تاریخ انتشار: ۱۰:۲۱ - ۰۶ بهمن ۱۴۰۳
اقتصاد۲۴ گزارش می‌دهد؛

شیرویه ساسانی کیست و درباره بحث‌برانگیز‌ترین شخصیت تاریخ ساسانی چه می‌دانیم؟

شیرویه، با نام سلطنتی قباد دوم، یکی از پادشاهان ساسانی بود که در سال ۶۲۸ میلادی، برای مدت کوتاهی بر تخت سلطنت نشست. او فرزند خسرو پرویز و یکی از شخصیت‌های بحث‌برانگیز تاریخ ساسانی است.

اقتصاد۲۴- هدی کاشانیان: شیرویه، با نام سلطنتی قباد دوم، یکی از پادشاهان ساسانی بود که در سال ۶۲۸ میلادی، برای مدت کوتاهی بر تخت سلطنت نشست. او فرزند خسرو پرویز و یکی از شخصیت‌های بحث‌برانگیز تاریخ ساسانی است. دوران پادشاهی شیرویه با تحولات عمده‌ای همراه بود که تأثیرات عمیقی بر امپراتوری ساسانی و سقوط تدریجی آن داشت.

زندگینامه شیرویه

اطلاعات موجود درباره دوران کودکی شیرویه (قباد دوم) در منابع تاریخی بسیار محدود و پراکنده است. با این حال، به‌عنوان یک شاهزاده ساسانی، شیرویه در یکی از باشکوه‌ترین و پیچیده‌ترین دوره‌های تاریخ ساسانی به دنیا آمد و بزرگ شد. شیرویه فرزند خسرو پرویز و شاهزاده خانم اشرافی روم «مریم» بود. او در کاخ‌های سلطنتی ساسانی و در محیطی آکنده از شکوه، تجمل و سیاست بزرگ شد. دربار خسرو پرویز، به دلیل فتوحات نظامی و روابط گسترده با بیزانس، از جمله مهم‌ترین مراکز قدرت در دنیای آن زمان بود. این محیط، به طور طبیعی بر رشد شخصیتی و دیدگاه‌های شیرویه تأثیر گذاشت.

شاهزادگان ساسانی معمولاً تحت تعلیمات ویژه‌ای قرار می‌گرفتند که شامل آموزش‌های نظامی، اداری، مذهبی و فرهنگی بود. از آنجا که شیرویه به عنوان وارث تاج و تخت در نظر گرفته می‌شد، احتمالاً از بهترین معلمان زمان خود بهره‌مند بود. همچنین آموزش نظامی بخش مهمی از تربیت شاهزادگان بود و شیرویه در جوانی اصول فرماندهی نظامی، استراتژی و جنگاوری را یاد گرفت. این آموزش‌ها برای آینده او به‌عنوان پادشاهی که در شرایط بحرانی به سلطنت رسید، ضروری بود.

کودتای شیرویه علیه خسرو پرویز برای پادشاهی

شیرویه در شرایطی به قدرت رسید که امپراتوری ساسانی دچار بحران‌های شدید داخلی و خارجی بود. جنگ‌های طولانی‌مدت خسرو پرویز با امپراتوری بیزانس، نارضایتی گسترده‌ای در میان مردم، اشراف و فرماندهان نظامی به وجود آورده بود. این نارضایتی‌ها در نهایت به یک شورش درباری انجامید. شیرویه به کمک اشراف و فرماندهان نظامی، علیه پدر خود شورید.

در سال ۶۲۸ میلادی، خسرو پرویز از قدرت خلع شد و شیرویه دستور داد که او را زندانی کنند. مدت کوتاهی بعد، خسرو پرویز به دستور شیرویه در زندان به قتل رسید. این اقدام، هرچند قدرت را برای شیرویه تثبیت کرد، اما از لحاظ اخلاقی و سیاسی به وجهه او آسیب جدی زد. شیرویه پس از کشتن پدرش، نام قباد دوم برخود نهاده و برتخت سلطنت جلوس کرد.

او مذاکرات صلح با بیزانس را آغاز کرد. او با امپراتور بیزانس «هراکلیوس» توافق کرد تا به جنگ‌های فرسایشی پایان دهد. وی طی نامه‌ای به سردار خود «شهربراز» فرمان داد تا سرزمین‌های اشغالی را تخلیه و خاک بیزانس را نیز ترک کرده و به همراه نیروهایش به کشور بازگردد. اما  شهربراز که فتوحات ارزنده خود را بی‌ثمر می‌دید از فرمان شیرویه سرپیچی کرد. علاوه بر صلح، شیرویه سعی کرد با کاهش مالیات‌ها و عفو زندانیان، رضایت عمومی را جلب کند. وی همچنین وعده اصلاحات گسترده‌ای در ساختار حکومتی داد. با این حال، مدت کوتاه حکومتش مانع از اجرای اصلاحات عمده شد.

قتل عام اعضای خاندان سلطنتی ساسانی

پس از برکناری و قتل خسرو پرویز توسط شیرویه در سال ۶۲۸ میلادی، او با شرایط بحرانی در داخل و خارج از امپراتوری مواجه بود. در داخل، اشراف و فرماندهان نظامی که از سیاست‌های خسرو پرویز ناراضی بودند، به حمایت از شیرویه پرداختند، اما همچنان نگرانی از ظهور رقبا در خاندان سلطنتی وجود داشت. در خارج، امپراتوری بیزانس که سال‌ها با ساسانیان در جنگ بود، پس از صلح، تهدید فوری برای شیرویه به حساب نمی‌آمد، اما اوضاع بی‌ثبات داخلی، فرصتی برای دشمنان خارجی ایجاد می‌کرد.


بیشتر بخوانید: هرمز چهارم ساسانی کیست و دوران سلطنتش چگونه بود؟


شیرویه، برای پیشگیری از شورش یا رقابت‌های درونی، تصمیم گرفت همه افرادی را که می‌توانستند به سلطنت او تهدیدی ایجاد کنند، از میان بردارد. از این رو این تصمیم وحشاناک را گرفت و دستور قتل حدود ۱۵ تا ۱۸ نفر از برادران و برادرزادگان خود را صادر کرد. 

مرگ شیرویه

شیرویه تنها چند ماه پس از به دست گرفتن قدرت، در سنین جوانی درگذشت. دلایل مرگ او به‌طور قطعی مشخص نیست، اما برخی منابع تاریخی از بیماری طاعون به‌عنوان علت مرگ او یاد کرده‌اند. مرگ ناگهانی شیرویه یکی از نقاط عطف تاریخ ساسانیان است که تأثیرات عمیقی بر سرنوشت این امپراتوری گذاشت. چه او بر اثر بیماری طاعون درگذشته باشد و چه قربانی توطئه‌ای داخلی شده باشد، نتیجه آن برای امپراتوری ساسانی یکسان بود: ضعف سیاسی، بی‌ثباتی داخلی و از دست دادن فرصت برای احیای قدرت. این رویداد نه‌تنها پایان سلطنت کوتاه‌مدت شیرویه را رقم زد، بلکه گامی دیگر در مسیر سقوط امپراتوری ساسانی به شمار می‌رود.

ارسال نظر