دارد و در عین حال ۱۶ برابر بزرگتر از بزرگترین سد ایران یعنی سد کرخه است. در مورد دیگر گنجایش سدی مانند ایلیسو چهار برابر سد کرخه ظرفیت است.
با این تفاسیر حضرتعالی چه هدف یا اهدافی در پشت پرده این ابرپروژههای سدسازی ترکیه میبینید. چرا که بسیاری معتقدند ترکیه برای توسعه کشاورزی خود مبادرت به این اقدام نموده است، اما برخی هم سناریوهای دیگری از جمله فشار بر همسایگان از طریق حقابه را مطرح کرده اند؟
خیر به هیچ وجه مسئله توسعه کشاورزی داخلی ترکیه نیست. حتی اگر بپذیریم مسئله به توسعه کشاورزی ترکیه باز میگردد این مهم مغایرتی با پرداخت و تخصیص حقابه همسایگان ندارد. پس اینجا رفتار ترکیه یک رفتار کاملاً مخرب است. ما به عینه مشاهده میکنیم ترکیه به عمد با ابرپروژههای سدسازی به طور کامل سعی دارد حقابه همسایگان را قطع کند. به بیان دیگر ترکیه سعی میکند از اهرم فشاری مانند حقابه همسایگان خود از ارمنستان گرفته تا سوریه، عراق و به خصوص ایران در جهت منافع سیاسی خود استفاده کند.
چه منافع سیاسی؟
حذف به اصطلاح دشمنان ترکیه. ببینید رفتار مخرب آنکارا به طور مستقیم متاثر از خصومت و تقابل دولت اردوغان با کردها است. ترکیه به نام مبارزه با کردها از اهرم فشار حقابه، هم بر سوریه، هم بر عراق و هم بر ایران سوء استفاده میکند. همین سدسازیهای ترکیه بر روی دجله و فرات بیش از شش و نیم میلیون هکتار از اراضی زراعتی سوریه و عراق را خشکانده است. از آن طرف هورالعظیم در ایران و عراق را به نابودی کشانده است. درکنارش حقابههای شرب، صنعت، کشاورزی و ... در سوریه، عراق و ایران دیگر وجود ندارد. نتیجه همه اینها تشدید پدیده شوم ریزگرد خواهد بود که امروز کل کشور را درگیر کرده است. البته این تنها مختص به کردها یا سوریه، عراق و ایران نیست.
بیشتر بخوانید: در محاصره سدهای همسایگان
در شمال ترکیه هم دولت اردوغان رفتار مشابهی دارد. ترکیه پروژه سد گرگ سیاه را بر روی رود ارس آغاز کرده که حدود ۵۶ درصد آب ورودی به کشورمان را کاهش میدهد. بر این اساس استانهای آذربایجان غربی، شرقی و اردبیل دچار آسیب میشوند و در آینده به خاطر بی آبی و خشکسالی شاهد افزایش ریزگردها و کوچ دامداران و عشایر خواهیم بود. در کنار آن اجرایی شدن ابرپروژه داپ بی شک باعث قطع کامل حقابه ارس برای کشورهای همسایه مانند ارمنستان و ایران خواهد بود. در این صورت دشت مغان ایران که حاصل خیزترین دشت در ایران به شمار میرود و دولت هم میلیاردها تومان برای آبیاری تحت فشار دشت مغان سرمایهگذاری کرده است به بیابان بدل خواهد شد؛ بنابراین پروژههای سدسازی ترکیه با هیچ متر و معیاری و با هیچ توجیهی نمیتواند در جهت توسعه کشاورزی این کشور تلقی شود. قطعاً دولت اردوغان سعی میکند با این پروژههای سدسازی و قطع کامل حقابه همسایگانش منافع سیاسی خود را از طریق فشار بر این کشورها پیش ببرد. در این بین هم برای آنکارا تنها چیزی که اهمیت ندارد خشکسالی و تبعات مخرب این سدسازیها برای کشورهای همسایه است.
با همین کالبدشکافی و آسیب شناسی حضرتعالی در خصوص اقدامات مخرب ترکیه روی طرح سوالتان از حسین امیرعبداللهیان تمرکز کنیم. ارزیابی شما از پاسخهای وزیر امور خارجه در صحن چه بود؟
ما یک کم کاری پررنگ و انفعال کاملاً جدی از سوی وزارت امور خارجه و دولت سیزدهم در قبال پیگیری حقابه ایران از ترکیه را شاهد هستیم. وزارت امور خارجه میبایست تا به اکنون اقدامات جدی در خصوص تقابل با ترکیه برای دادن حقابه ایران را در دستور کار قرار میداد. همچنین علاوه بر رایزنیهای دوجانبه و فعال کردن دیپلماسی آب، از ظرفیت سازمانها و نهادهای بین المللی از خود سازمان ملل گرفته تا دیگر ارگانهای جهانی که در خصوص محیط زیست فعالیت دارند نهایت استفاده را میبرد. مضافا دولت میبایست پیشتر یک تلاش مشترک دیپلماتیک با همسایگان ترکیه از جمهوری آذربایجان و ارمنستان گرفته تا عراق و سوریه برای فشار بر ترکیه در خصوص دادن حقابه را اجرایی میکرد تا ترکیه این سدها را آبگیری نکند یا اگر در آینده اقدام به آبگیری کرد حقابه کشورهای همسایه را باید به صورت تمام و کمال پرداخت کند.
بیشتر بخوانید: بالاخره ایران به ادعای آبی عراق واکنش نشان داد
اینکه آقای امیرعبداللهیان عنوان میکند چند نوبت مذاکرات با دولت ترکیه انجام دادیم و یا پیگیریهای تلفنی داشتیم به هیچ عنوان جواب قانع کنندهای نیست. همان گونه که گفتم ترکیه برای تک تک این سدسازیهای خود برنامه ریزی دارد و سعی میکند اهداف، منافع و مطامع سیاسی خود را با قطع حقابه و فشار به همسایگان پیش ببرد. پس طبیعی است که با این اقدامات منفعلانه و کم کاری وزارت امور خارجه و دولت نمیتوان ترکیه را وادار کرد که حقابه همسایگان را پرداخت کند. ما باید به شکل جدی تری وارده عمل شویم. البته این مسئله تنها معطوف به دولت و وزارت امور خارجه نیست. هنوز افکار عمومی آنگونه که باید در خصوص رفتار مخرب ترکیه، پروژههای سدسازی این کشور و تاثیر مخرب آن بر محیط زیست و آینده ایران به خوبی توجیه نشده است. پس جا دارد مجلس و رسانهها هم تلاش جدی داشته باشند تا روشنگری لازم برای افکار عمومی صورت بگیرد. اگر چه در روزهای اخیر تشدید پدیده ریزگردها و تسری آن به کشور تا اندازهای سوالات و انتقاداتی را در جامعه ایجاد کرده است، اما ما باید به شکل جدی، هم در حوزه دیپلماسی و هم در حوزه رسانهای تلاش کنیم تا خطرات تداوم این شرایط به خوبی تبیین شود. اگر جامعه ایران و همچنین مردم کشورهای سوریه، عراق ارمنستان و جمهوری آذربایجان هم ماهیت مخرب پروژههای سدسازی ترکیه را در جهت نابودی محیط زیستشان به خوبی درک کنند قطعاً دولتهای متبوع خود را برای فشار به ترکیه با هدف دادن حق آبه همسایگان پاسخگو خواهند کرد.
جناب محمودزاده، شما علاوه بر حسین امیرعبداللهیان در دولت قبلی هم محمدجواد ظریف را با همین سوال مشابه به صحن مجلس کشاندید. اما به نظر میرسد تا اینجای کار، نه در دولت روحانی و نه در دولت رئیسی اقدامی جدی برای پاسخگو کردن ترکیه صورت نگرفته است. مشکل و گره کم کاری، انفعال و سکوت دولتهای ایران در برابر ترکیه کجاست؟
همانطور که اشاره داشتید من، هم در دولت روحانی و هم در دولت رئیسی وزرای امور خارجه را به صحن مجلس کشاندم تا در قبال کم کاری خود برای پاسخگو کردن ترکیه در جهت دادن حقابه ایران توضیح دهند. متاسفانه دولت روحانی و شخص آقای ظریف صرفاً به گفتار درمانی و دادن برخی توجیهات بسنده کرد و هیچ اقدام ملموسی برای فشار به ترکیه انجام نشد. اکنون هم که حدود ده ماه از عمر دولت رئیسی میگذرد مشابه دولت روحانی هیچ اقدام قابل دفاعی انجام نشده است. حسین امیرعبداللهیان هم مانند سلف خود تا به اکنون خروجی دیپلماتیک جدی نداشته و صرفاً به دادن برخی توجیهات و توضیحات بسنده کرده است. حداقل خواسته و انتظار ما از دولت و دستگاه سیاست خارجی آن است که اقدام اساسی انجام دهد و گامهای قاطعی برای فشار به ترکیه بردارد تا برای افکار عمومی و به خصوص نسلهای آینده پاسخی داشته باشیم.
با این تفاسیر به جای انتقاد به روسای دستگاه سیاست خارجی دولتهای روحانی و رئیسی این انتقاد به حضرتعالی وارد است که چرا از جواب وزرای امور خارجه دولت سابق و دولت فعلی قانع شدید؟
به هیچ وجه چنین مسئلهای صحت ندارد. من، نه در دولت روحانی و نه در جلسه اخیر که آقای امیرعبداللهیان را به صحن مجلس کشاندم از جوابهای آنان قانع نشدم. کافی است به تصاویر و ویدیوهای جلسه مجلس رجوع کنید میبینید که آنجا من چه جوابی به توضیحات امیرعبداللهیان دادم. آنجا به صراحت گفتم که من از جوابهای شما قانع نشدم.
پس چرا خبری از اخطار یا کارت زرد به امیرعبداللهیان نبود؟
من سعی کردم به جای رفتار مخرب یک فرصت دیگری به آقای امیرعبداللهیان برای پیگیری موضوع بدهم. به هر حال وزیر امور خارجه تعهد داده است که هر سه ماه یکبار گزارشی کتبی به هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی و کمیسیون کشاورزی در این خصوص بدهد؛ بنابراین یک فرصت دیگر به آقای امیرعبداللهیان داده شد. این بهتر از آن بود که بخواهم از طریق آرای دیگر نمایندگان مجلس اخطار یا کارت زدی به وزیر امور خارجه دهم و از آن طرف آقای امیرعبداللهیان هم مسئله را عملاً رها کند. من در مجلس صراحتا گفتم که جواب آقای امیرعبداللهیان برای پاسخگو کردن ترکیه در جهت دادن حقابه ایران کافی نبود، اما به دلیل آنکه مسئله برای محیط زیست ایران و در سطح ملی بسیار مهم است در صورتی که وزیر امور خارجه قول بدهد هر سه ماه یکبار گزارشی از پیشرفت کار در این خصوص به هیات رئیسه مجلس و کمیسیون کشاورزی بدهد این سوال خود را به رای نمیگذارم. با این اقدام سعی کردم کماکان مسئولیت و نوعی پاسخگویی از طرف وزیر امور خارجه وجود داشته باشد تا با احساس تعهد و جدیت بیشتری مسئله را پیگیری کند. مطمئن باشید در سه ماه آینده من دوباره آقای امیرعبداللهیان را به مجلس میکشانم که گزارش کار خود را از میزان پیشرفت هایش به مجلس ارائه بدهد.
ذیل گفته هایتان چنین بر میآید که جدیت این بار شما در پیگیری مسئله بیشتر از دولت آقای روحانی است؟
بدون شک. چون واقعا این مسئله به شکل جدی روی محیط زیست ایران اثر گذاشته و یک تهدید جدی برای کل کشور است. این یک معضل ملی است و ربطی هم به این استان و آن استان ندارد؛ لذا توجیه، مماشات، انفعال و کم کاری از طرف هیچ کسی به هیچ وجه قابل قبول نیست. ما باید برای مردم و نسل آینده پاسخی داشته باشیم که چرا اجازه دادیم ترکیه با این سدسازیهای بی حساب و کتابش حقابه ایران و دیگر همسایگان را قطع کند و از آب به عنوان یک اهرم فشار سیاسی سوء استفاده کند.
به فاصله ۴۸ ساعت بعد از سوال شما از حسین امیرعبداللهیان و پاسخهای وزیر امور خارجه در صحن و نیز اظهارات محمد باقر قالیباف، رئیس مجلس شاهد واکنش دستگاه سیاست خارجی ترکیه بودیم. در این رابطه ۲۲ اردیبهشت/ ۱۲ میبود که تانژو بیلگیچ، سخنگوی وزارت امور خارجه ترکیه با انتشار بیانیهای کتبی در واکنش به دیدگاه ایران مبنی بر اینکه «ترکیه باعث آلودگی هوا با طوفان شن و گرد و غبار در ایران شده است»، اظهار داشت: این ادعا که سدها در ترکیه باعث ایجاد طوفانهای شن و گرد و غبار در جغرافیای ما میشوند، علمی نیست. طوفانهای شن و گرد و غبار تا حد زیادی یک پدیده طبیعی است و این مورد مورد قبول عموم است. پاسخ شما پیرامون ادعای دستگاه دیپلماسی ترکیه مبنی بر غیرعلمی بودن مواضعتان چیست؟
من هم بیانیه وزارت امور خارجه ترکیه را خواننده ام. قطعاً تمام مواضع من و همه نکاتی که بارها و بارها طی این سالها در خصوص تبعات مخرب سدسازی ترکیه از زبان من و دیگر نمایندگان و رسانهها مطرح شده کاملاً دقیق، کارشناسی و علمی است. پس اگر میگویم ترکیه با این اقدامات محیط زیست منطقه را نابود کرده است تنها ادعای من نیست، بلکه علاوه بر رسانهها و کارشناسان داخلی حتی نهادها و مراجع ذی صلاح بین المللی هم به آن اذعان دارند. اگر تاکید دارم ترکیه به دنبال استفاده سیاسی و بهره برداری از حقابه همسایگانش در جهت منافع خود است واقعیتی است که به عینه مشاهده میشود؛ بنابراین آن چیزی که غیرعلمی، غیرکارشناسی و سوگیرانه است به مواضع دستگاه سیاست خارجی ترکیه باز میگردد. چون من سابقه سه دوره نمایندگی مجلس را دارم و سالها در کمیسیون تخصصی خود یعنی کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی حضور دارم. پس با اشراف، آگاهی و استدلال علمی دست به موضعگیری میزنم، مطالبی را مطرح میکنم و حتی محمدجواد ظریف و حسین امیرعبداللهیان را به صحن مجلس میکشانم تا پاسخگوی کمکاری و انفعال خود در برابر سدسازی ترکیه باشند.
بیشتر بخوانید: سد کرخه بیابان شد
ما در مجلس میزان و نیز پراکندگی بارندگی ها، اندازه ورودی آبهای مرزی به داخل کشور را با دقت بررسی کردیم. مضافا آمار خروجی تک تک رودخانههای بین المللی از ترکیه به سمت سوریه، عراق و ارمنستان با جزئیات کاملش طی ۲۰ سال اخیر در کمیسیون متبوع ما وجود دارد. نکته مهمتر اینجاست که ما این آمارها بعد از افتتاح و آبگیری سدهای ترکیه مجددا بررسی کردیم تا به واقع تاثیر مخرب این ابرپروژههای سدسازی ترکیه بر دادن حقابه به کشورهای همسایه به دقت تعیین شود. ضمن اینکه مراکز علمی، تحقیقاتی و دانشگاهی هم این آمارها را به دفعات تایید کرده اند. پس هیچ جایی و هیچ روزنهای برای زیر سوال بردن مواضع من و دیگر دوستان در خصوص تاثیرات مخرب سدسازیهای ترکیه بر محیط زیست منطقه و به خصوص ایران وجود ندارد. برای تک تک جملات و سخنانم به اندازه کافی و حتی بیشتر میتوان دلیل، سند، آمار و استدلال علمی آورد.
از حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی به حوزه داخلی هم ورود پیدا کنیم. متاسفانه ما شاهد اعتراضات تابستان سال گذشته در خوزستان و همچنین اعتراضات پاییز پارسال در استان اصفهان، یزد و کهگیلویه و بویراحمد در خصوص کم آبی بودیم. حال که به نظر میرسد بحران کم آبی برای سال جاری به مراتب شدیدتر از ۱۴۰۰ باشد تا چه اندازه میتواند امنیت ملی را تحتالشعاع قرار دهد، به ویژه که اعتراضات معیشتی هم میتواند کاتالیزوری برای این مهم باشد؟
اگر چه شما به بُعد امنیتی ناشی از کم آبی و خشکسالی در ایران و برخی استانهای کشور اشاه کردید، اما کم آبی و خشکسال علاوه بر ابعاد امنیتی تبعات اجتماعی، سیاسی، دیپلماتیک، فرهنگی، اقتصادی، معیشتی و به طریق اولی زیست محیطی هم دارد. ضمن اینکه تمام این تبعات با همدیگر ارتباط هم دارند و در هم تنیده هستند که سینرژی آنها آثار زیانبار بیشتری برای کشور خواهد داشت. درست است اگر خشکسالی در خوزستان، اصفهان و ... روی دهد در در اولین لایه مسائل زیست محیطی و معیشت مردم تحت الشعاع قرار میگیرد، اما به دنبال آن قطعاً مسائل اجتماعی، فرهنگی، تضادها و نهایتا اعتراضات و مسائل امنیتی را هم با خود به دنبال دارد. پس زمانی که در پاسخ به سوال قبلی شما عنوان میکنم که بخشی از اهداف ترکیه در سدسازی و قطع حقابه همسایگان به منافع و مطامع سیاسی این کشور باز میگردد به همین دلیل است. چون اقدامات ترکیه در سدسازی و قطعه قابی همسایگان یک تصمیم چند وجهی است. یعنی علاوه بر تخریب محیط زیست منطقه و تامین منافع ترکیه، آثار و عواقب اجتماعی و امنیتی در داخل آن کشورها را شکل خواهد داد؛ بنابراین ترکیه نیم نگاهی به ایجاد و تشدید مشکلات اجتماعی و امنیتی در برخی همسایگان خود دارد.
منبع: شرق