احداث گلخانه راهچاره کشاورزی امروز ایران؛ اما با کدام پول؟
امیرحسین احمدی *
لابد همه شنیدهاید که به آدم بیکاری که خردهفرمایشهای زیادی دارد میگویند که "سر گود نشستی و میگویی لنگش کن؟" این را هم در خبرهای این روزها شنیده و خواندهاید که وزیر جهاد کشاورزی و معاونانش چند ده فرمایش و دستور و پیشنهاد برای تامین امنیت غذایی و بهروزی پاسداران آن دارند.
نرخ خرید تضمینی گندم که اعلام میشود، وزارت جهاد کشاورزی تنها معترض است و خرده قیمت پایین خرید تضمینی را به گردن شورای اقتصاد یا هر کس دیگر میاندازد،مجموعه عریض و طویل آن برای تولید غذا در شهرها هیچ برنامهای ندارد اما بر ضرورت احیای کشاورزی شهری تاکید میکند، بدون اینکه کسبوکارهای نوپا کشاورزی را در نظر بیاورد، به دنبال حذف چند واسطهگری و دلالی از بازار کشاورزی است، براین نکته تاکید میکند که کشت گیاهان دارویی ارزآوری بالایی برای مملکت دارد و حتی تحقیقی از طرف این وزارتخانه برای ایجاد یک آزمایشگاه پیشرفته نشده است و در نهایت هم تمام اعضای این وزارتخانه از مدیران میانی بخشهای مختلف گرفته تا خود وزیر از عقبماندگی تاریخی کشاورزی ایران دم میزنند و به دنبال تغییر ساختار در این بخش هستند.این روزها اما وزارتخانه جهاد کشاورزی هم و غم خود را بر این گذاشته تا کشاورزان ایران به سمت کشت گلخانهای بروند.
حدود دوماه پیش بود که وزیر جهاد کشاورزی، درسیمای ملی از ضرورت کشت گلخانهای گفت و تاکید کرد که احداث گلخانهها در تامین امنیت غذایی و صرفهجویی در مصرف آب نقش به سزایی دارد و براین مسئله پای فشرده بود که "باید سطح گلخانههای کشور تا امروز به بیش از 60 هزار هکتار میرسید." تا اینجای کار هر کس خرده سررشتهای از کشاورزی را در دست داشته باشد بر منکر حرف وزیر لعنت میفرستد اما با همان سررشته خُرد هم میتواند بفهمد که کشت گلخانهای در ایران به همین سادگیها هم نیست که با خردهفرمایشی در برنامه تلویزیونی حاصل شود.
این روزها کشاورزان بسیاری میگویند که سازمان جهاد کشاورزی شهرشان آنها را به کشت گلخانهای تشویق میکند و ناظران میدانی این وزارتخانه نیز که مسئولیت ترویج دارند میگویند که موظف شدهاند تا از بهرهوری گلخانه برای کشاورزان بگویند اما نکته اینجاست که کارشناسان و کشاورزان و احتمالا خود دستاندرکاران وزارتخانه جهاد کشاورزی هم میدانند احداث هر هکتار گلخانه مدرن در ایران به طور میانگین 15 میلیارد تومان هزینه دارد و تولید یک کیلو محصول گلخانهای برای مثال گوجهفرنگی حدود 10 برابر یک محصول غیرگلخانهای هزینه دارد.
محصول گلخانهای آب کمتری مصرف میکند، بازده بیشتری دارد و فایدههای ملموس و محسوسی دارد اما قبل از اینکه بخواهیم فواید کشت گلخانهای را لیست کنیم باید موانعی را که بر سر راه کشت گلخانهای است را از نظر بگذرانیم و از آقای حجتی بپرسیم که وزارتخانه متبوع او چه برنامهای برای رفع این موانع دارد.
از نظر گذراندن این موانع هم کار چندان پیچیدهای نیست که بر کسی پوشیده باشد فقط نیاز به دو دو تاچهارتایی ساده دارد. اول باید این نکته را دید که وقتی کشاورزی در زمین خود که غیرگلخانهای هم هست گوجه میکارد و بازار فروشی برای آن ندارد و در نهایت هم مجبور میشود رمه گوسفندانش را بر بالای تپه گوجههایش بفرستد یا محصول خود را نچیند که بیشتر ضرر نکند و تولید محصولاتش حتی کفاف معیشتش را هم نمیدهد چطور میتواند بابت هر هکتار گلخانه 15 میلیارد تومان بپردازد؟ به چه پشتوانه ای و از کجا وام بگیرد؟ بر فرض هم که گرفت چه تضمینی وجود دارد که محصول گلخانهای خود را به بازار مطمئنی برساند؟ آیا قد وقواره بازار داخل آنقدری هست که کشش محصولات گلخانهای را داشته باشد، اگر نه در این شرایط تحریمی بازار مطمئن صادراتی برای آن دیده شده است؟
امروز وقتی از گلخانه صحبت میشود، منظور کشیدن سقفی پلاستیکی بر سقف زمینی نیست که در آن محصولی تولید شود. کشت نوین گلخانهای یعنی گلخانه مدرن و شیشهای با تمام تجهیزات برای نیازهای مختلف از تامین انرژی گرفته تا تامین خاک. نظیر همان گلخانه تمام شیشهای که در منطقه آزاد ارس ساخته شده و تمام ادوات آن وارداتی است اما باید پرسید که برای همین گلخانه ارس که بزرگترین گلخانه جنوبغرب آسیا نیز هست اگر مشکلی فنی پیش بیاید چطور میتوان به بیرون از مرزها اتکا کرد؟ آیا امکان واردات ابزار فنی گلخانه برای همه کشاورزان در دسترس است؟
حرف کشاورزانی که بر تشویقهای وزارت جهاد کشاورزی برای احداث گلخانه وقعی ننهادهاند مشخص است. آنها میگویند که اگر بخواهیم برنامه تغذیه برای جمعیت کشور و همچنین کشت به صرفه داشته باشیم میتوان گفت تنها راه درست ایجاد گلخانه است چرا که باید سطوح زیر کشت را کم کنیم تا بازده آب بالا برود و گلخانه راهکار خوبی برای چنین تصمیمی است اما هزینههای سنگین سرمایهگذاری برای احداث گلخانه، نیاز گلخانه به انرژیهایی مانند برق و گاز و دیگر هزینهها شکاف قیمتی بالایی ایجاد میکند که در توان کشاورز نیست. از طرفی یکی از گزینهها برای فروش محصولات گلخانهای، صادرات است اما صادرات محصولات کشاورزی اینگونه نیست که ما تولید کنیم و ببینیم هر کشوری تقاضا کرد به او بفروشیم. باید برای این کار سرمایهگذاری بلندمدت کنیم و نیاز به برنامهریزی دقیق دارد و از طرفی شرایط کشور طوری نیست که بتوانیم بر صادرات محصولات گلخانهای تکیه چندانی کنیم چرا که شرایط تحریمهایی که علیه ایران وضع شده، خطرپذیری نوینسازی کشاورزی را افزایش میدهد چون هر روز ممکن است کشاورزیهای نوین نیاز به قطعه یا ابزاری جدید داشته باشند که راه ورود آن به ایران بسته است.
بعد از همه اینها باید از وزارت جهاد کشاورزی پرسید که بر کسی پوشیده نیست که گلخانه چقدر خوب است و به چه میزان میتواند کشور ما را به کشاورزی پایدار و امنیت غذایی نزدیک کند اما آیا توقع رسیدن به 60 هزار هکتار گلخانه در چنین شرایطی که ذکرش رفت یک مقدار انتظار زیادی نیست؟