اقتصاد۲۴-داشتن وسیله نقلیه برای خانوارها در دنیای امروز، از جنبههای مختلف دارای اهمیت است. یکی از اصلیترین دلایل، افزایش راحتی و سطح دسترسی به خدمات و امکانات است. با داشتن وسیله نقلیه شخصی، اعضای خانواده میتوانند بهراحتی به محل کار، مدرسه، مراکز خرید و خدمات بهداشتی دسترسی پیدا کنند، بدون آنکه وابسته به برنامههای حملونقل عمومی باشند. این موضوع بهویژه در مناطقی که سیستم حملونقل عمومی آن ضعیف یا ناکافی است، اهمیت بیشتری پیدا میکند. علاوه بر این، صرفهجویی در زمان یکی دیگر از مزایای مهم داشتن وسیله نقلیه است. وسایل نقلیه شخصی امکان برنامهریزی دقیقتر برای جابجاییها را فراهم میکنند، زیرا نیازی به انتظار برای اتوبوس یا تاکسی وجود ندارد.
از سوی دیگر، داشتن وسیله نقلیه به خانوارها انعطافپذیری بیشتری در برنامهریزی سفرها و فعالیتها میدهد. برای مثال، خانوادهها میتوانند بدون نگرانی از محدودیتهای زمانی و مکانی حملونقل عمومی، بهراحتی سفرهای کوتاه یا بلندمدت ترتیب دهند؛ بنابراین داشتن وسیله نقلیه میتواند در افزایش سفر و تفریحات خانوار نیز موثر باشد. در عین حال، داشتن وسیله نقلیه میتواند به افزایش امنیت خانوارها کمک کند. در مواقع اضطراری، مانند بیماری یا حوادث ناگهانی، دسترسی سریع به یک وسیله نقلیه میتواند تأثیر مهمی بر سلامت و رفاه اعضای خانواده داشته باشد. همچنین داشتن یک وسیله نقلیه میتواند منبع درآمدی برای شغلهای مختلف باشد.
با این حال، باید توجه داشت که هزینههای مرتبط با نگهداری و سوخت وسایل نقلیه میتواند برای برخی خانوادهها چالشبرانگیز باشد. علاوه بر این، تأثیرات زیستمحیطی ناشی از استفاده از خودروهای شخصی نیز یکی از موضوعات مهمی است که باید مدنظر قرار گیرد. همچنین تمام خانوادهها با توجه به هزینههای تأمین و نگهداری، قادر به تهیه وسیله نقلیه نیستند.
یکی دیگر از مواردی که داشتن وسیله نقلیه را حائز اهمیت میکند، یارانههای سوخت است. با توجه به اینکه در کشور، یارانه سوخت به وسایل نقلیه تعلق میگیرد، بسیاری از خانوارهایی که خود مالک وسیله نقلیه نیستند نمیتوانند از این یارانه استفاده کنند. در حالی که خانوارهایی که بیش از یک وسیله نقلیه دارند بیشتر از این نوع یارانه بهرهمند میشوند.
بررسی دادههای هزینه درآمد خانوار در سال ۱۴۰۲ نشان میدهد به طور میانگین در کشور تنها ۵۴.۸۳ درصد از خانوارهای شهری دارای اتومبیل شخصی هستند. همچنین ۱۳.۰۲ درصد از خانوارها دارای موتور سیکلت هستند. در صورتی که فرض کنیم خانوارهایی که موتور سیکلت دارند دارای خودروی شخصی نمیباشد، میتوان گفت ۶۷.۸۵ درصد از خانوارهای شهری دارای وسیله نقلیه هستند؛ بنابراین ۳۲.۱۵ درصد از خانوارهای شهری دارای وسیله نقلیه نیستند و ۴۵.۱۷ درصد از خانوارهای شهری اتومبیل شخصی ندارند. این مسئله یکی از عواملی است که عدالت در توزیع یارانههای سوخت را زیر سوال میبرد. چرا که بدین ترتیب بخش قابل توجهی از جامعه به طور مستقیم از یارانههای سوخت بهرهمند نمیشوند. بررسی دادهها به تفکیک دهکهای مختلف میتواند این موضوع را بیشتر توضیح دهد
بررسی دادهها نشان میدهد در دهک اول درآمدی تنها ۱۴.۴۷ درصد از خانوارهای شهری دارای اتومبیل شخصی هستند. این رقم برای خانوارهای شهری در دهک دوم درآمدی به ۳۱.۲۷ درصد، برای خانوارهای دهک سوم به ۴۳.۲۶ درصد و برای خانوارهای دهک چهارم به ۴۹.۶۳ درصد میرسد. در دهک پنجم این عدد ۵۳.۶۷ درصد، در دهک ششم ۶۱.۹۲ درصد، و در دهک هفتم ۶۵.۰۱ درصد میباشد. در دهک هشتم درآمدی ۷۱.۲۵ درصد، در دهک نهم ۷۵.۸۱ درصد، و در دهک دهم ۸۲.۱ درصد از خانوارهای شهری دارای اتومبیل شخصی هستند؛ بنابراین میتوان گفت در دهک درآمدی اول نزدیک به ۸۵ درصد از خانوارهای شهری دارای اتومبیل شخصی نیستند.
بیشتر بخوانید:خبر جدید درباره یارانه بنزین
این رقم برای دهکهای دوم تا پنجم به ترتیب به ۶۸.۷۳ درصد، ۵۶.۷۴ درصد، ۵۰.۳۷ درصد، و ۴۶.۳۳ درصد میباشد. همچنین در صورتی که فرض کنیم خانوارهایی که دارای موتور سیکلت هستند اتومبیل شخصی ندارند، به طور میانگین میتوان برآورد کرد که در دهک درآمدی اول ۷۶.۱۷ درصد از خانوارهای شهری وسیله نقلیه ندارند. این رقم برای دهک دوم تا پنجم به ترتیب برابر با ۵۵.۷۷ درصد، ۴۴.۱۷ درصد، ۳۶.۴۸ درصد، و ۳۲.۰۲ درصد میباشد. این در حالی است که ۸۲.۱ درصد از خانوارهای شهری در دهک دهم درآمدی به عنوان پردرآمدترین گروه در جامعه دارای اتومبیل شخصی میباشند؛ بنابراین میتوان مشاهده کرد که توزیع فعلی یارانههای سوخت نمیتواند به طور مستقیم نفع قابل توجهی به اقشار کم درآمد برساند و بیشتر این یارانه صرف گروههایی با درآمد بالاتر میشود که با هدف اصلی سیاستهای یارانهای که حمایت از اقشار کم درآمد است در تضاد است.
بررسی دادهها نشان میدهد در بین خانوارهای شهری در استانهای مختلف، خانوارها در استانهای یزد، کرمان و خراسان جنوبی بیشترین میزان مالکیت اتومبیل شخصی را دارند. میزان مالکیت اتومبیل شخصی در استانهای ذکر شده به ترتیب برابر با ۷۳.۲۴ درصد، ۶۸.۳۱ درصد، و ۶۵.۵۲ درصد میباشد. پس از آن، بیشترین مالکیت اتومبیل شخصی مربوط به استانهای چهار محال و بختیاری، سمنان و بوشهر میباشد. میزان مالکیت اتومبیل شخصی در این استانها به ترتیب برابر با ۶۳.۷ درصد، ۶۳.۶۳ درصد، و ۶۲.۷۹ درصد گزارش شده است.
کمترین میزان مالکیت اتومبیل شخصی برای استانهای لرستان، سیستان و بلوچستان، و گیلان گزارش شده است. درصد خانوارهای شهری در استانهای مذکور که مالک اتومبیل شخصی هستند به ترتیب برابر با ۳۹.۸۳ درصد، ۴۰.۳۹ درصد، و ۴۰.۷۴ درصد میباشد. پس از آن کمترین درصد مالکیت خودروی شخصی مربوط به استانهای کرمانشاه، اردبیل، و کهگیلویه و بویراحمد میباشد. میزان مالکیت اتومبیل شخصی برای استانهای مذکور به ترتیب برابر با ۴۱.۵۷ درصد، ۴۱.۷ درصد، و ۴۴.۱۵ درصد میباشد.
همچنین بیشترین مالکیت موتور سیکلت نیز برای خانوارهای شهری در استانهای بوشهر، یزد و قم گزارش شده است. این عدد برای استانهای مذکور به ترتیب برابر با ۵۰.۱۷ درصد، ۴۶.۶۵ درصد، و ۳۰.۰۱ درصد میباشد. کمترین مالکیت موتورسیکلت نیز در استانهای البرز، کرمانشاه، و اردبیل میباشد. میزان مالکیت در استانهای ذکر شده به ترتیب برابر با ۱.۱۳ درصد، ۲.۲۶ درصد، و ۲.۲۷ درصد میباشد.
با توجه به دادهها میتوان گفت یارانه سوخت در هدف اصلی خود که کمک به خانوارهای کم درآمد است شکست خورده است و بخش عمده این یارانه سهم خانوارهایی با درآمد بالاتر میشود که استفاده بیشتری از وسایل نقلیه دارند. در سالهای گذشته راه حلهای بسیاری برای این موضوع پیشنهاد شده است. برخی از کارشناسان طرح اعطای یارانه سوخت به جای خودرو به افراد را پیشنهاد دادهاند که اگرچه طرفدارانی دارد، با این حال انتقادهای مختلفی مانند شکلگیری بازار سیاه و سخت بودن اجرایی شدن به این طرح وارد شده است.
گروه دیگری از کارشناسان پیشنهاد طرحی مشابه با عنوان حذف یارانههای سوخت و آزادسازی قیمت را پیشنهاد میدهند. استدلال این گروه بدین صورت است که قیمت سوخت در بازار آزاد باشد و به هرکس میزان مشخصی سهمیه تعلق بگیرد و بتواند در صورت عدم استفاده آن را در سامانهای مانند بورس به قیمت آزاد به فروش برساند. بدین ترتیب اقشار کم درآمد سهمیه خود را به قیمت بازار به فروش میرسانند و خانوارهایی که نیاز به مصرفی بیشتر از سهمیه مشخص شده دارند میتوانند آن را به قیمت آزاد از سایر خانوارها تهیه میکنند.
اما راه حل اساسی این است که دولت صرفاً نفت را در بورس انرژی عرضه کند و درآمدهای حاصل از فروش نفت را به مردم پرداخت کند تا هم ثروت مردم به خودشان برگردد و هم قدرت خریدشان افزایش یابد. پس از آن پالایشگاهها اقدام به خرید نفت عرضه شده کنند و در رقابت با سایر پالایشگاهها، بنزین با کیفیت و با قیمت مناسب تولید کنند. سپس جایگاهداران بنزین تولید شده را خریداری و با قیمت واقعی عرضه کنند. اینگونه علاوه بر آنکه دولت از قیمتگذاری سوخت خارج میشود، یارانهها به طور مساوی میان تمامی شهروندان تقسیم میشود و افراد بدون خودرو نیز از این یارانه بهرهمند میشوند. همچنین به دلیل واقعی شدن قیمت سوخت، علاوه بر کاهش مصرف، ترافیک و آلودگی هوا نیز کاهش مییابد و قاچاق سوخت نیز به طور کامل حذف میشود.