اقتصاد۲۴- هدی کاشانیان: شاه صفی ششمین پادشاه سلسله صفوی بود که به مدت ۱۴ سال پادشاهی کرد. او فرزند صفی میرزا و نوه شاه عباس اول بود. شاه صفی با وجود قدرت زیادی که به ارث برد، به دلیل سیاستهای سختگیرانه و عدم مهارت در مدیریت امور، نتوانست مانند جد خود، شاه عباس، به شکوفایی دوران صفوی کمک کند.
شاه صفی در سال ۹۷۷ هجری شمسی به دنیا آمد. نام اصلی او سام میرزا بود. مادرش دلارام خانم شاهزاده گرج بود و پدرش محمدباقر میرزا، مشهور به صفی میرزا بزرگترین پسر شاه عباس بزرگ بود که شاه عباس بسیار به او علاقه داشت. شاه عباس برخلاف اقتدارش بهرمالی و احکام نجومی اعتقاد کامل داشت و همین امر سبب شد به میرزا محمدباقر صفی بدگمان شود و دستور قتل او را در سن ۲۹ سالگی داد. اما بعد متوجه شد که او بیگناه بوده این تنها یک توطعه بوده است. شاه عباس بعد از سوگواری برای فرزندش تصمیم گرفت حق ولیعدی را به سام میرزا بدهد؛ بنابراین اول لقب صفیالدین میرزا را به او داد سپس اعلام کرد که او ولیعهد رسمی صفویان است.
شاه صفی اولین شاهزادهای بود که از کودکی در حرمسرا بزرگ شده بود و فرمانروایای هیچ ایالتی در ایران نبود که در نتیجه شاهان نالایقی پرورش و برسرکار آمدند، که هیچ درکی از مملکتداری و اداره حکومت نداشتند و فقط مشغول کارهای بیهوده و عیشونوش در حرمسرا بودند. با بوجود آمدن در دوران قفس که محبوس کردن شاهزادگان در حرم، پیش از رسیدن به پادشاهی باب شده بود، مادرهای شاهزادگان به همراه کسانی که در حرم کار میکردند، مثل خواجگان و غلامان حرم، اهمیت روزافزونی در سیاست پیدا کرد. در قفس کردن شاهزادگان، تقلیدی از دربار عثمانی بودهاست. شاه صفی به دلیل ماندن در قفس نتوانست تا آخر عمر خود بهطور کامل به خواندن و نوشتن مسلط شود.
در منابع معتبر آمده است که شاه عباس بزرگ برای ایجاد حالت رخوت در شاه صفی دستور داده بود روزی یک نخود تریاک به او بدهند، اما مادرش هم بلافاصله داروی ضد سم به پسرش میخوراند تا در مقابل مسمومیت احتمالی مقاوم باشد. شاه صفی هنگامی که به سلطنت رسید به دلیل عوارض تریاکهایی که از کودکی خورده بود، چنان خونسرد و خوابآلود و سست بود که پزشکان به شرابخواری تشویقش کردند تا شاید حس و حرارتی پیدا کند و جانی بگیرد.
بیشتر بخوانید: اردشیر بابکان کیست و چگونه سلسله ساسانیان را بنا نهاد؟
به گزارش اقتصاد۲۴ شاه صفی به تجویز پزشکان به شراب پناه آورد، اما بر اثر افراط در نوشیدن شراب همواره از حالت طبیعی خارج میشد و در این حالت دست به اعمال قساوتآمیز و وحشیانهای میزد. زنان حرمسرا در این دوره یکی از مهیبترین و بیروحترین دوران خود را در حرمسرا سپری کردند، زیرا در این دوره دیگر از سرگرمیها و مسافرتها خبری نبود و در حرمسرا با نظام خبر چینی و جاسوسی شدید مواجه شدند، بنابراین کمکم فضای رعب و وحشت بر حرمسرا حاکم شد. تا به آن حد که اهل حرم برای آن که در معرض تهمت و افترا قرار نگیرند و بهانهای به دست خبر چینان ندهند، ترجیح دادند که به اتاقهای خود پناه ببرند و از معاشرت با یکدیگر اجتناب کنند. ایجاد این محدودیتها در حرمسرا نشانه بدبینی شاه بود، که حتی این سوءظن در مورد بستگانش وجود داشت. از طرفی این محدودیتها نشان دهنده بیتوجهی شاه صفی نسبت به زنانش بود. حتی رفتار او با زنان خاندان سلطنتی و بستگانش نیز خوشایند نبود.
شاه صفی چندین مرتبه ازدواج کرد، ابتدا با دختر شاهزاده منوچهر یکم دادیانی سپس با پرنسس تیناتین، دختر جوان تهمورثخان گرجی، همسر سوم دختر بیکا (چرکسی) بود. همسر چهارم دختر اغورلو بیگ (برده سابق شاه صفی) بود. همسر پنجم که در میان سایر همسران دستی در سیاست دربار داشت آنا خانم (چرکسی) بود که بعدها مادر ولیعهد شاه صفی شد. همسر ششم دختر یکی از درباریان نخجوان بود. البته زنان دیگری نیز صیغه شاه بودند و همه آنها در حرمسرای دربار زندگی میکردند. شاه صفی ۹ فرزند داشت که شش نفر از آنها پسر به نامهای عباس میرزا، سلطانمحمد میرزا (ولیعهد)، طهماسب میرزا، بهرام میرزا، سلطانحیدر میرزا و اسماعیلحیدر میرزا بودند. همچنین سه نفر دختر به نامهای مریم بیگم، پریرُخشاهبیگم و اعظم بیگم بودند.
پس از شاه عباس اول، نوهاش شاه صفی در سن هیجده سالگی به حکومت رسید. شاه صفی قبل از جلوس بر تخت فرمانروایی، تمام عمر خود را در حرمسرای شاهی گذرانده بود و بسیار درندهخو و بیرحم بود؛ تا جایی که افراد ذکور خاندان سلطنتی را از دم کشت و ریشه خاندانهای مخلص و خدمتگزاری، چون امام قلی خان، فاتح هرمز و گنجعلی خان زیگ را از ایران کند.
در کتاب تاریخ روضة الصفا آمده است:
«قتل شاهزادگان مکفوف البصر؛ هم در این سال (۱۰۱۱ ش) شاهزادگان صفوی نژاد مکفوف البصر و معدوم الاثر که از غایت تنگدستی، الموت گویان به سر میبردند، به اشارت قهرمان ایران پنجه عقاب فنا شدند. اول: سلطان محمد میرزا، دوم: امام قلی میرزا، سوم: نجف قلی میرزا، ولد امام قلی میرزا، چهارم: سلطان سلیمان خان، ولد شاهزاده شهید صفی میرزا و چهار تن از دخترزادگان شاهان صفوی نژاد نیز مکفوف البصر شدند.»
پس از به قدرت رسیدن شاه صفی از آنجایی که مردی بیتدبی و میگسار بود، فساد عجیبی دربار او را فرا گرفت، از جمله یکی از ننگینترین رویدادهای دوره شاه صفی این بود که وی در حال مستی ملکه را با «پنج یا شش ضربت به شکمش» کشته بود. تاریخ نویسان بزرگ معتقدند علت فروپاشی سلسله صفویه فساد در دربار بخصوص شخص پادشاه بوده است که از مهمترین این دلایل میتوان: تغییر نوع مالکیت عامه به خاصه، دگرگونی شیوههای سربازگیری، ضعف تربیت شاهزادگانی که پس از شاه عباس اول به پادشاهی رسیدند، نفوذ و قدرت بیش از حد زنان درباری و خواجگان حرم و بیش از همه، ضعف عقلی شاهان و نداشتن توان و تدبیر کشورداری، دانست.
شورش غریب شاه گیلانی یکی از قیامهای عصر صفویه است که در سال ۱۰۰۷ شمسی، در آغاز زمامداری شاه صفی در ایالت گیلان بهوقوع پیوست و به قیام «غریبشاه» معروف است. قیامی که با قساوت و سفاکی شاه صفی در قتلعام گیلانیان و زجرکش کردن غریب شاه به پایان رسید. این قیام با الهام از تعلیمات پیرشمس گل گیلوایی، پیشوای معنوی غریب شاه در گیلان آغاز شد و تا لاهیجان و مازندران گسترده شد. رهبران قیام بازماندگان سلسلههای محلی گیلان و مازندران بودند که حق ارث و میراث خود برای سرزمینهای اجدادی شان که در دوره صفویه تحت پادشاهی شاه عباس غصب شده بود را دوباره طلب میکردند.
در اواخر قرن نهم هجری قمری مقارن با ظهور سلسله صفویه در ایران، در همسایگی خراسان بزرگ حکومتی به نام ازبکان در فرارود تشکیل شد که بیش از چهار سده دوام داشت. آنها جنگهای متعددی با پادشاهان صفوی انجام دادند. اسفندیارخان فرمانده ازبکها با شنیدن خبر مرگ شاه عباس به ایران حمله کرد، اما شکست سختی از سپاه شاه صفی خورد و نهایتاً فرار کرد.
کشته شدن بزرگان و فرماندهان، خالی شدن کشور از وجود افراد کاردان و ناپایداری پایههای حکومت، سبب شد تا ایران از عثمانی شکست بخورد و معاهده زهاب در سال ۱۰۱۸ ش بسته شدن بسته شد.
سلطان مراد چهارم که بعد از آخرین درگیری با شاه عباس دیگر هرگز جرأت دست درازی به خاک ایران را نیافته بود، در بعد از آنکه آگاه شد اوضاع ایران بسیار بد است و میزان نفرتی که در نتیجه خونریزیهای شاه صفی در دل مردم، به ویژه امرا و لشکریان، به وجود آمده زیاد است، به قسمتهایی از ایالات غربی ایران حمله کرد.
برخلاف طبع خشن و ناآرام شاه صفی، در زمان این پادشاه بناهای زیادی ساخته و تعمیر شد همانند:
• تعمیر حرم امام علی
• ساخت رواق شمالی حرم امام حسین موسوم به رواق پادشاهان
• ساخت کاخ صفی آباد در جنوب غرب شهرستان بهشهر
• توسعه ساخت باغ فین و عمارت کلاه فرنگی
در روز پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۰۲۰ ه. ش به دستور شاه صفی تدارک سفر به خراسان را آماده کردند. شاه، در ۲۹ فروردین ۱۰۲۰ ه. ش ابتدا وارد باغ قوشخانه اصفهان و از آنجا از راهی نطنز شدند و در تاریخ ۱۳ اردیبهشت وارد کاشان شدند. پس از چند روزی عارضههای بیماری بر شاه صفی پدیدار شده و روز به روز به تب وی افزوده شد تا آنکه در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۰۲۱ ه. ش در کاشان درگذشت و جسد او به قم، حرم فاطمه معصومه منتقل شد و در رواق جنوبی حرم مدفون شد. شاه صفی نخستین پادشاهی که از خاندان صفوی در قم به خاک سپرده شد.
در مرثیه صائب تبریزی برای شاه صفی سروده شده:
در محرم کرد عزم قندهار و در صفر / کرد در کاشان سفر از عالم آن کوه وقار
«ظل حق»، چون بود سال شاهیش، سال رحیل / گشت «آه از ظل حق» تاریخ آن عالیتبار