اقتصاد۲۴-میدان گازی الدوره که در ایران آرش نامگذاری شده است آنطور که تخمین زده میشود، ذخیرهای بیش از یک هزار میلیارد فوت مکعب گاز طبیعی و ۳۱۰ میلیون بشکه نفت خام دارد. شرکتهای ملی نفت کویت و آرامکوی عربستان در سال ۱۳۹۴ با هدف توسعه میدان آرش کنسرسیوم «کیجیاو» را تاسیس کردند و حتی در شهریور همان سال برای توسعه این میدان مشترک، حفاری یک حلقه چاه اکتشافی را آغاز کردند. میدان آرش در ناحیه شمال غرب خلیج فارس، غرب - شمالغرب میدان سروش، میدان اسفندیار و جنوب - جنوبغرب میدان ابوذر و میدان نوروز قرار دارد.
بر اساس اطلاعات لرزهنگاری میدان آرش بخشی از دماغه شمالی میدان نفتی - گازی است و در این منطقه از سال ۱۹۶۰ میلادی بین کویت، عربستان و ایران مرتبط با تعیین حدود و خطوط مرزی گفتگو برقرار بوده، ولی به نتیجه مطلوب نرسیده است. شرکت ملی نفت ایران درسال ۱۳۷۹ (سال ۲۰۰۰ میلادی) سرمایهگذاری کرد و چاه اکتشافی آرش شماره یک را حفاری و ذخائر گاز طبیعی و وجود نفت خام در مخزن میدان آرش را اثبات کرد. در آن زمان به دلایل اقتصادی که هزینه تولید بالا بود و نیز اعتراض کویت و ملاحظات سیاسی، عملیات شرکت ملی نفت ایران متوقف شد.
درسال ۱۳۷۹ مقامات وقت کویت برای مذاکره و همکاری با شرکت ملی نفت ایران به تهران آمدند. اما متاسفانه به دلایلی که معلوم نیست تلاشهای مسئولان وقت وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران برای دست یافتن به یک توافق برد- برد با کویت ناکام ماند. موضوع تا این اواخر هم پیگیری نشده بود، تا اینکه خبر توافق اخیر کویت و عربستان موجب مطرح شدن دوباره موضوع شد. این نکته را هم باید مورد توجه قرار داد که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی دولتهای وقت موضوع اختلافات مرزی را با عربستان، قطر، امارات متحده عربی و عراق (مشهور به موافقتنامه الجزایر) را از طریق مذاکره حل و فصل کرده بودند. اما درباره اختلافات مرزی با کویت باید به سوابق در وزارت امور خارجه رجوع کرد و معلوم شود که چرا توافقی تاکنون نشده است.
اتفاقات اخیر پیرامون میدان گازی آرش، فرصتی برای طرح دیپلماسی انرژی است. روسیه حدود روزی چهار و نیم میلیون بشکه نفت خام صادر میکند و جایگزین کردن بخش عمده این حجم از نفت خام در بازار کار مشکلی نیست. اما، مشکل اصلی اروپا گاز است.
بیشتر بخوانید:میدان گازی آرش در گردنه اختلاف مرزی ایران، عربستان و کویت
در همین حال ایران به عنوان دومین کشور دارنده ذخایر گاز دنیا میتواند نقش مهمی در این بازی ایفا کند. به عبارت دیگر، گاز یکی از برگهای بنده ایران در تحولات بینالمللی است. گاز از یک منبع انرژی ساده در حال تبدیل شدن به یک منبع اصلی انرژی است و به همین دلیل اهمیت استراتژیک آن مدام در حال افزایش است؛ یعنی همان اتفاقی که برای نفت در دهههای اخیر افتاد و بهعنوان مهمترین کالای استراتژیک مورد توجه قرار گرفت به طوری که کشورهای زیادی سیاستهای خارجی خود را بر اساس مسائل مربوط به نفت طراحی میکردند. در این زمینه سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) ایجاد شد که درباره سیاستهای نفت مذاکره و تصمیمگیری میکند و بر تحولات سیاسی و استراتژیک اثر میگذارد.
اکنون این اتفاق برای گاز در حال شکلگیری است. به طوری که رقابتهای ژئوپلیتیک و استراتژیک بین بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان گاز در جهان بر اساس رقابتهای ویژه و سیاستهای خاص صورت میگیرد و به همین دلیل گاز اهمیت ویژهای پیدا میکند.
ایران دارای موقعیتی است که از نظر ذخایر گاز و موقعیت جغرافیایی اگر وارد بازار شود بازی موجود را تغییر میدهد. امکانات و تجربه شرکت ملی نفت ایران در بازارهای بینالمللی چنان خواهد بود که نقش بزرگی در سطح جهانی هم در اروپا و هم شرق آسیا بخصوص در هند، چین و پاکستان ایفا کند. صادرات LNG مانند فروش نفت خام بهصورت تک محمولهای است که در دشوارترین شرایط تحریمی، کشور موفق به انجام آن شده است. LNG هم انعطافی شبیه نفت خام دارد که گاز به صورت مایع و روی کشتی به مقاصد صادراتی فرستاده میشود. در حال حاضر وضعیت کشور بهگونهای است که ممکن است احداث خط لوله برای صادرات گاز با موانع سیاسی و ژئوپلتیک روبهرو شود. همچنین پس از جنگ اوکراین چهره تجارت انرژی کاملا تغییر کرده است. به همین دلیل توسعه LNG باید در اولویت قرار گیرد؛ چرا که LNG میزان انعطاف ایران برای صادرات و بازاریابی را بیشتر خواهد کرد.
جذب سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی برای احیای طرحهای LNG که پیش از دور اول تحریمها در دهه هشتاد شمسی طراحی شده بود میتواند یک شروع برای ایران در بازار گاز باشد. با توجه به تکنولوژی LNG که عمدتا غربی است، امکان استفاده از چارچوب قراردادهای بیع متقابل در این زمینه وجود دارد. به عبارت دیگر سرمایهگذار، منابع مالی، دانش فنی و فناوری لازم برای اجرای طرح را تامین میکند و پس از راهاندازی طرح از محل عواید آن، اصل و فرع سرمایهگذاری خود را دریافت خواهد کرد.
یکی از محورهایی که انتفاع اقتصادی ایران در مذاکرات با غرب را تضمین خواهد کرد، مجوزهای خاص تحریمی برای مشارکت و سرمایهگذاری شرکتهای بینالمللی در طرحهای LNG ایران است. این مهم به شرطی محقق خواهد شد که در کنار تیم سیاسی و حقوقی هیات مذاکره کننده، یک تیم فنی – اقتصادی مسلط به شرایط بازارهای بینالمللی وجود داشته باشد تا بتواند امتیازهای اخذ شده احتمالی را به دستاورد اقتصادی تبدیل کند.