آموزگاران سپاه دانش یک دورهٔ ۴ ماهه را در مرکزهای آموزشی ارتش میگذراندند و با درجهٔ گروهبانی برای خدمت در سپاه دانش به وزارت آموزش و پرورش گمارده میشدند. خدمت آنان در سپاه دانش، خدمت زیر پرچم آنها بهشمار میآمد. تصویر زیر مربوط به سال ۱۳۵۴ خورشیدی است
پس از مرگ یعقوب لیث در سال ۸۷۹ میلادی، برادرش عمرو لیث به عنوان جانشین او بر تخت نشست. برخلاف یعقوب که یک فرمانده جنگجو و مبارز بود، عمرو سیاستمدارتر و دیپلماتیکتر بود و تلاش کرد روابط خود را با خلفای عباسی بهبود ببخشد.
در دوره نوجوانی و جوانی، یعقوب به گروههای عیاران پیوست. عیاران گروههایی از جوانان جنگجو، وطندوست و عدالتطلب بودند که در برابر ظلم والیان عباسی و ستمگران محلی میایستادند. او با رشادتهای خود در بین عیاران سیستان به مقام رهبری رسید و به تدریج نیرویی منسجم برای مقابله با ظلم خلفای عباسی تشکیل داد.
جلالالدین منکبرنی، آخرین و برجستهترین پادشاه سلسله خوارزمشاهیان بود که از سال ۱۲۲۰ تا ۱۲۳۱ میلادی حکومت کرد. او پس از مرگ پدرش، علاءالدین محمد خوارزمشاه، در یکی از سختترین دورانهای تاریخ ایران به قدرت رسید، زمانی که مغولان به سرزمینهای خوارزمشاهی حمله کرده و امپراتوری را به ویرانی کشانده بودند.
پل وِرِسک از بزرگترین پلهای راهآهن سراسری ایران است که در ارتفاعات روستای ورسک در ۲۷ کیلومتری جنوب شهر پل سفید در شهرستان سوادکوه در استان مازندران قرار دارد. این پل که از شاهکارهای مهندسی به حساب میآید در سال ۱۳۱۵ به بهرهبرداری رسید. پل ورسک که راهآهن سراسری تهران ـ شمال را به هم متصل میکند در ارتفاع ۱۱۰ متری از ته دره با دهانه ۶۶ متری و با وسایلی ابتدایی ساخته شد
علاءالدین تکش در خاندان خوارزمشاهیان، یکی از قدرتمندترین خاندانهای حاکم آن زمان، متولد شد. او فرزند ایل ارسلان بن اتسز، یکی از حاکمان برجسته خوارزمشاهیان، بود. در دوران کودکی او، خوارزم هنوز درگیر تثبیت قدرت خود در منطقه بود و با تهدیدات خارجی (مانند قراختاییها) و فشارهای داخلی (رقابتهای خانوادگی و محلی) مواجه بود. این وضعیت سیاسی ناپایدار احتمالاً تأثیر زیادی بر تربیت او گذاشت.
ایل ارسلان پس از مرگ پدرش اتسز در سال ۱۱۵۶ میلادی، بهعنوان جانشین قانونی او بر تخت نشست. اتسز در دوران حکومت خود تلاشهای زیادی برای استقلال خوارزم از سلجوقیان انجام داده بود و ایل ارسلان نیز این مسیر را ادامه داد. او با تثبیت قدرت خود در خوارزم و تحکیم پایههای حکومت، توانست دورهای از ثبات و پیشرفت را آغاز کند.
اتسز، ابوالمُظَفَّر علاءالدین والدوله، فرزند محمد بن اَنوشتکین بود. اتسز نیز مانند پدر، مردی بافرهنگ و اهل عرفان و مشوق علم و صنعت و در گسترش آئین اسلام کوشا بود. بنابر نوشته جوینی و عوفی، وی سلطانی مشهور و سیاستمدار بوده و به فارسی شعری سروده و رباعیاتی دارد و به فضیلت مشهور بوده است
قطب الدین محمد انوشتکین، یکی از چهرههای کلیدی در دوران آغازین سلسله خوارزمشاهیان، نقش مهمی در تثبیت قدرت این سلسله داشت. او با مهارتهای مدیریتی، نظامی و سیاسی خود توانست خوارزم را به منطقهای قدرتمند و سازمانیافته تبدیل کند و پایههای حکومتی را بنا نهد که بعدها به یک سلسله بزرگ و مستقل در ایران و آسیای مرکزی تبدیل شد.
تموچین، نام اصلی چنگیزخان است. او در قبیلهای به نام بورجیگین متولد شد. او در دوران کودکی با چالشهای زیادی روبهرو شد. پدرش یسوگای بهادر، رئیس قبیله، زمانی که تموچین تنها ۹ سال داشت، مسموم شد و درگذشت.
ابوسعید بهادرخان در حدود سال ۱۲۸۵ میلادی در تبریز متولد شد. پدر او، رشیدالدین فضلالله، یکی از وزرای برجسته ایلخانی بود که در دربار مغول نقش مؤثری ایفا میکرد. مادر او، نیز از خانوادههای مهم مغولی بود. بنابراین، او در یک خانواده سلطنتی و در کنار یکی از تأثیرگذارترین رجال دولتی آن دوران رشد کرد.
گیخاتو خان در حدود سال ۱۲۷۵ میلادی (۶۷۳ هجری قمری) متولد شد. او پسر آباقاخان، سومین ایلخان مغول و نوه هلاکوخان، بنیانگذار سلسله ایلخانیان در ایران بود. خانوادهاش در یک دوره بحرانی و پرفراز و نشیب از تاریخ مغولها زندگی میکردند و همین مسائل باعث شد که گیخاتو خان از همان دوران کودکی در دنیای پیچیدهای از سیاستهای مغولی و رقابتهای داخلی پرورش یابد.
محمد خدابنده اولجایتو پس از مرگ پدرش در سال ۱۳۰۴ میلادی، سلطنت را به دست گرفت. در آن زمان، کشور درگیر بحرانهای سیاسی و اجتماعی شدید بود و پادشاهی ایلخانیان با مشکلات جدی روبهرو بود.
احمد تگودار پس از یک دوره پرتنش از کشمکشهای سیاسی و رقابتهای خانوادگی، در سال ۶۸۰ هجری قمری (۱۲۸۲ میلادی) به سلطنت ایلخانی رسید. سلطنت او یکی از نقاط عطف تاریخ ایلخانان محسوب میشود، زیرا او نخستین ایلخان مغول بود که به اسلام روی آورد و تغییرات مهمی در سیاست و فرهنگ دوره خود ایجاد کرد.
ابا قاخان در سال ۱۲۳۴ میلادی به دنیا آمد. او نوه تولی خان (پسر چنگیزخان) و پسر هولاکو خان بود. مادرش یسونکین خاتون بود. ابا قاخان در محیطی نظامی و سیاسی پرورش یافت و از همان کودکی با اصول حکومتداری و جنگآوری آشنا شد.