معرفی ایران به عنوان کشوری که بهشت سرمایه گذاری است نهتنها با هیچیک از مولفههای جذب سرمایه همچون فضای مناسب کسب و کار، فساد اندک مالی و شفافیت بالای اقتصادی همسو نیست بلکه نمیتواند پاسخ قانعکنندهای به توان اندک کشور در جذب سرمایهگذاری خارجی بدهد.
بررسیها نشان میدهد میزان جذب سرمایهگذاری خارجی در دوره هفت ساله آقای حسن روحانی و دوره چهار ساله دوم آقای محمود احمدینژاد به طور متوسط کمتر از دو میلیارد تومان در سال بوده است. این در حالی است که بهبود وضعیت جذب سرمایه در کشورهایی همچون ترکیه، امارات و چین مشتمل بر جذب سرمایه در حوزههای خاص و در شرایط خاص است.
بدیهی است افزایش جذب سرمایهگذاری خارجی با وجود آسان بودن فرآیند واردات و صادرات و به دنبال برقراری روابط متعادل با بازارهای جهانی ممکن میشود. نامساعد بودن وضعیت ایران در حوزه کسبوکار و فساد بالای مالی اما نشان از آن دارد که وضعیت جذب سرمایه خارجی در کشور بالا نیست.
به عبارت دیگر و در فضای بسته اقتصاد ایران این پرسش اساسی مطرح میشود که فروش کالاهای تولیدی در بازارهای خارجی با چه سازوکاری ممکن میشود؟ از سوی دیگر محدودیتهای موجود در ایران به واسطه تحریمها خروج سود سرمایهگذاری را نیز امکانپذیر نمیکند.
این موضوع امکان سودآوری سرمایهگذاران در فرآیند تولید را کاهش میدهد و از تمایل آنها برای حضور در بازارهای اقتصادی ایران میکاهد.
بر این اساس میتوان قویا اعلام کرد که ایران ظرفیتهای بالقوه فراوانی در حوزه اقتصادی دارد. با این وجود این ظرفیتها به ندرت بالفعل میشوند، چه آنکه بالفعل شدن این ظرفیتها با محدودیتهای بسیار و با دیوار فضای نامناسب کسبوکار، فساد بالای مالی و شفافیت اندک اقتصادی، مباحث مربوط به FATF و تحریمهای بینالمللی مواجه میشوند.
بنابراین باید اعلام کرد اعلام این موضوع که ایران بهشت سرمایهگذاری است منطبق با واقعیتهای قابل احصا و عینی اقتصادی ایران نیست و این موضوع تنها میتواند جنبه تبلیغاتی داشته باشد.