گزارش گاردین از مجموعه عکس یک ایرانی درباره بانوان طرفدار فوتبال +عکس
نشریه «گاردین» مجموعه عکس «گریه کردن برای آزادی» از فروغ علایی درباره ورود بانوان ایرانی به ورزشگاه های فوتبال را منتشر کرده است.
اقتصاد24 - برای نزدیک به ۴ دهه است که بانوان ایرانی از دیدن مسابقات فوتبال در ورزشگاهها محروم شدهاند. فروغ علایی، عکاسی که برنده جایزه معتبر «ورلد پرس فوتو» در بخش ورزش برای مجموعه «گریه کردن برای آزادی» شده، به داستان «زینب» یکی از اولین دخترانی که خودش را با پوشش مردانه به ورزشگاه میرساند، میپردازد.
زینب حدود ۱۵ ساعت در راه است تا با قطار از اهواز به تهران برسد تا بازی پرسپولیس، تیم موردعلاقهاش را تماشا کند. از انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) زنان از حضور در ورزشگاههای برای تماشای مسابقات فوتبال محروم شدهاند. با وجود این ممنوعیت، بانوان طرفدار فوتبال هرگز تسلیم نشدهاند و تلاش کردهاند به روشهای مختلف وارد ورزشگاه شوند، از جمله پنهان کردن خودشان به شکل مردان. اگرچه در معرض خطر دستگیری قرار میگیرند، اما اشتیاق آنها به فوتبال و همچنین عزم آنها برای مبارزه برای حقوقشان باعث شده به کارشان ادامه دهند.
در طول سفر جانی اینفانتینو رئیس فیفا در سال ۲۰۱۸ به ایران، ۳۵ زن برای اینکه تلاش میکردند برای دیدار پرسپولیس و استقلال وارد ورزشگاه شوند، دستگیر شدند. رئیس فیفا پس از این اتفاق فشار بر مسئولان ایرانی را افزایش داد تا ممنوعیت حضور بانوان در ورزشگاه را لغو کنند. فروغ علایی، بانوی عکاسی که داستان زینب را پوشش داده، میگوید: «یادم میآید برای اولین باری که برای این پروژه عکس گرفتم وقتی بود که تیم ملی فوتبال ایران برای پنجمین مرتبه به جامجهانی صعود کرده بود. آن شب هواداران فوتبال ایران در خیابانها برای جشن گرفتن، جمع شده بودند.»
علایی ادامه میدهد: «در مقایسه با دیدگاه بیرونی جامعه ایران که زنان غیرفعال هستند و در امور اجتماعی شرکت نمیکنند، تعداد زیادی از مادران و دختران در خیابانها حضور داشتند. آنها تمام شب میرقصیدند و جشن میگرفتند. من خیلی در مورد زنانی که مایل به رفتن به ورزشگاهها هستند و میخواهند فوتبال را از نزدیک تماشا کنند، شنیده بودم. اما آن شب یک جرقه برای من بود. بعد از اینکه تمام آن زنها را در خیابان دیدم، متوجه شدم این مسئله یک نگرانی برای بسیاری از زنان است و به تعداد کمی از دیوانه فوتبالها محدود نمیشود.»
فروغ علایی میگوید این ممنوعیت که برای بسیاری از زنان ایرانی اهمیت دارد، در طول جامجهانی ۲۰۱۸ در ورزشگاههای بینالمللی مشخص شد و ادامه میدهد: «دومین رویداد زمانی بود که کافهها در تهران مجاز به نمایش مسابقات جامجهانی از طریق تلویزیون شدند. بنابراین زنان هم میتوانستند مسابقات را در مکانهای عمومی در کنار مردان تماشا کنند. حتی این آزادی کوچک موجب شادی را به جامعه زنان شد. آخرین چیزی که برای من جذاب بود، زمانی بود که دولت اجازه داد خانوادهها در ورزشگاه آزادی از طریق یک صفحه نمایش بزرگ بازی تیم ملی ایران را ببینند. من با بسیاری از زنان آنجا مصاحبه کردم. آنها از طبقات مختلف اجتماعی بودند و چند نفر از شهرهای دیگر به تهران آمده بودند.
یکی از آنها به من گفت از اینکه فضای داخلی یک ورزشگاه را پیش از مرگ میبیند خیلی خوشحال است. دیگری دراز کشیدن روی زمین وقتی بازی تمام میشود بد و او میگفت میخواهد زمین را احساس کند، شاید این آخرین بار باشد. نکته جالب این بود که برخی از آنها طرفداران بزرگِ فوتبال نبودند، آنها فقط آمده بودند و میگفتند شاید ورود به ورزشگاه یک بار در زندگیشان رخ بدهد.»
دولت ایران پس از ۴۰ سال این کار را انجام داد تا نشان دهد مایل به مصالحه است و شروع کردن به اجازه دادن برای ورود زنان به ورزشگاه در برخی بازیهای ورزشگاه آزادی. فروغ علایی (درباره حضور بانوان در دیدار پرسپولیس و کاشیما آنتلرز در فینال لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۱۸) ادامه داد: «پس از چند ساعت انتظار برای رفتن به ورزشگاه آزادی، در نهایت مسئولان درها را باز کردند. تقریباً همه ما از خوشحالی در آن لحظههای شگفتانگیز گریه میکردیم. اشتیاق هواداران را احساس میکردم و میتوانستم در صورتشان ببینم. آن لحظهای بود که من تصمیم گرفتم داستانم را "گریه کردن برای آزادی" بنامم.»
علایی در ادامه درباره داستان آشناییاش با زینب بیان میکند: «زنان برای برداشتن ممنوعیت متوقف نشدهاند. از طریق این پروژه من با یکی از شجاعترین طرفداران آشنا شدیم که نه تنها به شکل مرد وارد ورزشگاه شد بلکه صدایی برای حقوق زنان شد. آنها برای نابرابری مبارزه میکنند و ریسک دستیگر شدن را به جان میخرند. من با یکی از دختران به اسم زینب ملاقات کردم، کسی که حالا دوستصمیمیام شده است. وقتی او را شناختم اعتقادات و شور و هیجان او نسبت به فوتبال و حقوق زنان من را تحتتأثیر قرار داد. من تصمیم گرفتم با زینب به ورزشگاه بروم تا پروژهام را کامل کنم. من حتی فکر نکردم ممکن است چه ریسکی را متحمل شود، اما بعد از اینکه متوجه تلاشهای آنها شدم احساس کردم باید صدایم را بالاتر ببرم. بنابراین این مرتبه هردوی ما با پوشش مردان وارد ورزشگاه شدیم. یادم میآید زمانی که از گیت عبور کردیم و وارد ورزشگاه شدیم برای ۱۰ دقیقه نمیتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم. این خیلی تحقیرآمیز بود، وقتی چهرهات را عوض میکنی. ابتدا برای مردان اطرافمان عجیب به نظر میرسیدیم و یکی از آنها هم به من زل زده بود. اما بعد از اینکه متوجه شدند ما مرد نیستیم، حمایت زیادی کردند. پس از آن میتوانستیم از مسابقه لذت ببریم.»