با وجود تحولات خطرناک و تنش آمیز، ایالات متحده امریکا و چین در مسیر جنگ قرار ندارند زیرا هر کشوری انگیزههای داخلی قوی برای اجتناب از مشارکت در جنگ با دیگری دارد.
اقتصاد24 - «اریک آسن» طی مقالهای در سایت تحلیلی نشنال اینترست با عنوان «چین علاقمند به جنگ با امریکا نیست» گفت: امریکا و چین انگیزههای داخلی قوی برای اجتناب از مشارکت در جنگ با دیگری دارند.
متن کامل مقاله در زیر آمده است.
به نظر میرسد رابطه تنش آمیز بین چین و ایالات متحده امریکا با گذشت زمان بدتر شود. تنشها در پی افزایش سرقت مالکیت معنوی توسط دولت چین افزایش یافته است. دولت ترامپ، جنگ تجاری را با چین آغاز کرده و به چین به عنوان یک تهدید برای منافع و ایده آل های ایالات متحده امریکا نگاه میکند. با در نظر گرفتن چنین تنشی در روابط بین دو کشور، برخی از محققان ادعا میکنند که چین به سادگی نمیتواند روند صلح آمیز را در پیش گرفته و باید با افزایش ظرفیتهای نظامی ایالات متحده امریکا مواجه شود. اما واقعیت این است که با وجود تحولات خطرناک، ایالات متحده و چین در مسیر جنگ قرار ندارند زیرا هر کشوری انگیزههای داخلی قوی برای اجتناب از مشارکت در جنگ با دیگران دارد.
چین سعی خواهد کرد از هر گونه جنگ با ایالات متحده امریکا اجتناب کند زیرا در غیر این صورت سیاست بنیادی آن برای حفظ ثبات داخلی در معرض خطر قرار خواهد گرفت.
جنگ بین ایالات متحده امریکا و چین به اقتصاد چین آسیب میرساند. سالهاست چین به دنبال رشد تولید ناخالص داخلی بوده است زیرا ثبات اجتماعی زمانی حفظ میشود که دولت توانایی تحقق رشد مداوم را داشته باشد.
در نهایت باید گفت که جنگ یک مسیر وحشتناک برای رشد اقتصادی است. علاوه بر این، چین در حال حاضر عواقب اقتصادی جنگ تجاری را احساس میکند و میخواهد اختلافات را حل کند. جنگ تجاری موجب کند شدن اقتصاد چین شده و اگر ترامپ تعرفههای اضافی را اعمال کند میتواند برای رشد اقتصاد چین فاجعه آمیز باشد.
در سال ۲۰۱۸، نرخ رشد اقتصادی چین به پایینترین نرخ از سال ۱۹۹۰ رسید. در نتیجه، پکن برای معامله تجاری بیشتر مشتاق شده است و به خوبی میداند که یک جنگ تجاری طولانی به خصوص برای اقتصاد داخلی و ثبات اجتماعی آن مضر خواهد بود. در نتیجه جنگ واقعی با ایالات متحده امریکا مشکلات اقتصادی چین را تشدید میکند.
ایالات متحده امریکا نیز انگیزههای داخلی قوی برای جلوگیری از جنگ دارد. در طی بیش از پانزده سال، جامعه ایالات متحده اقتصاد را به عنوان اولویت اصلی در نظرسنجی قرار داده است. سیاستمدارانی مانند رئیس جمهور دونالد ترامپ از این موضوع آگاه هستند. دونالد ترامپ به طور مرتب عملکرد اقتصادی امریکا را تحت تأثیر قرار داده از جمله در مورد توافقنامه تجاری جدید با مکزیک و کانادا مذاکره نموده است.
درست مانند رئیس جمهور چین، دونالد ترامپ نیز خواهان حل و فصل جنگ تجاری است زیرا این جنگ بیشتر مناطق حامی ترامپ را تحت تأثیر قرار میدهد. رابطه اقتصادی ایالات متحده-چین به اندازه کافی قوی است. دولتهای بعدی، انگیزههایی مشابه برای همکاری با چین خواهند داشت و رأی دهندگان به چین به عنوان یک شریک تجاری سودمند نگاه میکنند. شوکهای ناشی از تنش روابط بین دو کشور اقتصاد ایالات متحده را ویران خواهد کرد و به این ترتیب مردم را به خواست تغییرات سیاسی سوق میدهد.
از آنجایی که همکاری اقتصادی با چین برای رفاه مردم امریکا بسیار مهم است، سیاستمداران ایالات متحده قبل از ورود به جنگ با چین فکر خواهند کرد. در نهایت، تا زمانی که تهدید چین انتزاعی باقی بماند، مردم در ایالات متحده امریکا هیچ دلیلی برای تقاضای جنگ در وهله اول ندارند.
ملتها بیشتر به تهدیدهای محلی و قریب الوقوع پاسخ میدهند تا تهدیدات انتزاعی و برای سالهای زیادی عموم مردم امریکا عمدتاً چین را به عنوان تهدید انتزاعی شناسایی کرده اند. تا زمانی که چین از تهدیدات امنیت ملی امریکا اجتناب کند، جنگ همچنان بعید است و مردم ایالات متحده بر نگرانیهای اقتصادی انتزاعی متمرکز خواهند شد.
با توجه به انگیزههای داخلی ایالات متحده امریکا و چین جهت جلوگیری از جنگ با یکدیگر، میتوان گفت که واشنگتن و پکن وارد جنگ با یکدیگر نخواهند شد. در نهایت باید گفت که هزینههای جنگ خیلی زیاد بوده و جنگ بین دو کشور هیچ نتیجهای در بر نخواهد داشت.
در بهترین حالت، واشنگتن و پکن قادر به حل اختلافات خود خواهند بود و در بدترین حالت، آنها یک جنگ سرد جدید را آغاز خواهند کرد. با این حال، نیتهای خوب همیشه کافی نیست. دیگر مسائل بین المللی، مانند تمایل تایوان به استقلال، به طور بالقوه میتواند ایالات متحده را به جنگ با چین بکشاند. گرچه چین و ایالات متحده امریکا تلاش میکنند وارد جنگ با یکدیگر نشوند، یک جنگ غیر عمدی علیه منافع کشور دیگر همیشه امکان پذیر است.