این روزها ایران با بحران فزاینده منابع آب روبهروست و از سخنگوی آب گرفته تا وزیر نیرو و حتی رئیسجمهور، درباره کاهش بارشها و خطر بیآبی هشدار میدهند.
طبق دادههای شرکت کل مهندسی آبوفاضلاب میانگین مصرفی آب شرب در کشور به ازای هر نفر در شبانهروز حدود ۱۹۵ لیتر تخمین زده و الگوی ملی صحیح مصرف نیز ۱۳۰ لیتر تعیین شده است.
یکی از خریداران پمپ آب در تهران میگوید به مدت ۴۸ ساعت جریان آب ساختمان قطع شده بود به همین دلیل برای یک ساختمان چهار طبقه که با مشارکت همسایگان اقدام به خرید پمپ و تجهیزات شد، مجموع هزینه حدود ۶۰ میلیون تومان آب خورد.
یک پژوهشگر حوزه آب میگوید: بیشترین آب مصرفی در تهران یعنی ۹۰ درصد آن به بخش خانگی و شرب اختصاص دارد و کشاورزی آنقدر مصرف کننده آب در این شهر نیست و اگر بپذیریم که تهران به "روز صفر آب" نزدیک شده است.
رئیس سازمان هواشناسی با اشاره به روند افزایشی دما در کشور از صرفهجویی و مدیریت بهینه منابع بهعنوان مهمترین راهکار عبور از بحران کمآبی یاد کرد و گفت: بارورسازی ابرها راهحل اصلی مقابله با خشکسالی نیست
کارشناس آب درباره میزان هدررفت آب به تفکیک استانها گفت: در مقابل تهران، اصفهان کم هدررفتترین شبکه توزیع آب کشور را دارد. بنا بر گزارش وزارت نیرو بالاترین آب بدون درآمد متعلق به استانهای کهکیلویه و بویراحمد و خوزستان و فارس است.
پایتخت نشینان اکنون خود قربانیاند، نه مقصر و تا زمانی که حکمرانی آبی اصلاح نشود، حتی بارشهای پُرآب هم نجاتدهنده نخواهند بود. افسانهای که برای دههها در گوش مردم تکرار شده حالا اثرات سنگین خود را به رخ میکشد؛ ایران هیچ گاه کشور پرآبی نبوده و نیست و اتفاقا از دهه ۶۰ نیز مشخص بود که منابع آبی ایران توان و کشش چنین جمعیتی را ندارد. ایران جزو کشورهای کم آب جهان است و به جای تبلیغات دروغین دولتها به خصوص دولت مصیبت بار محمود احمدی نژاد برای محیط زیست ایران، باید حقیقت سالها پیش گفته میشد؛ ایران دهههاست با بحران آبی رو در رو و دست به گریبان است.
ایران در منطقهای خشک قرار دارد و همواره با بحرانهای آبی مواجه بوده، هرساله نیز بر شدت بحرانهای آبی افزوده میشود. مساله کمبود بارندگی طی امسال شدت گرفته است. با شدت گرفتن بحران بیآب در کشور، مساله کشاورزی و تامین امنیت غذایی نیز با چالشهای جدی مواجه خواهد شد.
فرماندار تهران با تأکید بر مدیریت پایدار منابع آب گفت: یکی از رویکردهای اصلی فرمانداری تهران جلوگیری از حفر چاههای غیرمجاز و کنترل دقیق چاههای مجاز است.
بحران کمآبی در تهران دیگر یک هشدار نیست، بلکه به واقعیتی روزمره تبدیل شده است. در تابستان ۱۴۰۴، افت شدید ذخایر سدهای حیاتی و فرسودگی شبکههای آبرسانی، بخشهای وسیعی از پایتخت را با خطر قطعی یا افت شدید فشار آب مواجه کرده است.
با بالا گرفتن بحران خشکسالی در ایران ، صدای هشدارها بلندتر از همیشه شنیده، اما توپ مقصر بودن، میان نهادها و مسئولان مختلف پاسکاری میشود. در این میان، کمتر کسی به نقش سیاستهای پرهزینهای، چون رویای خودکفایی در نابودی منابع آبی کشور اشاره میکند.
«روند بارندگی امسال حدود ۴۰ تا ۴۴ درصد کمتر از میانگین بلندمدت ۸۰ساله کشور بوده است و این موضوع تاثیر مستقیمی بر حجم ذخایر سدها داشته است. به عنوان نمونه، سطح آب پشت سد طالقان نزدیک به ۴۸ متر کاهش یافته که زنگ خطری جدی برای تامین آب شرب پایتخت و شهرهای اطراف است.»
زنگ خطر وضعیت بحران آب در برخی استان ها، زودتر از پایتخت به صدا در آمد. طبیعتا اگر شرایط به همین وضعیت ادامه پیدا کند و فکری جدی برای حل این معضل اندیشیده نشود، در سال های آتی این بحران در همه نقاط ایران دیده می شود. اما چرا این وضعیت وجود دارد؟
در روزهایی که نمودار دما در بسیاری از نقاط کشور رکوردهای تازهای ثبت میکند، نشانههایی از فشار مضاعف بر منابع حیاتی، بهویژه آب، بیش از پیش نمایان شده است.
یک نماینده مجلس با اشاره به اینکه مطابق اعلام مسئولان آب و فاضلاب استان تهران، وضعیت خوب نیست و حدودا تا چهل روز آینده در تهران دچار بی آبی یا کم آبی شدید خواهیم بود، افزود: کم کردن فشار آب از تمهیداتی است که اندیشیده شده تا آب به تمامی مناطق برسد، اما باید اساسی فکر شود
زنگ خطر وضعیت بحران آب در برخی استان ها، زودتر از پایتخت به صدا در آمد. طبیعتا اگر شرایط به همین وضعیت ادامه پیدا کند و فکری جدی برای حل این معضل اندیشیده نشود، در سالهای آتی این بحران در همه نقاط ایران دیده میشود. اما چرا این وضعیت وجود دارد؟
طبق گزارشهای رسمی، تا سال ۱۴۰۰ بیش از ۲۰ هزار میلیارد تومان صرف پروژههای مختلف احیای دریاچه ارومیه شد. بعدتر نیز گفته شد که این هزینهها شامل ساخت و بهینهسازی سدها، انتقال آب، پروژههای مدیریت منابع آبی و احیای اکوسیستم بوده است. با این حال، حجم عظیم مشکلات و گستردگی خشکی باعث شده این بودجه کافی نباشد و نیاز به سرمایهگذاری بیشتر و مدیریت بهتر احساس شود. در بهترین حالت احیای دریاچه ارومیه نه فقط نیازمند یک مدیریت بحران کارآمد بلکه نیازمند بودجهای دستکم ۱۵ میلیارد دلاری است.