اقتصاد24 - تجربه نشان داده که هیچگاه تحریمکننده نتوانسته صددرصد کالایی را تحریم کند. ما دچار یک نقص در آگاهی هستیم؛ بلندگوها یا از عدم تاثیر تحریمها میگویند یا تاثیر فلجکننده آن. در صورتی که این نگرش صحیح نیست و هر کالایی حتی در شرایط تحریمی قابل فروش است. اما این سوال مطرح است که آیا ترکیب صادراتی ما درست است؟ حدود ۵۰ درصد از آمارهای صادرات غیرنفتی کشور را محصولات پتروشیمی، گاز و میعانات گازی تشکیل میدهد، به کلامی دیگر این بخش از صادرات غیرنفتی به حوزه نفتی وابسته است.
در ۵۰ درصد مابقی بخش عمدهای را مواد معدنی خام و فرآوردههای آن مانند فولاد تشکیل میدهند. به کلامی دیگر در ایران صنایعی در صادرات موفق هستند که از انرژی ارزان استفاده میکنند و عملا انرژی صادر میکنند. در بخش کالای مصرفی سبد صادراتی ما به شدت ضعیف است و به جرات میتوان گفت کالاهایی که باید با ارزش افزوده بالا تولید و صادر شود تنها ۲۰درصد از کل صادرات غیرنفتی را تشکیل میدهد که عموما کشورهای همسایه همچون عراق و افغانستان میزبان آن هستند.
این ضعف به سبد صادراتی برنمیگردد و بسترهای تولید در کشور را زیر سوال میبرد. در روزهایی که دلار سه هزار تومان بود بسیاری میگفتند که اگر نرخ ارز به پنج هزار تومان برسد صادرات ایران جهش خواهد داشت اما امروز با دلار حدود ۱۴ هزار تومانی شکوفایی صادرات رقم نخورد که هیچ، با ریزش میزان صادرات هم روبهرو شدیم. نقص اقتصاد کشور در تولید است. کالاهای تولیدی ما به طور عموم به لحاظ کیفیت و قیمت قابلیت رقابت در بازارهای جهانی را ندارد و این ضعف تنها در شرایط تحریمی نمود پیدا کرده است اگرنه در شرایط عادی هم یکی از معضلات اقتصاد کشور است.
از طرفی تولید کشور به واردات وابسته است به گونهای که با ایجاد کوچکترین مشکل در امر واردات یا نوسانات ارزی، تولید در ایران بیش از آنچه که بود گران میشود، البته از این نکته که تولید به معنای واقعی کلمه وجود ندارد و صرفا به مونتاژ میپردازیم هم نمیتوان گذشت. تولید در ایران بسیار گران است و اقتصادی که زمینه افزایش تولید را فراهم نکند در شرایط عادی هم شکوفا نخواهد بود چه برسد به شرایط تحریمی. تجدیدنظر در برنامههای تولید یکی از الزامات اقتصاد است که باید مورد بررسی و بازنگری قرار گیرد چراکه ما هیچ کالای مصرفی که قابلیت رقابت در بازارهای جهانی را داشته باشد که در شرایط تحریمی بخشی از هزینهها را بر دوش آن بیندازیم نداریم. البته این موضوع در شرایط تحریمی مورد طرح نیست و باید در شرایط عادی به آن پرداخت.
در حال حاضر رفتار اقتصادی ما عموما عکسالعملی است و فارغ از هر گونه ابتکار عمل. مراکز و نهادهای پژوهشی باید به مطالعه بسترهای تولید بپردازند که در شرایط عادی بازتعریف و تعریف شوند. شرایط کنونی، شرایط بحران است و در شرایط بحران صرفا بقا مهم است. اما اگر زمینههای تولید در کشور مطالعه نشود و اشکالات و ضعفهای آن مورد بررسی قرار نگیرد، اقتصاد ایران ضعف در تولید را همیشه با خود خواهد داشت و شکوفایی اقتصادی در حد یک رویا خواهد ماند.