اقتصاد ۲۴- بدیهی است که نظام حکمرانی موجود سیستم حمل و نقل شهر تهران همانند بسیاری از کلان شهرهای کشور، یک نظام حکمرانی ناکارآمد است. بارزترین و قابل تاملترین مشخصهی نظام فعلی حمل و نقل، نحوه تخصیص منابع در آن است. عمدهترین مصرف منابع عمومی مربوط به تامین زیرساخت و سوخت ارزان است، که موجب ناکارآمدی نظام فعلی شده است.
در حال حاضر بسیاری از منابع دولتی (سوخت و زیرساخت ارزان و رایگان) صرف توسعه زیرساختهای حمل و نقل شخصی میشود؛ بنابراین عدم توانایی عموم افراد جامعه برای استفاده از یارانههای دولتی موجب ناعدالتی در جامعه میشود. در نظام فعلی از سویی منابع عمومی در عوض توسعه حمل و نقل همگانی به منظور تامین سوخت و زیرساخت ارزان مصرف میشود و از سوی دیگر حجم ترافیک خودروهای شخصی، کارآمدی حمل و نقلهای همگانی مختلط با حمل و نقل شخصی را میکاهند. همچنین در نظام حکمرانی فعلی حمل و نقل، افرادی که خودروی شخصی ندارند، فرصتهای اجتماعی و اقتصادی بسیاری را نیز از دست خواهند داد.
در نظام فعلی حمل و نقل شهری، خرید خودرو به عنوان یکی از اولویتهای اقتصادی خانوارها دیده میشود. دلیل اصلی آن نیز، ارائه سوخت و زیرساخت ارزان شهری (شبکه معابر، پل و تونل) توسط شهرداری در عوض تکمیل سیستم حمل و نقل همگانی است. لزوم خرید خودروی شخصی در خانوارهای تهرانی، علاوه بر تحمیل هزینههای اضافی به نهاد خانواده موجب ایجاد سبک زندگی ناصحیح در شهر و وارد شدن هزینههای سربار بسیار سنگین حاصل از افزایش بی رویه تعداد خودروهای شخصی بر جامعه خواهد شد.
تجربه کلانشهر تهران عدم تاثیر قابل توجه توسعه شبکه معابر در مدیریت حمل و نقل شهری را برای مسئولین ثابت کرده است. این تجربیات نشان میدهد که ترافیک معابر و تردد خودروی شخصی با گذشت زمان محدودی از احداث به وضعیت نامطلوبی خواهد رسید، زیرا توسعه شبکه معابر به جای توسعه حمل و نقل همگانی به معنی محوریت حمل و نقل شخصی بوده و مطلوبیت را در این شیوه افزایش میدهد؛ بنابراین افزایش استفاده از خودروی شخصی در شهرها را نیز به همراه خواهد داشت.
مصرف بالای سوخت، یارانههای غیرهدفمند و غیرمعقول واردات سوخت، تعداد بالای تصادفات فوتی و جرحی و سهم بالای هزینههای آن از تولید ناخالص داخلی، آثار سوء زیست محیطی شامل آلودگی هوا، آلودگی صوتی، آلودگی بصری، صدمات زیست محیطی، خسارات اجتماعی نظیر اتلاف وقت و آشفتگی روانی و سایر هزینههای تحمیلی از نظام نامطلوب حمل و نقل در شهر تهران است.
در صورت از دست دادن فرصت بازگشت به الگوی صحیح حمل و نقل، با گذشت زمان سه نوع هزینه ملی افزایش مییابد: هزینه فرصت از دست رفته، هزینه تغییر الگوی زندگی و هزینه تغییر زیرساختهای حمل و نقل.
در صورت از دست دادن فرصت زمان، هزینههایی به شهر و کشور وارد شده و منافعی از دست میروند. از طرفی بررسی تجربه کشورها نشان میدهد که در صورت شکل گیری الگوی ناصحیح حمل و نقل و با گذشت زمان، تغییر آن هزینههای بیشتری نیاز داشته و در برخی موارد امکان پذیر نیست. همچنین در شهری که زیرساختها و امکانات آن با محوریت حمل و نقل شخصی شکل گرفته است، تغییر به سمت محوریت حمل و نقل همگانی هزینههای بسیاری به دنبال خواهد داشت.
نظام فعلی حمل و نقل منابع خود را به منظور تامین زیرساخت و سوخت ارزان هزینه کرده و به طور مستقیم مردم را به خرید خودروی شخصی ترغیب مینماید. در صورت عدم تغییر نظام فعلی حمل و نقل شهری، چرخه باطل افزایش استفاده از خودروی شخصی و افزایش هزینههای جامعه هیچگاه متوقف نخواهد شد.
متاسفانه تاکنون راهکار اولیه و ابتدایی برای پاسخ به نیاز جابجایی شهروندان، توسعهی شبکه معابر (راه ها، تقاطعات غیرهمسطح، پل ها، تونلها و ...) بوده است. عواقب اجتماعی توسعه شبکه معابر و همچنین هزینه تخصیص زمین نیز در نظر گرفته نشده است. راهکارهایی، چون کاهش نیاز به سفر و کاهش طول و زمان آن، راهکاری "بدون متولی" و راهبردهایی، چون توسعه حمل و نقل همگانی در اولویتهای بعدی مسئولان بوده اند، که موجبات نظام حکمرانی حمل و نقل " ناکارآمد" را فراهم نموده است.
* کارشناس مسائل اقتصادی