اقتصاد24- وضعیت صنعت خودرو در ایران از بحران گذشته و آزاردهنده شده است. رونمایی ترکیه از خودروی ملی خود بعد از سالها قطعهسازی برای بهترین خودروسازان آلمانی و طبیعتا انباشت دانش و تجربه قابل توجه، ضمن اینکه نشان میدهد رفتن به سراغ خودروی ملی در ایران بهشدت باعجله، نمایشی و بیمحتوا انجام شده است، هنوز نشان قطعی بر موفقیت ترکها نیست، زیرا در نهایت؛ این محک بازار است که سرنوشت خودروسازی ترکیه را روشن خواهد کرد و نه عکسهای رجب طیب اردوغان. نباید از خاظر دور داشت که فضای روانی ترکیه بهشدت غیرواقعی و متوهمانه است و باید با تبلیغات ترکیه با صبر و حوصله برخورد کرد.
در روزهای اخیر بر سر مسائلی مانند خصوصیسازی خودروسازان اصلی(ایران خودرو و سایپا) و فیلمهایی درباره وضعیت خودروسازی کشور بحثهای زیادی ایجاد شده و توجه جامعه بار دیگر به این صنعت مبنایی جلب شده است. با نگاه کارشناسانه و بهدور از هیاهوهای متعارف سیاسی و رسانهای؛ مشکلات ریشهای صنعت خودرو در ایران را میتوان بهصورت:
نظام تعرفهگزاری مبتنی بر حمایت بیقید و شرط از خودروسازان و صنعت نوپا خواندن آن به مدت 6 دهه که به قیمت نابودی رفاه مصرفکننده و ایجاد فضای نق و تنش روانی در جامعه تمام شده است.
ارزشگذاری پول ملی مبتنی بر سرکوب ارزی که نظام قیمتهای نسبی را به هم زده و باعث تکمیل سیاست غلط حمایت از خودروسازان؛ این بار با دیوار برافراشته تعرفهها شده است.
مدیریت دولتی در خودروسازان اصلی و گشودن دروازه رانتهای مبتنی بر بخشش هزاران هکتاری زمین و منابع بانکی.
قطع رابطه عملکرد و سرنوشت در مدیران خودرویی کشور، بهگونهای که بدون توجه به آنچه بر سر مدیریت خودرویی کشور آوردهاند مدیر مانده و از بانیان وضعیت کنونی هستند.
فراغ بال خودروسازان از ورود نهادهای نظارتی، زیرا بهندرت نهادهای نظارتی متعرض این شرکتها شده و بر تخلفات گسترده آنها چشم پوشیدهاند.
کوبیدن قطعهسازان و حمایت از خودروسازان، که باید به صورت معکوس و بهصورت حمایت از قطعهسازان و عدم تعجیل در خودروساز شدن سیاستگذاری میشد.
دستهبندی کرد که مجموعهای از سیاستگذاریهای غلط تا فساد جریانهای سیاسی و مفسدههای مدیریتی در آن یافت میشود، اما عدم فهم عمیق مساله باعث شده است تا این سیاستگذاری غلط 50 ساله به یک یا دو متغیر دم دستی که بهشدت مستعد هیجان زده کردن فضا است، محدود شود.
در منطق حکمرانی، خشکاندن ریشههای فساد از برخورد با مظاهر فساد مهمتر است؛ نهاینکه نباید با مظاهر فساد مبارزه کرد؛ اما تا زمانی که احزاب سیاسی تولیدکنندگان را به گروگان گرفته و سرنوشت اقتصاد به ترخیصکارانی که فقط واردات بلدند سپرده شده باشد، نمیتوان انتظار داشت سرکوب ارزی انجام نشود و تولیدکنندگان ناگزیر از اطاعت از احزاب سیاسی که حداکثر سواستفاده از قدرت را در پیش گرفتهاند، نباشند.
بنابراین صنعت خودروسازی ایران از صدر تا ذیل؛ درگیر با اشتباهات راهبردی است و تا زمانی که ریشههای مشکل مرتفع نشود، اصل مشکل پابرجا خواهد بود و کشاندن پای صنایع خوشنام نظامی که به پیشانی افتخارآمیز صنعت و اقتدار کشور تبدیل شدهاند به این صنعت، جز از بین رفتن اعتبار آنها نتیجه دیگری نخواهد داشت. و نباید از یاد برد که یکی از دلایل مهم ایجاد فضای نق و نارضایتی در جامعه کنونی ایران؛ صنعت خودروسازی است که خودروهای 30 سال پیش را با کیفیت 60 سال پیش تولید کرده، با قیمت مضاعف میفروشد، چیزی از تامین مالی خریدار با فروش قسطی نمیداند، خدمات پس از فروش را نمیفهمد و دلیلی هم برای پاسخگویی ندارد و به یکی از تلخندهای فضای مجازی تبدیل شده است.