اقتصاد۲۴- محور اصلی دیپلماسی هستهای تازه ایران و آمریکا، پذیرش متقابل مفهوم ابهام هستهای است. به نوشته نشنال اینترست این تحول محتاطانه در روابط ایالات متحده و ایران مبتنی بر منافع دو جانبه تهران و واشنگتن برای حفظ ابهام حاکم در باب توانایی هستهای ایران است.
نشنال اینترست نوشت، جو بایدن زمانی که در برابر یک میکروفون روشن به ناگهان در پاسخ به سوالی درباره تلاش برای احیای برنامه جامع اقدام مشترک پاسخ داد که برجام مرده است رازی را فاش نکرد. به ادعای این نشریه نسبت به زمانی که تلاش دیپلماتیک برای احیای برنامه هستهای ایران در سال ۲۰۱۵ کلید خورد، همه چیز تغییر کرده و شاید هم بدتر شده است. اکنون تهران میتواند اورانیومی با غنای بالا تولید کرده و از آستانه گریز هستهای عبور کند. به همین دلیل تلاشهای بینالمللی برای یافتن فرمول تازهای که به بحران حاکم پایان دهد، افزایش یافته است.
امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه ماه نوامبر از تعریف یک چارچوب جدید گفته بود؛ چارچوبی که به ادعای این نشریه به واسطه هراس از پایان توافق هستهای با ایران در حال طراحی است. برجام بر مدار این فرض تعریف شده بود که ایران با محدودیتهای اعمالی بر برنامه غنیسازی اورانیوم خود موافقت خواهد کرد، موافقتی که گریز هستهای تهران را حداقل به مدت یک سال به تاخیر میانداخت و ایالات متحده نیز در ازای آن قرار بود تا ممنوعیتهای تعریف شده بر سرمایه گذاری غرب در بازارهای ایران را بردارد.
اما ایران همیشه این معامله را معاملهای نابرابر و تحمیلی قلمداد میکرد که هدف آن به نتیجه رسیدن تلاشهای مستمر واشنگتن برای تضعیف انقلاب ایران است. این وضعیت زمانی بدتر شد که ایالات متحده نشان داد که به تشدید تحریمهای اقتصادی در قالب سیاست فشارحداکثری علیه تهران متمایل است.
بیشتر بخوانید: چرا هیچکس مرگ برجام را گردن نمیگیرد؟
انکار برجام توسط دولت ترامپ موجب فروپاشی توافق هستهای شد و بایدن نتوانست برای احیای آن گامی بردارد. با این همه دلایلی وجود دارد که بر مبنای آن میتوانیم باور کنیم که برجام فرصتی برای ایجاد توافق پسابرجام میان تهران و واشنگتن ایجاد کرده که ممکن است ماندگارتر و موثرتر از برنامه اقدام جامع مشترک در حال مرگ و پایان دادن به نگرانیهای واشنگتن (نه اسرائیل) باشد.
بنا به گزارش اکوایران، محور اصلی دیپلماسی هستهای تازه ایران و آمریکا، پذیرش متقابل مفهوم «ابهام هستهای» است. به نوشته نشنال اینترست این تحول محتاطانه در روابط ایالات متحده و ایران مبتنی بر منافع دو جانبه تهران و واشنگتن برای حفظ ابهام حاکم در باب توانایی هستهای ایران است.
این موضع در تضاد مستقیم با اهداف کلیدی در قلب برجام قرار دارد؛ اهدافی، چون پیشگیری، جلوگیری و نظارت تهاجمی بر گسترش ظرفیت غنی سازی هستهای ایران.
دکترین ابهام هستهای جایگاهی اساسی در دیپلماسی هستهای دارد. دکترین ایالات متحده و روسیه براساس قابلیت هستهای آشکارا و تخریب هستهای متقابل تعریف شده بود. در مقابل آنگونه که این نشریه مدعی است ابهام هستهای که توسط اسرائیل و حالا توسط ایران انجام میشود، موضوع غنی سازی اورانیوم را که در مرکز برجام قرار داشت را نادیده میگیرد و در عوض بر تصمیم عامدانه مبنی بر عدم اعلام قابلیت تسلیحات هستهای خواه تسلیحات بازدارنده و خواه سلاح معمول تمرکز میکند (این ادعا در حالی مطرح شده که ایران بارها اعلام کرده که قصد دستیابی به سلاح هستهای را نداشته و ندارد).
به ادعای نشنال اینترست سیاست عدم اطمینان در باب قابلیتهای برنامه هستهای ایران به فشار ناخواسته جامعه بین الملل برای خلع سلاح کمک میکند در مقابل ادغام تسلیحات هستهای در دکترین نظامی میتواند عاملی محرک باشد. به ادعای نشنال اینترست پارامترهای این معامله بزرگ جدید میان تهران و واشنگتن برای اولین بار در تابستان گذشته نمود پیدا کرد. جای تعجب نیست که عناصر کلیدی اش در چارچوب تعهدات ایالات متحده به اسرائیل اعلام شد.
بیانیه مشترک اتحاد استراتژیک آمریکا و اسرائیل که ۱۴ ژوئیه ۲۰۲۲ رسانهای شد بر تعهد دیرینه ایالات متحده به امنیت اسرائیل بالاخص حفظ برتری نظامی کیفی آن تاکید میکند. به ادعای این نشریه تا مادامی که واشنگتن برتری متعارف اسرائیل بر همسایگان خود را حفظ کند، تل آویو قادر است زرادخانه هستهای خود در زیر زمین را نگاه دارد، این یعنی ابهام اعلام نشده و مستقر نشده. اما این بیانیه با توجه به سیاستهای جدید پس از برجام در ارتباط با ایران واشنگتن، تعهد عمومی غیر عادی صریح و شاید بی سابقه ایالات متحده؛ تعهدی که در چارچوبش بر استفاده از تمام عناصر قدرت ملی برای جلوگیری از گریز هستهای ایران را اشکار میکند.
بیشتر بخوانید: تلاشهای ایران برای احیای دوباره مذاکرات برجام در اوج تنش با غرب
عبارات و ادبیاتی که ایالات متحده برای توصیف این سیاست بدان متوسل شده، قابل تامل است. توافق آمریکا و اسرائیل، توافق هشدار دهنده به ایران قلمداد نمیشود بلکه آنگونه که نشنال اینترست مدعی است هشداری قلمداد میشود مبنی بر آن که در صورت خواست ایران برای گریز هستهای ایالات متحده از همه عناصر قدرت ملی اش استفاده خواهد کرد.
این تمایز با اهمیت است از یک طرف علاوه بر دعوت از ایران برای اتخاذ سیاست ابهام هستهای مبنی بر عدم دستیابی و استقرار به عنوان راهی برای جلوگیری از حمله پیشگیرانه ادعایی هستهای قلمداد میشود. به دنبال اعلامیه امریکا، کمال خزازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی گفت که ایران حقیقتا توانایی تولید سلاح هستهای را دارد، اما برای ساخت آن تصمیمی نگرفته است. خزازی به شبکه الجزیره گفت که در عرض چند روز توانستیم اورانیوم را به میزان ۶۰ درصد غنی کنیم، پس به راحتی قادر خواهیم بود تا غنای آن را به ۹۰ درصد برسانیم، ایران امکانات فنی برای تولید بمب هستهای را دارد، اما در این باره هیچ تصمیم اتخاذ نشده است.
امیر عبداللهیان، وزیر خارجه ایران نیز بارها تاکید کرده که پنجره برای دستیابی به توافق از جانب جمهوری اسلامی ایران همیشه بازنخواهد ماند. او در ادامه گفت که اگر کشورهای غربی بخواهند به رفتارهای ریاکارانه و مداخله جویانه شان ادامه دهند ما در مسیرطرح دیگری حرکت خواهیم کرد. به ادعای نشنال اینترست این طرح دیگر -چارچوب جدید مکرون- میتواند براساس ابهام هستهای باشد.
نشنال اینترست مدعی است که عصر جدید هستهای که امروز در واشنگتن و تهران (نه لزوما اسرائیل) در حال ظهور است، دو مفهوم را در قلب برجام رو به مرگ رد میکند. ابهام به جای وضوح، نیتها به جای قابلیت ها.
دو متغیری که در قلب عصر ثبات استراتژیک قرار دارند که اکنون به شکل ازمایشی توسط واشنگتن و تهران ارائه میشود. با این حال برخلاف شکوفایی روابط واشنگتن با اسرائیل به دنبال تفاهمهای هستهای دو بازیگر در ۱۹۶۰، روابط تهران و واشنگتن در پی این نزدیکی هستهای (ادعایی) در حال ظهور قرار است همچنان منجمد بماند.
وقتی موضوعی زیاد کش بیاد و تمام نشود یعنی ان موضوع بر اساس دروغ و نیرنگ استوار است.
10 سال مذاکرات برجام شما را به شک نینداخته که برجام یک بازی سیاسی برای سر کار گذاشتن ملتهاست.
ایامتوجه نشده اید که برجام ادامه پروژه جنگ سرد برای باوردهی سلاح هسته ایست تا ملتها همواره در ترس و وحشت زندگی کنند تا راحت تر به بردگی گرفته شوند.
ایا شما واقعا انتظار دارید که با برجام مشکلی حل شود.
اساس برجام بر دروغ بزرگی به نام سلاح هسته ایست.
متاسفانه خیلی ازافراد بی میل یا ناتوان در روبرو شدن با حقیقتند و اسیر افکار تحمیلی ، متعصبانه و موروثی خود هستند و گاه چنان در وجود خود زندانی می شوند که فرصت و مجال هیچ فکر و اندیشه جدیدی را پیدا نمی کنند.
حتی در میان روزنامه نگاران و مدیران سایتهای اینترنتی نیز این موضوع عینیت داشته و نه تنها همکاری نمی کنند بلکه رفتار خوبی نیز ندارند و در مواردی اجازه ورود به سایت را نمی دهند و شاید هم اینها همان رسانه های وابسته به ساختار قدرت هستند که مستقل و ازاد نیستند و انچه که قدرتمندان به انها دیکته می کنند را منتشر می کنند.
چراغ هدایت جامعه ، باورهاست. و تا دروغهایی مثل سلاح هسته ای ، سلاح نوترونی ، هارپ و چنین چرندیاتی در باورهاست ، همواره سایه جنگ و قحطی و گرسنگی بالای سر بشریت است و دنیا روی ارامش را نخواهد دید.