اقتصاد۲۴- هدی کاشانیان: شاه اسماعیل صفوی، بنیانگذار سلسله صفویان، یکی از برجستهترین شخصیتهای تاریخ ایران است که با تأسیس حکومت صفویه، تحولی عمیق در تاریخ سیاسی، مذهبی و فرهنگی ایران ایجاد کرد. او نخستین کسی بود که مذهب شیعه اثناعشری را بهعنوان دین رسمی ایران اعلام کرد و توانست کشوری متحد و مستقل را در برابر تهدیدات داخلی و خارجی پایهگذاری کند.
اسماعیل بن سلطان حیدر بن شیخ جنید ملقب به ابوالمظفر بهادرخان حسینی و مشهور به شاه اسماعیل اول، پایه گذار سلسه صفویه در ایران بود. او فرزند شیخ حیدر بود که در تاریخ چهارم مرداد ۸۶۶ در اردبیل به دنیا آمد. با وجود پنج واسطه نسبت وی به شیخ صفی الدین اردبیلی میرسد. مادرش دختر اوزون حسن آققویونلو؛ با نام حلیمه بیگم آغا بود که نام اصلیاش مارتا بوده است، وی تا آخر عمر مسیحی ماند و در نهایت در بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی به خاک سپرده شد.
شاه اسماعیل جوانی برومند و تیز بین بود که توانست برای مدت طولانی، با داشتن سن کم، قزلباشها را در اطراف خود نگاه دارد و دولت صفوی را تاسیس کند. بزرگی کار او در برانداختن همه سلسلههای کوچک و متحد کردن کشور زیر پرچم صفویه، نشان از قدرت نظامی و مهمتر از آن، فکر پخته او دارد که طبعاً رؤسای طوایف مختلف نیز در این کار به وی کمک کردند.
پس از کشته شدن سلطان علی، برادرانش ابراهیم و اسماعیل میرزا به اردبیل رفتند و مدتی مخفیانه در اردبیل زندگی کردند. سپس به دعوت والی شیعی گیلان، کارکیا میرزاعلی، قزلباشها او را به لاهیجان بردند. اسماعیل پنج سال در آنجا ماند و با مراقبتهای شمسالدین لاهیجی که از بزرگان دینی آن دیار بود، فارسی، عربی، قرآن و مبانی و اصول شیعه امامیه را فراگرفت. افزون بر این، در این مدت، زیر نظر هفت تن از اعیان صوفیه لاهیجان، فنون جنگآوری آموخت.
اسماعیل میرزا، همراه هفت تن از اعیان صوفیه لاریجان، عازم اردبیل شد و هر چه به این شهر نزدیکتر میشد، تعداد یارانش اضافهتر میشدند. او در سال ۸۷۸ هش با نیروی هفت هزار نفری به جنگ «فرخ یسار»، قاتل پدرش رفت و او را شکست داد. سپس قلعه باکو را فتح کرد، بناها را با خاک یکسان کرد و به قبر خلیل الله، قاتلِ شیخ جنید، بیحرمتی کرد و استخوانهای او را از قبر درآورد و سوزاند. پس از آن به جنگ با الوند بیک، حاکم آذربایجان رفت و با شکست دادن او، وارد شهر تبریز شد.
در تابستان سال ۸۸۰ شمسی هنگامی که شاه اسماعیل ۱۵ سال داشت، تاجگذاری را در تبریز به انجام داد و بعد از تاجگذاری دستور داد همه خطبهها با نام دوازده امام قرائت شوند، همچنین عبارت «اشهد أنّ علیاً ولی الله» را به اذان اضافه کنند. شاه اسماعیل به اجبار مذهب شیعه را رسمی کرد و با توجه به اینکه تا آن هنگام اکثریت مردم ایران شافعی مذهب بودند، همین موضوع پیامدهای گستردهای را برای آینده ایران ایجاد کرد.
با تاسیس دولت صفوی توسط شاه اسماعیل؛ ایران از سرزمینی پاره پاره؛ به یک سرزمین متحد، یکپارچه و دارای وحدتی سیاسی تبدیل شد، از طرفی با رسمی شدن تشیع اثنی عشری؛ هویت ملی تقویت شد و در نهایت دولت متمرکزتر و قویتری پدید آمد. با رسمی شدن مذهب تشیع در ایران؛ بین دولت صفویه و امپراتوری عثمانی که قدرت اصلی جهان اسلام در قرن دهم بود اختلافات آشکاری ایجاد شد، به همین ترتیب دولت صفوی هویت ارضی و سیاسی به خود گرفت.
شاه اسماعیل با شکست دادن مخالفان خود توانست قلمرو حکومت ایران را گسترش دهد. وی با شکست دادن «سلطان مراد آق قویونلو» در نزدیکی همدان، بر سراسر عراق عجم مسلط شد. در سال ۸۸۲ هش نیروهای قزلباش، سمنان و فارس و در سال بعد یزد را تصرف کردند و شاه اسماعیل، در سال ۸۸۷ هش بر عراق عرب تسلط یافت.
بیشتر بخوانید: اردشیر بابکان کیست و چگونه سلسله ساسانیان را بنا نهاد؟
شاه اسماعیل، بعد از غلبه بر علاءالدوله ذوالقدر و تصرف دیاربکر و بخش عُلیای فرات، راهی عراق شد تا آخرین پایگاه امیران بایندری آق قویونلو و شهرهای مقدس شیعیان را تصاحب کند. وی پس از فتح بغداد در سال ۸۸۷ هش، به نجف، کربلا و سامرا رفت و به نوسازی و تعمیر قبه و بارگاه امامان همت گماشت. وی در سال ۸۸۹ هش، رقیب سنّی خود «شیبک خان ازبک» را شکست داد. به دستور او، سر شیبک خان از بدن جدا شده و برای سلطان عثمانی، بایزید فرستاده شد.
شاه اسماعیل به رسمها و آیینهای شیعی بسیار علاقه داشت و به ایجاد بناهای یادبود نیز همت میگذاشت. مهمترین آثاری که از دوران وی به یادگار مانده، عبارتاند از چهار بازار دور میدان قدیم اصفهان، مدرسه هارونیه و بقعه امامزاده هارون در اصفهان. او بناهای یادبودی هم در اوجان فارس و شیراز و آبادانی و ساختمانهای متعددی در خوی و تبریز بنا کرد.
جنگ سلطان سلیم و شاه اسماعیل در دهم شهریور ۸۹۳ در دشت چالدران درگرفت و یک روز بیشتر طول نکشید و به پیروزی دولت عثمانی انجامید. برخی منابع، از دلاوری و جنگاوری شاه اسماعیل و سپاهیانش در این جنگ و حیرت دشمن از آن یاد کردهاند. شاه اسماعیل سپس به درگزین فرار کرد و سلطان سلیم پیروزمندانه وارد تبریز شد، ولی نتوانست در آنجا بماند و پس از ۸ روز تبریز را به سوی استانبول ترک کرد و همه هنرمندانی را که شاه اسماعیل از هرات به پایتخت آورده بود، همراه گروهی از صنعتگران و اعیان تبریز از ایران به عثمانی برد.
پس از خروج سلیم از تبریز، شاه اسماعیل به پایتخت مراجعت کرد. او همواره به جبران شکست جنگ چالدران میاندیشید و از جمله تدبیرهایش آن بود که در ۸۹۴ هش سفرای پادشاهان مجارستان و آلمان را به حضور پذیرفت و دول اروپایی را به اتحاد بر ضد عثمانی تشویق کرد. پس از شکست چالدران، شاه اسماعیل به عزاداری پرداخت، خرقۀ سیاه میپوشید و پرچمها را به رنگ سیاه درآورد که بر روی آنها کلمۀ «القصاص» نوشته شد. وی دیگر مانند گذشته توجه خود را مصروف امور دولت نمیکرد. شاه اسماعیل برای صوفیان قزلباش که اکثراً جزء بزرگان شیعه بودند، خدای زنده و مظهر کمال و قدرت بود که همیشه پیروز میگردد، ولی شکست چالدران به افسانۀ شکست ناپذیری و عقیدۀ خرافی الوهیت وی پایان داد.
همسر اصلی و محبوب وی شهبانو تاجلو بیگم بود که در نزد شاه اسماعیل بسیار عزیز و گرامی بود. شاه اسماعیل شعرهایی در وصف زیبایی و شجاعت تاجلی سروده بود و او را عاشقانه دوست میداشت. تاجلی بیگم مادر ولیعهد هم بود. شاه اسماعیل در غزل معروفش اینجیمه بیزدن (از ما مرنج) بهطور مستقیم از تاجلی نام میبرد و شرط اثبات عاشقی را فدا کردن جان در راه معشوق میداند و نام همسر دیگر او «حیات» ذکر شده که شاعری فارسیزبان بوده است. همچنین بهروزه خانم هم از همسران او ذکر شده که صیغه شاه بوده است.
شاه اسماعیل اول از خود ۹ فرزند به جا گذاشت؛ چهار پسر به نامهای: تهماسب میرزا، القاسب میرزا، سام میرزا و بهرام میرزا و پنج دختر به نامهای خانش خانم، پریخان خانم، مهینبانو خانم، فرنگیس خانم و زینب خانم بودند.
شاه اسماعیل اول پس از شکست در چالدران دیگر جنگ نکرد. پادشاه جوان هنگامی که سی و سه سال از عمرش و بیست و چهار سال از سلطنتش میگذشت، هنگامی که به شکار رفته بود، در حوالی شهر سراب دچار بیماری شده و وفات یافت. جسد او را در آرامگاه نیاکانش در خانقاه «شیخ صفی» به خاک سپردند.