اقتصاد۲۴- حضور زنان دستفروش در خیابانهای شهر از اواخر دهه ۸۰ شروع شد. قبل از آن در بازارهای محلی برخی از شهرستانها، زنان محصولات خود را برای فروش میآوردند؛ این مساله در بازارهای شهرهای شمالی بیش از همه باب بود، اما دیدن زنان دستفروش در خیابان، کوچه و مترو برای خیلی از مردم عادی به نظر نمیرسید.
اما این پدیده اجتماعی هم که حاصل مشکلات اقتصادی و معیشتی بود، خیلی زود در باور جمعی مردم به امری عادی تبدیل شد و دیگر دیدن زنان دستفروش کسی را معذب نمیکرد. کم کم از اواسط دهه ۹۰ دیگر دستفروشی به یکی از شغلهای زنان تبدیل شد. به خصوص در مترو که حضور بیشمار زنان دستفروش گاهی شرایط را برای مسافران هم سخت میکرد.
البته مسئولان امر بارها و بارها تصمیم گرفتند با طرح و نقشههای مختلف با این مساله مقابله کنند اما در نهایت این زنان دستفروش بودند که بازی را به نفع خود تغییر دادند. حتی ایجاد غرفههای فروش در ایستگاههای مترو هم نتواست پاسخگوی نیاز آنها باشد.
زمانی مردم فقط به دیدن مردان دستفروش با سن و سال بالا که سیگار و چسب و فندک میفروختند عادت داشتند اما حالا دختران جوان هم به جرگه دستفروشان پیوستهاند. از فروش کتاب در پمپ بنزین گرفته تا دستفروشی در کنار خیابان و مترو.
پرویز براتی، جامعهشناس در این باره به تجارتنیوز میگوید: قطعا یکی از مهمترین عوامل روی آوردن زنان به دستفروشی مشکلات معیشتی و اقتصادی است. این مساله حتی بعد از همهگیری کرونا بسیار بیشتر شد و در مطالعات آماری که از سوی دانشجویان جامعهشناسی انجام گرفت مشخص شد میزان زنان دستفروش بعد از همهگیری کرونا به دلیل مشکلات معیشتی تقریبا بیش از دو برابر افزایش داشته است.
بیشتر بخوانید: دادههای جدید درباره وضعیت کودکان کار در ایران
او میافزاید: از یک سو میتوان به این پدیده بهعنوان بالا رفتن فرهنگ جامعه برای عدم تبعیض بین زنان و مردان نگاه کرد و از سوی دیگر وقتی هنوز حتی در مساله دستفروشی هم، برخورد قانونی با زنان بیشتر از مردان صورت میگیرد و این افراد بیشتر مورد آزار قرار میگیرند نشان از این دارد که ما هنوز هم گرفتار همان تبعیضهای همیشگی میان زنان و مردان هستیم.
این جامعهشناس میگوید: دستفروشی جزو مشاغل کاذب به شمار میرود اما وقتی جامعهای با این شدت از تورم و فقر دست به گریبان است نمیتوانیم انتظار داشته باشیم مردم معیشت خود را به خاطر قوانین تعطیل کنند. هر چه باشد به قول بسیاری از دستفروشها این کار بهتر از بالا رفتن از دیوار مردم است.
براتی در پاسخ به این سوال که تعداد زنان دستفروش میانسال به طرز قابل توجهی افزایش یافته و این نشاندهنده چه چیزی است، میگوید: این زنان هم کسانی هستند که بر اساس فرهنگ حاکم بر جامعه و خانواده اجازه و فرصت تحصیلات عالیه را نداشتند. خیلی زود ازدواج کردهاند و تبدیل به زنان خانهدار شدند. تا قبل از اینکه مشکلات اقتصادی این میزان فشار را به مردم تحمیل کند آنها از نقش مادری و همسری خود در خانه لذت میبردند اما از یک جایی به بعد دیگر فرمول کارکردن یک نفر و معیشت یک خانواده جواب نمیداد و به همین خاطر این زنان هم وارد بازار کار شدند.
او میافزاید: روی آوردن به دستفروشی دلایل بسیاری دارد اما زنان میانسالی که تنها خانهداری و فرزندداری را به خوبی یاد گرفتهاند و فرصت آموزش و تحصیل نداشتهاند حالا که مجبورند به معیشت خانواده کمک کنند، کار دیگری جز دستفروشی پیدا نمیکنند.
این جامعهشناس اظهار میدارد: نادیده گرفتن واقعیتهای جامعه باعث میشود، مردم بیش از پیش آسیب ببینند. وقتی مسئولان فقر موجود در جامعه را باور ندارند، وقتی به آمارهای ساختگی دلخوش میکنند، دیگر نمیتوان انتظار داشت که مشکلات حل و فصل شوند و به این ترتیب برخلاف آنچه همیشه سعی شده تا به خانواده ایرانی القا شود و آن ماندن زن در خانه و پرداختن به وظیفه همسرداری و فرزند آوری است، زنان مجبورند برای تامین معاش، دوشادوش مردان کار کنند.
براتی با اشاره به تصویب قانون جوانی جمعیت میگوید: از یک طرف قانون جوانی جمعیت به تصویب میرسد، زنان برای فرزندآوری تشویق میشوند ومشوق هایی هم در نظر گرفته میشود، اما مساله اینجاست که زیرساختهای مناسب برای اجرایی شدن این قوانین وجود ندارد. شما تا رفاه نسبی در جامعه ایجاد نکنید نمیتوانید انتظار داشته باشید اکثریت جامعه به فرزندآوری فکر کنند.
او میافزاید: از طرفی قانون جوانی جمعیت تصویب میکنیم و از طرف دیگر میبینیم که به دلیل شرایط حاکم بر جامعه، هر روز شمار زیادی از جوانان که پتانسیل فرزندآوری را دارند از کشور مهاجرت میکنند. وقتی دختران جوان برای تامین مخارج دانشگاه خود مجبورند در مترو دستفروشی کنند، وقتی زنان برای کمک به معیشت خانواده مجبورند پا به پای همسر خود در خارج از خانه کار کنند، رسیدن به رویای جوانی جمعیت با تصویب قانون و صدور ابلاغیه رویایی دستنیافتنی به نظر میرسد.