آیا چراغ سبز بن سلمان در راستای نقشه ترامپ درباره ایران است؟
یک کارشناس مسائل خاورمیانه اظهارات اخیر بن سلمان و تمایل او برای حل بحران ها از طریق دیپلماسی با ایران را مورد بررسی قرار می دهد.
اقتصاد24- برخی از کارشناسان معتقدند عربستان سعودی پس از تحولات اخیر در منطقه از جمله حادثه فجیره، سقوط پهپاد آمریکایی، حمله آرامکو، ناکامی در جنگ یمن و غیره به طور تدریجی در سیاست هایش تغییراتی را حاصل کرده است. مصاحبه اخیر محمد بن سلمان ولیعهد عربستان نیز می تواند گویای همین نکته باشد که در گفت و گویی با شبکه سی بی اس آمریکا تاکید کرد که کشورش برای رفع مناقشه با ایران، راه حل دیپلماتیک را به راه حل نظامی ترجیح میدهد. از سویی دیگر طبق آخرین گزارش ها عادل عبدالمهدی نخست وزیر عراق برای کاهش تنش ها بین تهران و ریاض پیش قدم شده و در این راستا با استقبال مقام های عربستانی روبرو شده است. ایران نیز پیش تر از پیشنهاد بن سلمان استقبال و برای آغاز گفت و گوها اعلام آمادگی کرد. این که از سرگیری روابط تهران و ریاض با توجه به شرایط کنونی منطقه تا چه حد می تواند جدی باشد را با حسن هانی زاده کارشناس مسائل خاورمیانه در میان گذاشتیم که در ادامه مشروح این گفت و گو را از منظر می گذرانید:
عادل عبدالمهدی اخیرا پیشنهاد ملاقات بین مقام های ایران و عربستان را با مدیریت دولت عراق مطرح کرده است. در همین حال عربستان با این پیشنهاد موافقت کرده و ایران نیز همواره اعلام کرده که از گفت و گو با همسایگان استقبال می کند. پایگاه خبری میدل ایست آی نیز اخیرا طی تحلیلی نوشته که با چراغ سبز محمد بن سلمان به زودی تهران و ریاض تفاهم نامه ای را امضا خواهند کرد نظر شما در این باره چیست و اساسا تلاش نخست وزیر عراق را برای از سرگیری روابط بین ایران و عربستان را تا چه حد محتمل می دانید؟
سیاست عربستان سعودی در سطح حاکمیت دارای تناقض است و در همین حال هیچ گاه شاهد مواضع و سیاست شفافی از سوی مقام های این کشور در قبال ایران نبوده ایم. همچنین برخی گزارش های غیررسانه ای نشان می دهد که رویکرد تازه ای در سطح کلان حاکمیت عربستان ایجاد شده تا در این مسیر سعودی ها بتوانند مشکلاتشان را با ایران حل و فصل کنند. بحث های دیگری مانند امضای توافق نامه امنیتی- سیاسی بین تهران و ریاض نیز مطرح است تا در این راستا گامی در جهت حل بحران های منطقه برداشته شود. اما واقعیت این است که سعودی ها هم اکنون در انزوای شدید سیاسی قرار گرفته اند و شکست های مکرر آنها در موضوعاتی چون جنگ یمن، واقعه آرامکو، از بین رفتن برتری نظامی ریاض، انهدام سه تیپ پیاده مکانیزه آنها توسط ارتش و انصارالله یمن سبب شده تا به شدت در موضع ضعف قرار گیرند. تجربه هم نشان داده که هر گاه عربستان در موضع ضعف باشد و در تنگنا قرار بگیرد به سمت ایران گرایش پیدا می کند و با ارسال سیگنال های مثبت قصد جلب توجه ایران را دارد. اما تجربه ای دیگری نیز وجود دارد که عربستان به محض خروج از تنگنا و بحران رویکرد مخرب خود را در برابر ایران و هم منطقه ادامه خواهد داد پس با در نظر گرفتن این شرایط می توان دریافت که هنوز وضعیت شفاف نیست. در روزهای اخیر گفته شد که ولیعهد عربستان یعنی محمدبن سلمان پیامی را توسط عمران خان نخست وزیر پاکستان به ایران ارسال کرده است که در آن بر حل مشکلات با ایران و رسیدن به صلح جامع تاکید شده است.
در سفر عادل عبدالمهدی به عربستان نیز وی پیشنهاد میانجی گری بین تهران و ریاض را مطرح کرد که ظاهرا با استقبال مقام های عربستان مواجه شده است ولی همه این اتفاق ها در سطح رسانه مطرح می شود و لازمه تحقق تنش زدایی برداشتن گام های عملی است. عربستان برای نشان دادن حسن نیت باید جنگ علیه یمن را متوقف و روند مذاکره را آغاز کند و همچنین حاکمیت ملت یمن را به رسمیت بشناسد. عدم دخالت در مسائل داخلی سوریه، لبنان و دیگر کشورها از جمله موارد دیگر است که آنها برای نزدیک شدن به ایران بدان نیازمند هستند. در صورت عدم تحقق چنین مواردی همه این گمانه زنی ها در سطح رسانه ای باقی خواهند ماند و هیچ پیشرفتی نیز متعاقب آن حاصل نخواهد شد.
حتی در خبرها دیدیم که عادل الجبیر وزیر مشاور در امور خارجی عربستان ارسال پیام به ایران را تکذیب کرد که بیانگر وجود تناقض در حاکمیت عربستان سعودی در قبال ایران است که برای پیشرفت در روند فعلی باید در انتظار گام های عملی عربستان برای حل مشکلات با ایران بود.
یکی دیگر از فرضیاتی که احتمال گفت و گوها بین ایران و عربستان را قوی تر می کند بحث ناامیدی و دلسردی عربستان از آمریکا و شخص ترامپ است. در راستای لزوم برداشته شدن گام های عملی از سوی عربستان همانگونه که اشاره کردید گفته می شود محمد بن سلمان برای دهن کجی به آمریکا مسیر گفت و گو با ایران را انتخاب کرده است، آیا این مساله می تواند روند برداشته شدن گام های عملی از سوی عربستان را تسریع دهد؟
این گمانه زنی نیز می تواند درست باشد. به هر حال دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا نگاهی ابزاری و تجاری به عربستان سعودی دارد و از لفظ گاو شیرده برای این کشور استفاده کرده است که این نگرش در مجموعه کاخ سفید و دیگر مقام های آمریکایی وجود دارد. در همین راستا ترامپ 500 میلیارد دلار از پول های عربستان را گرفت بدون اینکه قدمی برای نجات این کشور از بحران های منطقه ای بردارد. بنابراین اینکه عربستان از آمریکا ناامید شده باشد درست است اما از طرفی هم باید توجه داشت که سیگنال های اخیر بن سلمان به ایران در راستای ترساندن آمریکا از گرایش ریاض به سمت تهران است تا در این راستا با تحریک آمریکا توجه واشنگتن را به سمت خود جلب کند تا آنها برای حفظ نظام عربستان وارد عمل شوند و معتقدم چنین بازی ها و رویکردی از سوی سعودی ها کاملا شناخته شده هستند.
از منظر دیگری موضوع را مطرح می کنم؛ اگر خواسته بن سلمان از آمریکا طبق نظر شما را فاکتور بگیریم و به نگاه ابزاری آمریکا به عربستان بپردازیم آیا معتقد نیستید که چراغ سبز ولیعهد عربستان به نوعی یک معامله ایرانی و آمریکایی بوده و با در نظر گرفتن اینکه ترامپ نتوانسته تا کنون از طریق فرانسه، ژاپن، عمان و دیگر کشورهای دیگر با ایران ارتباط برقرار کند تصمیم گرفته تا از طریق عربستان به قضیه ورود پیدا کند تا راه را برای مذاکره با ایران هموارتر سازد؟
این احتمال را هم می توان در نظر گرفت. در نیمه پنهان سیاست سوالات مبهم و متفاوتی وجود دارد که بعدها پاسخ آن مشخص خواهد شد. اما اینکه آمریکا برای نزدیک شدن به ایران به عربستان مأموریت داده باشد یک فرضیه غیرعملیاتی است، چرا که آمریکا از کانال های دیگری چون عراق و پاکستان که روابط نزدیکتری با ایران دارند می تواند خواسته خود را دنبال کند. حتی روسیه و یا افغانستان نیز می توانند نقش میانجی را ایفا کنند. آن چه که مهم بوده این است که آمریکا به هیچ وجه نمی خواهد عربستان را از دست بدهد و با توجه به ناخرسندی مقام های ریاض از واشنگتن، سعودی ها در این صدد هستند تا با ارسال این گونه از پیام ها همانگونه که اشاره کردم آمریکا را تحریک کنند. تحریک واشنگتن از سوی ریاض و اقدام آمریکایی ها در راستای خواسته های عربستان در واقع ادامه همان دشمنی ریاض و تهران است. از طرفی نیز ایران شروط خود را برای مذاکره با آمریکا اعلام کرده و واشنگتن باید آنها را مدنظر قرار دهد. آنچه که آمریکا خواستار آن است انجام مذاکره زیر چکش تحریم ها و فشارهای اقتصادی است که به هیچ عنوان برای ایران قابل قبول نیست.
به عنوان سوال آخر با در نظر گرفتن معادلات اخیر در منطقه و پیشنهاد بن سلمان به ایران به نظر شما در آینده منطقه به کدام سمت و سو خواهد رفت و احتمال تجدیدنظر در سیاست های عربستان تا چه حد محتمل است؟
عربستان فاقد توان لازم برای مقابله نظامی با ایران است و در همین راستا از آمریکا انتظار داشت تا این نقش را ایفا کند تا آنها فقط نقش حامی مالی را بر عهده داشته باشند. در ادامه با هشدارهای پنتاگون و مقام های نظامی آمریکا به ترامپ، از وقوع چنین جنگ و قمار بزرگ جلوگیری شد. در ادامه نیز عربستان با ناامیدی از این اتفاق تصمیم گرفت تا سکوت اختیار کند. اما این سکوت بدان معنا نیست که عربستان از ایران انتقام نگیرد. سعودی ها هم اکنون با همکاری آمریکا و اسرائیل در حال تحریک برخی از جریان سیاسی در عراق هستند. همچنین احتمال دارد عربستان با اتکا به عوامل خود دست به اقدامات تروریستی در خاک ایران بزند؛ مشابه آنچه که در 31شهریورماه سال گذشته در اهواز رخ داد. به عنوان نکته آخر باید عنوان کنم که سیاست های عربستان همواره پیچیده و غیرشفاف بوده و سیگنالی که اخیرا ارسال کرده اند ممکن است جز سیگنال های انحرافی باشد.