اقتصاد24 - ایران به حوزه انرژی سالانه 600 هزار میلیارد تومان یارانه اختصاص میدهد و بیش از یک سوم آن مربوط به بنزین است. به خاطر این یارانهها هم مصرف انرژی کشور بسیار فراتر از مرزهای استاندارد است و در همین حال مدام با افزایش مواجه میشود. برای درک بالا بودن میزان یارانههای انرژی ایران اخیراً مقایسهای میان ایران و چین انجام شد که به خوبی گویای شرایط است. ایران با حدود 80 میلیون نفر جمعیت، سالانه 45 میلیارد دلار یارانه انرژی پرداخت میکند اما چین با 1.5 میلیارد نفر جمعیت، 38 میلیارد دلار در سال یارانه انرژی میپردازد. اکنون سازمان برنامه و بودجه اعلام کرده است که برای اصلاحات ساختاری حاملهای انرژی به دنبال تدوین بسته است. بستهای که میتواند به کاهش مصرف نیز بینجامد. اما لازمه این اصلاحات چیست؟
احتمالاً یکی از مسائلی که در این بسته مورد توجه قرار گرفته اصلاح قیمت حاملهای انرژی است که ضمن کاهش یارانهها به مدیریت مصرف نیز کمک کند. اما مسأله اینجاست که شاید اصلاح قیمتها به کاهش یارانههای آشکار و پنهان کمک کند اما در مورد مدیریت مصرف موانعی برای اثرگذاری آن وجود دارد که باید پیش از اجرای این اصلاحات برای آن اقدام شود. در غیر این صورت تورم و تبعات منفی اجتماعی مهمترین دستاورد اصلاح قیمتها در شرایط کنونی خواهد بود.
پیش از هر اقدامی باید ابتدا به مسأله توسعه حمل و نقل عمومی، تولید خودروهای هیبریدی و برقی، انتقال مسافر و بار از جاده به ریل، ساختمانسازی مدرن و بهینه، افزایش راندمان در نیروگاهها و مسائلی از این دست پرداخته شود.
اگر مسئولان بخواهند روی این موضوعات تمرکز کنند با هزینه بسیار پایینتر از اقدامات توسعه میتوانند درمسیر بهبود شرایط، کاهش مصرف و ایجاد شرایطی برای اصلاحات قیمتی گام بردارند؛ کارهایی که در میان مدت امکان اجرایی دارد. برای مثال اگر درست برنامهریزی شود میتوان ظرف 2 سال خودروهای داخلی را اصلاح کرد. باید به خودروسازیهای داخلی یک فرصت 2 ساله برای اصلاح تولیدات داد و بعد هم واردات خودرو را آزاد و تعرفه واردات را به صفر رساند. متأسفانه تاکنون به هر دلیلی این اتفاق نیفتاده اما چه بخواهیم وچه نخواهیم باید صنعت خودروسازی کشور را در معرض رقابت قرار دهیم. این صنعت در گلخانه هیچگاه رشد نخواهد کرد. به همین خاطر است که کره جنوبی بعد از ایران صنعت خودروسازی خود را راه اندازی میکند اما الآن از ایران بسیار جلوتر است.
به نظر میرسد که در ایران چندان بلندمدت و درست فکر نشده است. استانداردهای لازم برای تولید وسایل و تجهیزات مصرفی انرژی بر رعایت نشده و به همین خاطر امروز میبینیم که دولت باید طرحهایی نظیر نوسازی بخاریها را اجرایی کند تا از شدت مصرف انرژی کشور بکاهد.
یا در مورد ساخت و سازها، قانونی تحت عنوان مبحث 19 ساختمان داریم. آیا این قانون فقط در تهران که پایتخت کشور است، درست اجرا شده؟ بررسیها نشان میدهد که اتلاف انرژی در این بخش بسیار قابل توجه است و ما به جای تمرکز روی اصلاحات و دادن اعتبارات به این موضوع مدام به توسعه میادین نفتی و گازی و پالایش فرآوردههایی نظیر بنزین فکر کردهایم تا به مصرف افسارگسیخته کشور پاسخ دهیم.
متأسفانه تاکنون یک مرجعی که بتواند بخشهای مختلف از توسعه تا مصرف را با هم هماهنگ کند و برنامهریزی برای آن انجام دهد، وجود نداشته است و حمایت از نهادهای موجود هم به خوبی انجام نشده است. امید است که در بسته جدید سازمان برنامه و بودجه این موارد لحاظ شده باشد. نصف کردن کاهش مصرف انرژی در ایران سرمایه چندان و برنامهریزی سختی نمیخواهد اما از آوردن این نصف هدررفت انرژی فرصتهای صادراتی هم ایجاد میشود. ضمن آنکه این کار اشتغالزایی نیز به همراه خواهد داشت. فقط باید به این جمع بندی رسید که کاهش مصرف انرژی چقدر در کنار کاهش یارانههای غیرهدفمند اهمیت دارد.