اقتصاد۲۴- هدی کاشانیان: پیروز یکم یکی از شاهنشاهان ساسانی بود که پس از یک دوره نزاع داخلی، بر تخت سلطنت ایران نشست. او فرزند یزدگرد دوم و برادر هرمز سوم بود. دوران پادشاهی پیروز یکم به دلیل درگیریهای مداوم با اقوام هپتالیان (اقوام آسیای مرکزی) و چالشهای اقتصادی و سیاسی داخلی، یکی از پرتلاطمترین دورههای تاریخ ساسانی به شمار میرود.
پیروز یکم فرزند یزدگرد دوم، پادشاهی بود که بهدلیل تلاشهایش برای مقابله با رومیان و حفظ یکپارچگی امپراتوری شناخته میشود. پیروز در دوران جوانی، تحت آموزشهای سخت نظامی و سیاسی قرار گرفت و بهعنوان یکی از شاهزادگان برجسته، آماده ایفای نقش در حکومت بود.
پس از مرگ یزدگرد دوم در سال ۴۵۷ میلادی، میان دو پسرش، پیروز و هرمز سوم، بر سر جانشینی اختلاف افتاد. هرمز سوم بهعنوان شاهنشاه تاجگذاری کرد، اما پیروز با حمایت اشراف و فرماندهان نظامی توانست برادر خود را شکست داده و در سال ۴۵۹ میلادی تاج و تخت را به دست آورد. این پیروزی نشاندهنده قدرت و نفوذ پیروز در میان نخبگان نظامی و اشراف بود.
به استناد منابع تاریخی، «یزدگرد» در هنگام مرگ، فرزندش «هرمزد» را به جانشینی خود برگزید. اما «پیروز» فرزند دیگر وی، حاضر به پذیرش جانشینی برادر نشد و پادشاهی ایران را حق خود دانست. در پی دستیابی به این جایگاه، با درخواست کمک از «هپتالیان»، بر هرمزد شورید و خود بر اریکه قدرت تکیه زد. اغلب منابع تاریخی در تصاحب حاکمیت هرمزد توسط پیروز، اتفاق نظر دارند.
پیروز یکم ساسانی سرگذشت شگفتی دارد. در زمان این شاه خشکسالی بزرگی در ایران روی داد که هفت سال به درازا انجامید ولی پیروز کشور را خوب رهبری کرد. وی مالیاتها را کاهش داد، خورد و خوراک از بیرون از کشور برای ایرانیان فراهم ساخت و فرمان داد که دارندگان به ناداران یاری رسانند. جشن آبریزگان در این زمان برپا شد و به یادگار بارانهایی بود که آمد. در این زمان هپتالیان برای پیروز دردسرساز شده بودند و با تاخت و تاز به بخشهایی از ایران آسایش او را گرفته بودند. پیروز پس از رَستن از خشکسالی، راهی شرق ایران شد تا با هیتالیان بجنگد ولی بهرهمندی نداشت.
بنابر کتب تاریخی ایرانی، پادشاه هپتالیان که تعدادی از تاریخ دانان او را «آخ شنواز» و برخی «خانواز» نامیدهاند به آشتی کردن همداستان شد بدین پیمان که شاه ایران دختر خود را به او بدهد. پیروز پذیرفت ولی به جای دختر خود کنیزکی برای او فرستاد.
بیشتر بخوانید: پوران دخت ساسانی اولین پادشاه زن کیست و چگونه بر تخت شاهی نشست؟
خشنواز از این نیرنگ آگاهی پیدا کرد و از شاه ایران خواست که شماری از بزرگان ایرانی برای آموزش سربازان و یاریرسانی در جنگی که در پیش دارد، بفرستد. پیروز پذیرفت و ۳۰۰ تن از بزرگان فرستاد. خشنواز تعدادی را کشت و بقیه را زخم زد و نزد پیروز پس فرستاد و پیغام داد که این کار در پاسخ نیرنگی است که شاه ایران نموده است. این بود که جنگ دوم پیروز با هپتالیان آغاز کرد. این بار پیروز از سوی گرگان بر آنان تاخت، اما باز هم بهرهمندی نداشت.
به گزارش اقتصاد۲۴ هپتالیان بعد از مدتی به پیروز یکم خیانت کرد و بلخ را فتح کرد. این مسئله، آغازگر جنگ میان ساسانیان و هپتالیان گردید. با این حال، این جنگ برای دولت تیسفون فاجعهبار بود. پس از دو نبرد، پیروز در سالهای ۴۶۹ و ۴۷۵ به سختی از هپتالیان شکست خورد و حتی خود او نیز اسیر آنان شد. او مدتی بعد با پرداخت خراجی به هپتالیان آزاد شد. گفته شده که رومیان در پرداخت خسارت به هپتالیان به او یاری رساندند. مدت کوتاهی پس از این جنگ، درحالی که هنوز آثار قحطی در ایران دیده میشد، هپتالیان از شمال به ایران حملهور شدند. پیروز به همراه واختانگ یکم، شاه گرجستان یکی از دستنشاندگانش، به سرزمینهای تحت کنترل هپتالیان یورش برد که این مسئله آنان را مجبور کرد تا از خاک ایران عقب نشینی کنند. با این حال، باز هم اوضاع برای او پیش نرفت و باز هم در یک نبرد خونین در برابر ارتش هپتالی شکست خورد. شاهنشاه مجبور شد تا دخترش و پسرش کواد (قباد) و موبد موبدان را بهعنوان گروگان به دربار هپتالیان بفرستد.
مرگ پیروز یکم در جنگ با هپتالیان، یکی از حوادث تلخ و مهم تاریخ ساسانیان بود. این حادثه در حدود سال ۴۸۴ میلادی و در پی یک سری نبردهای ناتمام میان ساسانیان و هپتالیان رخ داد. او پس از شکست در نبرد، پیروز توسط هپتالیان اسیر شد و او را به نزد فرمانده هپتالی آوردند. پیروز یکم در اسارت هپتالیان به شدت تحقیر شد. این اسارت به مدت طولانی ادامه نداشت و شرایط سخت اسارت، وضعیت جسمانی او را به شدت تضعیف کرد و او در شرایط دشوار اسارت جان خود را از دست داد. برخی منابع تاریخی میگویند که او در اثر بیماری، فشار روانی و شرایط نامساعد در اسارت هپتالیان مرد و دیگر منابع به این اشاره میکنند که مرگ او ممکن است در نتیجه ضربات فیزیکی یا سوءتغذیه ناشی از اسارت باشد.