اقتصاد۲۴ - محمدتقی اکبرنژاد: در یک نمای کلی میتوان گفت طبق آیات و روایات حکومت اسلامی در زمان پیامبر اکرم (ص) و ائمه(ع) سه منبع درآمدی بزرگ داشته و از طریق اینها حکومت خود را اداره میکرد. بر این اساس کتاب در سه بخش اصلی نگاشته شده است.
بخش اول زکات؛ یعنی مالیاتی که به موارد خاصی از ثروتهای شخصی تعلق میگیرد که تحت عنوان مالیات بر ثروتهای شخصی عنوان شده است. بخش دوم درآمدهای حاصل از انفال که شامل خراج و خمس و فروش انفال میشود که تحت عنوان مالیات بر ثروتهای عمومی مطرح شده و در بخش عمدهای از آن به خمس پرداخته شده است. زیرا خمس مالیاتی است که به ثروتهای عمومی تعلق میگیرد. البته خمس سودِ حاصل از کسب و کار نیز به مازاد اموال شخصی تعلق میگیرد، ولی در احکام شبیه دیگر متعلقات خمس است. همچنین در این فصل در مورد مدیریت انفال خصوصا زمینها و خراج نیز مباحث لازم مطرح شده است. بخش سوم مالیاتهای تصحیحی؛ مثل جزیه که حالت جریمه دارد و به صورت اولیه هدف از اخذ آنها کسب درآمد نیست، بلکه به دنبال تصحیح یک رفتار غلط است. مثال امروزی این نوع از مالیاتها، مالیات بر خانههای خالی یا مالیات بر عایدی سرمایه است. بخشی هم در پایان کتاب به عنوان ملحقات وجود دارد که به این مسأله میپردازد که آیا این امکان وجود دارد که خمس و زکات جایگزین مالیاتهای مرسوم کشور شود؟ و اشکالات و چالشهای پیشروی این بحث چیست؟
تمرکز این کتاب بر این بوده که نشان دهد این سه مالیات یعنی خمس و زکات و مالیاتهای تصحیحی اموری در قد و قوارۀ حکومت اسلامی هستند و نگاه حکم فردی به اینها اشتباه است. ثانیا به دنبال این بوده تا واقعیت منعطف آنها را نشان دهد تادر هر زمان و مکانی بتواند پاسخگوی هزینهها و اهداف حکومت اسلامی باشد و اگر این واقعیت منعطف درک نشود، چون حکومت اسلامی بر مبنای این مالیاتهاست مجبور است برای تامین مخارج خود دست به دامان عناوینی مانند مصلحت یا بسط ید، ولی فقیه شود و از جایگزینهای دیگر حتی موارد نامشروعی مثل چاپ پول بدون پشتوانه استفاده کند.
بخش اول کتاب در چهار فصل مهم و اساسی نگاشته شده است. فصل اول در مورد منابعی است که زکات از آنها گرفته میشود. فصل دوم در مورد شاخصههایی است که با توجه به آنها حاکم میتواند منابع اخذ زکات را توسعه دهد. از جمله این شاخصها تامین نیاز فقرا و نیازمندان یا مبارزه با رکود ثروت یا زراندوزی یا داشتن صرفۀ اقتصادی است. فصل سوم در مورد مصارف زکات است و فصل چهارم و پایانی این بخش در مورد نظام راهکارهای شارع برای افزایش مشارکت مالیاتی است.
بخش دوم کتاب پیرامون درآمدهای حکومت از انفال یعنی ثروتهای عمومی است که متشکل از سه فصل است. فصل اول به چیستی و جایگاه انفال در متون دینی میپردازد و در ذیل آن به این موضوع پرداخته شده که مهمترین تصرفات حکومت اسلامی در انفال چه صورتهایی دارد. مهمترین حالت تملیک به شرط پرداخت خمس یعنی بدین صورت است که حاکم اسلامی اجازۀ تملک ثروتهای عمومی همچون معادن را به متقاضیان میدهد، ولی آنها باید خمس درآمد خالص خود را به حکومت پرداخت کنند.
فصل دوم این بخش به این موضوع اختصاص یافته که در ادلّۀ نقلی، رابطۀ خمس و انفال چگونه تحلیل میشود؟ همچنین در این فصل به سوالاتی از این دست پاسخ میدهد: آیا میتوان طبق نصوص نقلی به مقدار خمس یعنی مالیات ۲۰ درصد ملتزم شد یا ممکن است این التزام به اختلال یا محذورات دیگری منجر شود؟ آیا میتوان در قرون معاصر با پیشرفتهایی که در ابزارهای تصرّف و استحصال از انفال صورت گرفته مثل زمان معاصر ائمه (ع) حکم به اباحه همۀ اقسام انفال به شرط پرداخت خمس داد؟ فصل پایانی بخش خمس به این موضوع میپردازد که مالک و مصرف خمس طبق نصوص شرعی کدام است؟ و به این سوال اساسی پاسخ میدهد که آیا صحیح است که اگر خمس به صورت حکومتی و از تمام معادن و مازاد درآمدهای مردم اخذ شود نصف آن تنها به سادات فقیر اختصاص یابد؟
بخش سوم کتاب به مالیاتهای تصحیحی اسلام میپردازد که هدف از آنها اصلاح رفتار است. این بخش در دو فصل به عنوان سیاستهای اصلاحی در حوزه اخذ مالیات و سیاستهای اصلاحی در حوزۀ مصرف مالیات نگاشته شده است. در فصل اول به مسائلی همچون ادله عقلی و نقلی مشروعیت اخذ این مالیاتها، توسعه در مالیاتهای تصحیحی و ملاکهای آن و مالیاتهای تصحیحی نوین همچون مالیات بر عائدی سرمایه یا مالیات بر خانه خالی پرداخته شده است. در فصل دوم به سیاستهای اصلاحی در حوزه مصرف و توزیع مالیات اختصاص یافته که مصادیق آن همچون محرومیت، تشویق و تالیف قلوب مورد بررسی قرار گرفته است.
ملحقات نیز در دو عنوان کلی به تفاوتها و شباهتهای خمس و زکات با مالیاتهای مرسوم میپردازد و در ذیل آن به برخی اشکالاتی که در مورد جایگزینی خمس و زکات با مالیاتهای مرسوم کشور شده پاسخ میدهد.